آموزش های علنی(مجازی) بهتر از آموزشهای مخفی
این نکته نیز در مورد آموزش و پرورش مهم است که تا مشخص نشود آیا اصلا برای مسئولان اصلی تصمیم گیرنده کشور تاثیر برنامههای مختلف بر وضعیت تحصیلی بچهها که در آینده هم نان خواهد شد هم آب و هم غذا، مهم است یا خیر، هیچگاه کار جدی در مورد امور آموزشی صورت نخواهد گرفت .
خدمتگزاران مردم(مسئولان) با اتکا به سیستم بازخورد آموزش و پرورش به بازگشایی مدارس اهتمام ورزیدند که بدون ناراحتی و در توصیف باید بگویم، در این چند روز بسیار دلنگران شاهد دانشآموزانی بودم که بدون ماسک در خیابانهای شهر به کرات دیده میشدند و انگار که هیچوقت هیچ ویروسی در این یکی دو سال اخیر در جامعه نبوده که آمارهای ابتلای دانشآموزان به کرونا و تعطیلی کلاسها به روایت دکتر سیامک محبی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی قم و درخواست مخاطبان این رسانه دلیلی شد تا قلم برای اندکی درنگ به پا خیزد.
البته این که در کشورهای دیگر روند آموزشی پس از تولد کرونا چگونه بوده و با چه پروتکلهایی به چرخه خود بازگشتند را اصلا مرور نمیکنیم چون قابل توصیف نیست و ما هیچ چیزمان شبیه آنها نیست نه ادعاها و عملکردمان و نه دینمان و نه سبک زندگیمان تا آنجا که حتی هیچگاه مثل فرزندان برخی از خدمتگزاران رنگ و بوی فضاهای آموزشی کشورهای دیگر را نخواهیم دید. شاید اگر شبیه بعضی حتی بورسیه هم شویم تمایلی برای حضور در دیگر کشورها نداشته باشیم و والدینمان توصیه نکنند. چون معتقدیم ایران برای رسیدن به قلههای موفقیت کافی است.علی الحال هرچقدر کف نفس به خرج دهیم و در مورد نحوه تصمیمگیریها تفال خیر بزنیم تا امیدوار باشیم در نهایت وقتی نگرش و اخلاق خدمتگزاران را نسبت به تکنولوژی روز و اسلام ناب محمدی بررسی میکنیم این احتمال میرود که ما با این سبک تفکرات هیچگاه به صورت جمعی به حظ مطلوب از یک ماهیت دینی _ اسلامی و روال زندگی عادی نرسیم چون عادی بودن به معنای برگشتپذیر بودن نیست.
۱_ عادی شدن در هویت ما یعنی همراه با تکنولوژی و به دور از منفعتخواهی شخصی حرکت کنیم. که در این میان باید به این درک برسیم تا آموزشها علنی نشد آموزشهای مخفی و چگونگی رفتار معلمها و نحوه پاسخدهی آنها و سطح تعاملشان با دانشآموزان مشخص نشد که هرچند آموزشهای علنی بهتر از آموزشهای مخفی است اما اصرار آموزش و پرورش صرفا بر آموزش حضوری است نه نکات عمیق دیگر.
۲_ موضوع دیگر این که درست است بازگشایی مدارس در ستاد ملی کرونا تصویب شده است اما تا هیچ مطلوبی در ذهن نباشد ذرهای رشد اتفاق نخواهد افتاد و این به سادگی درست نخواهد شد ولو اینکه یکباره مدارس را بدون هیچ پژوهش و اندیشهای و تزریق واکسن همگانی باز کنند و در کمپلکسهایی، خودشان از درست بودن تصمیم خودشان صحبت کنند ولی در نهایت شاهد ادامه روند ابتلا به کرونا، علائم شبه سرماخوردگی در کودکان و ادامه روند آسیبهای اجتماعی و.. باشیم.
۳_ البته که تا جامعه رویا نداشته باشد در جامعه تغییراتی رخ نخواهد داد ولو صرفا به صورت کلیشه و طی دو قرن موضوع انشاء همه فرزندان جامعه طبق روال قدیم و آموزشهای حتما حضوری این باشد که در آینده میخواهید چه شغلی داشته باشید؟ معلم، خلبان، پزشک یا مهندس و در نهایت بواسطه امتحان و کنکور افراد همچون کالا دستهبندی، بستهبندی و توزیع شوند.
۴_ البته این نکته حائز اهمیت است که تا به جای اینکه ۱۰ شبکه بیربط با هم داشته باشیم و به جای این شوهای بیمزه که کارشناس برنامه حتی گاهی نمیتواند صحبت کند و حتی صحبتهایی که از شبکات پخش میشود نامرتبط و ناهمسو هستند؛ برنامههای آموزشی قوی و همراه با برنامهریزی کلان اجتماعی نداشته باشیم همچنان شبکهها در یک فاجعه بیبرنامگی به سر میبرند و ۴۰ درصد که هیچ حتی ممکن است تعداد منصرف شدگان از تحصیل بیشتر و بیشتر هم بشوند چون ظاهرا هیچ پژوهشی در مورد عملکرد معلمان و نحوه تدریسشان در این ایام کرونا نبوده است که اگر بود تا این اندازه روی عدم یادگیری و عدم پیشرفت سواد دانشآموزان مانور داده نمیشد. و من معتقدم مغز انسان قطعا قویتر از مغز یک طوطی و یا یک سگ و دیگر حیوانات است و انسان آموزشپذیر است.
در واقع اگر آموزش مفید و کامل باشد خواه از دور و خواه از نزدیک دانشآموز آن را با میل و رغبت نوش و گوش میکند و میآموزد نه اینکه برای درک یک مفهوم بارها به معلم پیام دهیم و در نهایت معلم بگوید چون در فضای مجازی تخته و گچ و وایتبورد ندارم نمیتوانم توضیح دهم هرچند کاغذ و قلم و گوشی همچنان به لطف خداوند وجود دارد و در نهایت بگوید فضای مجازی آسیبزننده است و بچهها مفاهیمی که نباید را یاد میگیرند. در واقع اصلا بچهها تا قبل از اینکه ما این مسائل را یادآورشویم و یا درس چوپان دروغگو را بگوییم خودشان به خودی خود دروغگویی و بدی و آسیب را نمیدانند و بلد نیستند که اگر محتوای مطالب آموزشی جذابیت داشته باشد قاعدتا به اندازه همان مفاهیم به قول معلمان مبتذل، برای دانشآموزان و از همان فضای مجازی مزخرف تاثیرگذار خواهد بود چرا که اهمیت رسانه بر هیچ شخص عاقلی مخفی نیست.
۵_ دنیا عامل فریب و لهو و لعب است و معاد چشم انتظار همه ماست که گریزی از آن نیست که قطعا برای همه ما خصوصا مسئولان و خادمان جامعه جذاب خواهد بود و قصد نداریم در مثال غش کنیم ولی بد نیست کمی در مورد افت تحصیلی پنهان صحبت کنیم. همان که خدمتگزاران ما صرفا در کلام از خانوادههای بیبضاعت و کمبرخوردار صحبت میکنند ولی از مردم حقوقی چندبرابر حقوق یک کارگر یا کارمند زحمتکش یا حقوق قانون کار میگیرند کهتا حرص و طمع کم و معتدل نشود و افراد قائل به مبحث عدالت نباشند، به خود اجازه نمیدهند ساعتها وقت خود را به طور مثال صرفا صرف نشستن در صندلیهای مجلس کنند و در نهایت از مردم مظلوم کشورشان حقوقی فراحقوقها دریافت کنند.
بلکه خود را به معنای حقیقی خدمتگزار میدانند و در تصمیمگیریها ابتدا لایحهها را توسط کارگروههای کارشناسی بررسی میکنند و سپس به صحن مجلس میآورند و با بحثی مختصر آن را نه البته بر اساس سلیقه و نگاههای قومی قبیلهای بلکه براساس بایدها، ملزومات، ضرورتها و کاملا شفاف تصویب میکنند چرا که جامعه ظهور برای حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جامعهایست که همه از عدالت یکسان برخوردارند و همه موظف به انجام وظیفه ولو با قابلیتهای ذهنی و یدی در فضاهای مختلف هستند و این یعنی به معنای آمادگی برای ظهور دست یافتن و برای ظهور آماده شدن نه اینکه مخالف امیال حضرت حرکت کنیم و منتظر باشیم تا ایشان خودشان بیایند و دانه به دانه و فرد به فرد مجاب کنند تا جامعه اصلاح شود.
چرا که دستورات از قبل مشخص است و منظومه انسانی ملزم به اجرا هستیم نه اینکه تازه به ایجاد طبقات انسانی اصرار بورزیم و این نوع رفتار اصلا با منش میهماننوازی مغایر است که میهمان خودشان بیایند خانه را رفت وروب و گندزدایی کنند هرچد هدایت هیچگاه انقطاع ندارد.
۶_ این نکته نیز در مورد آموزش و پرورش مهم است که تا مشخص نشود آیا اصلا برای مسئولان اصلی تصمیم گیرنده کشور تاثیر برنامههای مختلف بر وضعیت تحصیلی بچهها که در آینده هم نان خواهد شد هم آب و هم غذا، مهم است یا خیر، هیچگاه کار جدی در مورد امور آموزشی صورت نخواهد گرفت و وقتی ما مسلمانان میدانیم اساس و هدف خلقت معرفت است کاش رئیس جمهور محترم و دیگر زیرمجموعههای خدمتگزارمردم این سوال را از خود میپرسیدند چقدر عملکردهای ناصحیح و نادرست ما مربوط به جنبه نداستن است نه عمل کردن.
۷_ بنابراین تا به جایی نرسیم که بخواهیم اول فکر کنیم و بعد تغییر اصولی را در پیش بگیریم همچنان جامه از حالت بدوی بودن خارج نخواهد شد و رادیو و تلویزیون در دنیای دیگری زندگی خواهند کرد و نمیدانیم آینده چه تعریفی دارد، حقوق اجتماعی چیست، جامعه امروزی چیست و حقوق دانشآموزی چیست چرا که تمام گنگیهای موجود در جامعه از آموزشها نشات میگیرد خواه رفتاری، خواه کلامی، خواه نمایشی و خواه صرفا در حد شعار. چرا که سیطره زمانه سبب میشود همه با داشتن یک موبایل ادعای فهمیدن و باصطلاح دانایی داشته باشند و فکر کنند که هرچند در جریان تولید مهارت ندارند اما در جریان انتقال اطلاعات ناقص سهیم هستند و زیاد میدانند در حالی که سیستم آموزشی عاری از حداقل برنامههای آموزشی حتی در بحث اموزش فضای مجازی به معلمان است که هیچگاه نمیتوانیم انتظار داشته باشیم تا در سالهای تحصیلی و بواسطه اطلاعات ماحصل و دریافتی از آموزش و پرورش خواه به صورت حضوری، خواه غیرحضوری به جز در حوزه رانت، احتکار و خرید بستههای تقلب؛ انسانهای نسبتا معتدل، اقتصاد سالم و اجتماع و فرهنگ تمیز را داشته باشیم.
هدی سادات چاوشی
منبع: ایسنا
مرتبط: