کندی _یکی از چهره‌های دوازده‌گانه فکری تاریخ بشر

ابویوسف بن اسحاق کندی ملقب به فیلسوف‌العرب در خانواده‌ای از اعیان عرب به دنیا آمد، پدر او والی بصره بود و او نیز در همان شهر دوران کودکی خود را گذراند و تعلیم پیدا کرد.

بنابر گفته جمال الدین قفطی، تاریخ نگار، او به بغداد رفت و در آن‌جا به کسب علم و دانش پرداخت و در دستگاه خلافت نیز مقامی یافت. ابن اصیبعه می‌گوید که او در نزد مامون و معتصم و پسرش احمد، مقامی ارجمند داشته است و همچنین بیهقی او را استاد احمدبن معتصم معرفی می‌کند.

ابن ندیم، کندی را در علوم قدیم فاضل دهر و یگانه عصر خود می‌داند و در فهرست خود بالغ بر ۲۶۰ عنوان را به نام او ثبت کرده که اکثر این آثار از میان رفته است. سال دقیق تولد و وفات کندی مشخص نیست اما گفته می‌شود که او در حدود سال ۱۸۵ ه/۸۰۱ م متولد و در حدود سال ۲۵۲ ه/۸۶۶ م نیز وفات یافته است.

ترجمه یک نهضت و امر فرهنگی بسیار با اهمیت است که در سده‌های ابتدایی ظهور اسلام سبب جذب فرهنگ‌های غرب و شرقِ پیش‌ از اسلام، در جهان اسلام شد، کندی اگر چه خود به ترجمه اشتغال نداشت اما پیوندهایی با آغاز نهضت علمی به دنبال ترجمه متن‌های یونانی به عربی داشته است. او از آن‌جا که اعیان‌زاده ثروتمندی بود شمار زیادی از مترجمان مسیحی را برای امر ترجمه به خدمت گرفت و همچنین اغلب ترجمه‌ها را از لحاظ اصطلاحات عربی تصحیح می‌کرد.

به همین صورت کتاب اثولوجیا که منسوب به ارسطو می‌باشد توسط عبدالمسیح حمصی برای او ترجمه شد و این کتاب تاثیر بسیار عمیقی بر اندیشه وی گذاشت.

کندی فلسفه را شریف‌ترین و برترین علم می‌داند و تحصیل آن را بر هر متفکری واجب می‌داند و این اظهار نظر در واکنش به شرایطی است که بسیاری فلسفه را علم بت‌پرستان می‌دانستند.

کندی در خصوص منکران فلسفه می‌گفت: «آن‌ها که فلسفه را انکار کنند مردمی هستند دور از حق، اگرچه به غیر استحقاق تاج حق بر سر خویش نهاده باشند».

در مغرب زمین چند رساله را از کندی می‌شناختند که به زبان لاتین ترجمه شده بود:  رساله در خطاهای فیلسوفان، رساله ماهیات پنج‌گانه(ماده، صورت، حرکت، مکان و زمان)، رساله در خواب و رویا و رساله‌ای در باب عقل.

آثاری که از کندی به جای مانده است او را به عنوان فیلسوف، ریاضی‌دان و عالم هندسه معرفی می‌کند. او به همان اندازه به الهیات علاقه‌مند بود که به نجوم، هئیت، موسیقی، حساب و هندسه توجه داشت و همچنین به شاخه‌های مختلف علوم طبیعی همچون داروشناسی علاقه‌مند بود. در مجموع می‌توان گفت که کندی فیلسوفی با اندیشه فراگیر بوده است.

کندی به پیروی از اقوال قدما می‌پرداخت و سعی می‌کرد گفته‌های آن‌ها را به شکلی ساده بیان کند تا طالبان فلسفه بتوانند از آن بهره ببرند و آن‌چه را که قدما به کمال نگفته‌اند با زبان روز بیان کند.

یکی از اقدامات کندی در جهت بیان ساده گفته‌های فیلسوفان پیشین، رساله «فی حدود الاشیا و رسومها» را نوشت که در آن به تعریف مفاهیم فلسفی پرداخت.

بحث کندی با اهل کلام تفاوت داشت و نمی‌توان او را در زمره اهل کلام به شمار آورد. راهنمای بحث او حس مطابقت کامل میان تحقیق فلسفی و وحی نبوی بود. بحث‌های کندی با مباحث حکمت نبوی مطابقت دارد.

او یقین داشت که سرچشمه و ضامن نظریه‌هایی مانند خلق عالم از عدم، معاد جسمانی و نبوت جدال عقلی نیست، بنابراین، معرفت‌شناسی او میان علم انسانی و علم الهی-که مختص پیامبر بود- قائل به تمیز بود.

در این‌جا بحث از دو صورت یا مرتبه معرفتی است که بی‌آنکه در تضاد باشند، در هماهنگی کامل هستند.

در رساله کندی درباره دوام دولت عرب، وی از مجرای محاسباتی که از علوم اوایل و به‌ویژه نجوم و نیز از تفسیر نصوص قرآنی به دست آمده است، مدت این دولت را ۶۹۳ سال می‌داند.

این فیلسوف به اندیشه خلق از عدم اعتقاد داشت و ابداع عالم را نتیجه فعل خداوند می‌داند و نه صدور و تنها پس از اثبات این‌که عقل اول، در وجود خود، به فعل اراده خدا وابسته است، همچون افلاطونیان، کندی نیز فکر صدور عقول را می‌پذیرد.

کندی میان عالم فاعلیت الهی و عالم فعالیت طبیعت که عالم کون فساد است، قائل به تمیز است.

به عقیده کندی و حکمای متقدم بر او کون و فساد فقط در اشیائی جریان دارند که دارای کیفیات و متضادات باشند. بنابراین وی عالم را به دو قسمت می‌کند؛ تحت فلک قمر و آن‌چه از فلک است تا منتهای عالم. قسمت اول پر است از عناصر اربعه و آنچه از آن عناصر ترکیب یابند و این جهان، جهان دگرگونی و کون و فساد است.

اما قسمت دوم، پذیرای قوانین کون و فساد نیست، زیرا از کیفیات که منشأ کون و فسادند، خالی است.

دیدگاه‌های فلسفی کندی از یک سو ریشه در نظریات یحیی نحوی( اسکدر آفرودیسی) از شارحان ارسطو داشت و از سوی دیگر به مکتب نوافلاطونی اتنی بازمی‌گردد. تمایزی را که کندی میان جواهر اولی و جواهر ثانی وارد می‌کند، اعتقاد او به اعتبار ستاره شناسی، علاقه او به علوم خفیه و نیز تمایز میان حقیقت فلسفی و حقیقت وحیانی از نقاط مشترک او با نوافلاطونیانی همچون ابرقلس محسوب می‌شود.

شرح اسکندر آفرودیسی بر رساله نفس، الهام‌بخش تقسیمات چهارگانه عقل در رساله فی العقل کندی بود که تاثیر قابل توجهی بر فیلسوفان مسلمان و مسیحی گذاشت و سبب شد که آن‌ها برای بسیاری از مشکلات راه‌حل‌های مختلفی ارائه دهند.

فیلسوف‌العرب در زمینه اهمیتی که به ریاضیات می‌داد از نوفیثاغورثیان متاثر گشته بود. وی بر مطالعه ریاضیات تاکید داشت و در فهرست ابن ندیم به رساله‌ای از او در خصوص ضرورت مطالعه ریاضیات برای آگاهی کامل از فلسفه اشاره شده است. از همین روی روش کندی را روش منطقی ریاضی می‌دانند، او به ترتیب و تبویب اهمیت بسیاری می‌دهد.

در عالم اسلام کندی به عنوان نخستین مشائی-فیلسوفان الهام‌گرفته از ارسطو- در فلسفه شناخته می‌شود. ژروم کَردان او را یکی از چهره‌های دوازده‌گانه فکری تاریخ بشر می‌داند که بیشترین تاثیر را داشته‌اند.

منابع:

تاریخ فلسفه اسلامی، هانری کُربِن، ترجمه جواد طباطبایی

تاریخ فلسفه در جهان اسلام، حنا فاخوری و خلیل جر، ترجمه عبدالمحمد آیتی

مرتبط:

درباره ماری کوری

داستان جذاب زندگی جک ما موفق مرد چین

آشنایی با چارلز داروین و جملات آموزنده اش