فیلم اشتباههای دانشآموزان را پخش نکنید!
روزنامه ایران نوشت: «فیلم دستبهدست در شبکههای اجتماعی میچرخد و اسباب خنده و تفریح میشود. پسربچه شیرینزبان دارد برای معلم ویدئوی درسی ضبط میکند اما یک اشتباه کلامی باعث میشود ویدئو به یکی از پربازدیدترین ویدئوهای شبکههای اجتماعی تبدیل شود. بچه از همه جا بیخبر است اما به هر حال که متوجه میشود همه دارند فیلم را میبینند و به او میخندند.
دختربچه دیگری قرار است یک شعر را به صورت آنلاین از حفظ بخواند. شعر را کامل میخواند اما به انتها که میرسد بیتها را فراموش میکند. عکسالعمل بچه در مقابل دوربین ناراحتکننده است اما میتواند برای خیلیها سوژه خنده باشد؛ حتی استیکرهای خندهدار از او درست میکنند و برای همدیگر میفرستند.
نمونههای این ویدئوها کم نیستند. کلاسهای مجازی که پدیدهای نوظهور و اجباری به دلیل کروناست، به هر حال اقتضائات خودش را دارد. بچه کوچک که هیچ، بزرگترها هم گاهی اشتباهاتی میکنند که مختص همین فضاست؛ از بازبودن اشتباهی میکروفون و دوربین سر کلاس و جلسه گرفته تا اشتباههای کلامی و تپقزدنها و … . تمام اینها باعث میشود گاهی بعضی آدمها به سوژه شبکههای اجتماعی تبدیل شوند. حالا تصورش را بکنید این آدم یک کودک باشد. خودتان را بگذارید جای بچه هشت ساله که یک شهر دارند به او میخندند. چه حالی پیدا میکنید؟
«فکر میکنم یکی از دلایل عمدهاش همین ویدئوهاست که دختر من وقتی قرار است ویدئویی برای معلم ضبط کند یا سر کلاس آنلاین صحبت کند اضطراب میگیرد. همیشه سعی میکنم او را آرام کنم و حتی خودم کنارش مینشینم تا اطمینان داشته باشد همه چیز بهخوبی پیش میرود اما باز هم نگران است.»
مادر این دانشآموز ادامه میدهد: «البته اندکی استرسداشتن شاید طبیعی باشد اما این که بچه به این سن بگوید قلبم خیلی تند میزند و کف دستها و پیشانیاش عرق کند، دیگر طبیعی نیست. این را هم بگویم که از اول این طور نبود و تصور من این است که اضطرابش تحت تأثیر همین فیلمهای اشتباههای دانشآموزان باشد که در شبکههای اجتماعی پخش میشود. من نمیدانم چه کسی این فیلمها را پخش میکند اما به هر حال کسی است که به فضای کلاس دسترسی دارد. باید در مورد این مسأله نظارت کافی صورت گیرد.»
مجید احمدینیا، معلم، درباره این که چه کسانی مسبب پخش این نوع ویدئوها هستند و این مسأله چه آسیبی به دانشآموزان وارد میکند، این طور میگوید: «خیلی از مدارس هم اصرار دارند از لحظهای که وارد کلاس میشویم تا لحظهای که کلاس تمام میشود همهاش باید ضبط شود و این تقریباً همه جا اجباری است. در این شرایط همه باید حواسشان باشد که حرف اضافهای نزنند. مثلاً معلم میخواهد یک شوخی با بچهها بکند و فضای کلاس را عوض کند یا تنفس دهد یا هر چیزی که امکانش در کلاسهای حضوری بوده و هست اما در کلاسهای آنلاین این امکان وجود ندارد چون اصرار دارند که کلاس ضبط شود و خود این مسأله محدودیتهایی به وجود میآورد. این یک مسأله است و مسأله بعدی این است که مردم دوست دارند چیزهای خندهدار را منتشر کنند. ما ویدئوهای مختلفی را در شبکههای اجتماعی میبینیم که مردم عمداً کسی را اذیت میکنند که از او فیلم بگیرند و منتشر کنند، با این احوال خیلی عجیب نیست که اگر اتفاق خندهداری سر کلاس میافتد منتشر شود.
