موسیقی هر ملت همانند آیینه ای است
موسیقی در دوران ساسانیان
موسیقی هر ملت همانند آیینه ای است که اوضاع اجتماعی ، تغییر و زوال جامعه را می توان در آن مشاهده نمود. هنرهای زیبا نماینده احساسات و روحیات هر قوم است و چون ذوقیات ملل ، متفاوت است؛ هنرهای مردم هم که تراوش های روحی آنها است از یکدیگر متمایز می باشد.
از طرف دیگر اوضاع جغرافیایی و طبیعی ، عوالم روحی و معنوی ، طرز عقاید و افکار ، کیفیت رسوم مذهبی ، درجه تمدن ، سوابق تاریخی و حوائج زندگانی مادی از عوامل تاثیر گذار در موسیقی یک ملت است.
موسیقی هر ملت مخصوصی دارد که خاطرات ایام گذشته ، نمونه احساسات و عواطف مردمی که در آن کشور نشو و نما یافته اند از طریق آن متبلور می گردد. شک نیست که قدمت تمدن ، کیفیت زندگی دوره های مختلف ، انقلابات، اتفاقات ، حوادث تاریخی، خاطرات شادی بخش و دوران غم انگیز گذشته همه دست به دست یکدیگر داده ، موسیقی امروز ما را پدید آورده اند .
سلسلههایی که پیش از ساسانیان در ایران حکومت میکردند و از آنها تاریخ مستند موجود است شامل پیشدادیان، کیانیان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان (اسکندر و جانشینان یونانی او)، و اشکانیان میشدند. در سه مورد اول، سندی دقیق در مورد وضعیت موسیقی در آن دورهها وجود ندارد، اما چنین بر میآید که در زمان مادها موسیقیدانان جایگاه والایی داشتند.
موسیقی هر ملت در دورهٔ هخامنشیان نیز انواع موسیقی (بزمی، رزمی و مذهبی) رایج بوده اما مدارک کتبی در این باره محدود است. در دورهٔ سلوکیان، فرهنگ و دانش موسیقایی یونانیان در ایران رواج داده شد و منجر به پیوندی عمیق بین موسیقی ایران بوستان و موسیقی یونانی گردید. در دورهٔ اشکانیان نیز دهها شهر یونانینشین در ایران وجود داشت و این ارتباط فرهنگی تداوم یافت. سلسلهٔ ساسانیان اولین سلسلهای است که در مورد وضعیت موسیقی در آن اسناد مکتوب کافی وجود دارد و روشن است که در آن دوران موسیقی جایگاهی والا نزد مردم و نیز نزد دربار داشت.
دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید و این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند. در این دوره قدرت متمرکز به جای قدرتهای پراکنده در ایران حاکمیت یافت و با تمرکز قدرت و جذب تدریجی ارباب هنر به دربار، زمینه رشد، پیشرفت و پرورش هنرمندان، بویژه موسیقی دانان فراهم آمد.
موسیقی یکی از فرازهای شهریگری(تمدن) ساسانی به شمار آمده و داده های موجود نمایانگر رواج و گستردگی آن در میان مَهان و همچنین توده های مردم است.
در پیرامون والایی جایگاه هنر موسیقی در زمان ساسانیان همین بس که, اردشیر یکم همه ی کسانی که کارشان به گونه ای به موسیقی پیوند داشت را در یک طبقه ی ویژه جای داده و این سامانه(سیستم) در زمان شاهان دیگر نیز کمابیش پاسداری شده است.
در زمان ساسانیان موسیقی رواج و رونق گرفت ؛ هم از آن جهت که پادشاهان ساسانی به توسعه تمدن ایرانی علاقه داشتند و در دوره آنها علوم و صنایع ترقی کرد و هم اینکه به دلیل تجمل سلطنت ساسانیان ، موسیقی در آن دوره احترام و اعتبار یافت به خصوص که بعضی از شاهان این سلسله از قبیل بهرام گور و خسرو پرویز عشرت دوست و خوش گذران بوده اند.
بنابراین با رواج گرفتن موسیقی و اعتبار آن نزد پادشاهان ساسانی، رامشگران و خنیاگران نیز در بارگاه ساسانیان مقامی مخصوص یافتند. بخصوص در زمان بهرام گور موسیقیدانها جزء طبقه ممتاز کشور بودند و بر سایر طبقات مردم مقدم بودند.
موسیقی هر ملت دوره ساسانی مخصوصاً در زمان خسرو پرویز بیشترین ترقی را داشت . معروفترین آهنگسازان دوره خسرو پرویز سرگش، باربد و نکیسا بودند.
اختراع دستگاههای ایرانی را به باربد نسبت می دهند و به نظر می آید که او در مقام های قدیم اصلاحاتی به عمل آورده و دستگاهها را تنظیم کرده است. مقام او نزد خسرو پرویز تا اندازه ای بوده که هر کس حاجتی داشته از طریق او به عرض شاه می رسانده است.
پادشاهان ساساني براي موسيقي و موسيقيدان جايگاهي والا قائل بودند و به موسيقي علاقهايي وافر داشتند، بهگونهاي كه حتي به هنگام شكار نيز از لذت شنيدن موسيقي خود را محروم نميكردند و همواره گروهي خنياگر و رامشگر را با خود همراه ميبردند. از همين روست كه در آثار باقي مانده از آن دوران، اغلب در كنار صحنههاي مربوط به شكار، خنياگران و نوازندگان را نيز ميتوان مشاهده كرد.
در کتاب پهلوی خسرو پسر قباد طویلی از سازهای دوران ساسانیان گرد آوری شده که میتوان کم و بیش کامل دانست:
عود معمولی، عود هندی (وین)، بربط، چنگ، نوعی از چنگ (اندروای)، تنبور، تنبور بزرگ از مس، تنبور کوچک (دنبالک)، طبل کوچک (چمبار)، سنتور (کنار)، زنگ، نای، قره نی، مار، تاس و چند آلات موسیقی دیگر که تشخیص آنها مشکل است مانند زنجیر، تیر سپر، شمشیر، مشتک، رسن، وندق، شیشک، کپیک
مسعودی در مروج الذهب نام سازهایی را که در ایران باستان به کار رفتهاست میشمرد و چنگ و نی و عود و بربط و سرنای را از ایرانیان میداند و گوید که بنیاد پردهها و آهنگهای موسیقی و هفت سرود خسروانی را ایرانیان نهادهاند. مسعودی در مروج الذهب مینویسد:مردم خراسان چنگ را به کار میبردهاند و مردم طبرستان و دیلمستان رباب را بیشتر میپسندیدند.
مرتبط:
آشنایی با زندگی ارنست ماخ, زندگی نامه ارنست ماخ