این برمیگردد به همان اخلاق منتشرکردن چیزهای خندهدار که در خیلیها دیده میشود. یک بخش از کسانی که فیلمها را منتشر میکنند، خود دانشآموزان – بخصوص نوجوانها – هستند که این کار برایشان خیلی جذاب است که یک سوتی کلامی یا حرف خندهداری را که یکی از بچهها میگوید منتشر کنند. این میتواند شامل محتویات چت کلاسی هم باشد. معلمها هم لزوماً همهشان رعایت نمیکنند و گاهی این ویدئوها از سوی خود معلمها منتشر میشود البته که قطعاً همه این طور نیستند و گاهی به دلیل ضعف آموزشی است. خیلی از معلمها چیزی از روانشناسی کودک نمیدانند و نباید هم انتظار داشت که با مصادیق سلامت روان کودک آشنا باشند. به خاطر همین ممکن است وقتی اشتباه بامزهای از بچه ببیند منتشر کنند. در واقع ناآگاهانه این کار را انجام میدهند و به عواقب آن فکر نمیکنند.»
احمدینیا ادامه میدهد: «خود من گاهی اتفاقاتی برایم در کلاس میافتد که آن قدر خندهدار است که آن را برای خودم جایی یادداشت میکنم. شاید بعداً هم یادم نیاید اما میخواهم آن را برای خودم یادگاری داشته باشم اما به هیچ عنوان این چیزها را منتشر نمیکنم. البته منتشرکردن هم درجات مختلفی دارد. یک وقت در حد یک توئیت بینام و نشان است و یک وقت با عکس و فیلم منتشر میشود. مدارسی که کلاسهایشان آفلاین برگزار میشود و دانشآموز فیلم برای معلم میفرستد، به هر حال ممکن است در شرایطی قرار گیرند که این فیلمها بدون اجازه دانشآموزان منتشر شود. مثل این که در مهمانیها فیلم بگیرید و بدون اجازه از کسانی که در فیلم هستند آن را منتشر کنید و بعدش فکر نکنید چه اتفاقی میافتد. این فیلم بهراحتی پخش میشود و وایرال میشود و ما نمیدانیم چقدر ممکن است به آن دانشآموز صدمه وارد کند و سرنوشت و آیندهاش را تحت تأثیر قرار دهد.
متأسفانه برخی مدارس ما خیلی به این مسأله اهمیت نمیدهند و جلساتی که برگزار میشود خیلی وقتها حالت فرمالیته دارد. حتی والدین هم توجهی به این نکات ندارند. در این سالهای تدریس که با بیش از هزار دانشآموز در ارتباط بودهام، بهندرت دیدهام خانوادهای واقعاً دغدغهمند باشد و با توجه بیش از حد یا بیتوجهی، به فرزندش صدمه نزده باشد. ما قانونی نداریم که بگوید معلم حق ندارد اسکرینشات بگیرد یا فیلم دانشآموز را داشته باشد. این مسأله کاملاً بستگی به نحوه تفکر و رفتار معلم دارد. نمیدانم چطور میشود جلوی این کار را گرفت. شاید باید خیلی در این باره آموزش داد و برنامههایی برگزار کرد. مثلاً در مورد آن دانشآموز شمالی که سالها پیش فیلمش پخش شده بود، چند سال بعد او را آوردند و گفتند این بچه به خاطر این مسأله ترک تحصیل کرده است. همین باعث شد توجه مردم به این مسأله جلب شود. به هر حال کاسبی راهانداختن با لغزش کلامی یک دانشآموز یا لکنت او کسی را که نابود میکند و لطمه میزند همان دانشآموز است. ممکن است به خاطر همین مسأله ترسهای زیادی در ذهن دانشآموز ایجاد شود که تا بزرگسالی باقی بماند. من بزرگسالانی را میشناسم که هنوز به خاطر رفتاری که معلم در برابر اشتباهاتشان با آنها داشته، دچار ترس میشوند و اعتمادبهنفس برای ابراز عقیده ندارند.»
بیایید خودمان را بگذاریم جای یک بچه ۷، ۸ ساله که دوست دارد در چشم معلم و همکلاسیهایش بهترین باشد. بعد ناگهان در شرایطی قرار میگیرد که نهتنها همکلاسیها که بلکه تمام مردم شهر دارند به او میخندند. اصلاً بیایید برگردیم به کودکی خودمان! اگر چنین اتفاقی برایمان میافتاد، چه حالی پیدا میکردیم؟ پس بیایید از همین حالا تصمیم بگیریم که فیلم اشتباههای دانشآموزان را پخش نکنیم. این کار نهتنها بر خلاف حقوق کودکان است بلکه میتواند آسیبهای جدی به روان کودک وارد کند. شما چند لحظه میخندید و او ممکن است یک عمر درگیر اضطراب باشد.»
منبع: ایسنا
مرتبط: