در «تشویق» و «تنبیه» فرزندان این کلمات را بکار نبریم
واژههای تحقیر، سرزنش، ملامت، تهدید، مقایسه، توهین و تنبیه های شخصی و بدنی از مخربترین واژهها در تربیت فرزندان هستند.
درک شخصیت و خُلق و خوی کودک یکیاز اصلیترین شیوههای تربیتی مناسب کودکان است که باعث شناسایی بهتر استعدادها و تمایلات کودکان نیز میشود.
برخوردهای تربیتی والدین شامل تشویق و تنبیه، در ساخت شخصیت حال و آینده فرزندان بسیار تعیین کننده و مهم است؛ به طوری که محبت والدین به فرزندان موجب ایجاد احساس آرامش کودکان و برقراری ارتباط بهتر کودک با والدین میشود و در مقابل، به کار بردن خشونت بدنی و کلامی باعث تخریب و تحقیر شخصیت کودکان خواهد شد.
تمام انسانها به توجه، تأیید و تشویق نیاز دارند
لیلا میررضایی، روانشناس بالینی اظهار کرد: هدف از تربیت کودکان، باید آموزش احترام گذاشتن متقابل به آنها و آماده کردن برای پیروی از قوانین اجتماعی باشد تا در نتیجه ایجاد تعادل رفتاری توأم با احترام متقابل، شخصیتی در کودکان شکل گیرد که برآیند و ماحصل آن موفقیت در شئون مختلف فردی و جمعی بوده و در ایجاد یک ارتباط و تعامل مطلوب با دیگران باشد.
وی با اشاره به اینکه همه انسانها دارای یک ویژگی مشترک هستند که آن نیاز به توجه، تأیید و تشویق است، تأکید کرد: هرگز در تربیت کودکان از واژههای انضباطی استفاده نکنید.
میررضایی تصریح کرد: بنابراین، اولین کاری که پدر و مادران باید انجام دهند، این است که از استفاده از واژههایی مانند «این کار را بکن، این کار را نکن!» و… خودداری کنند چراکه واژههایی انضباطی، مدیریتی و ریاستی هستند و رابطه فرزند را در هر سنی که باشد با پدر و مادر تخریب میکند.
این روانشناس بالینی عنوان کرد: بهترین کار برای تشویق این است که از واژههای انضباطی، از سمومی که فضای عاطفی خانواده و رابطه کودک را با والدین مسموم میکند، استفاده نکنند، واژههایی مانند تحقیر، سرزنش، ملامت، تهدید، مقایسه، توهین و تنبیههای شخصی و بدنی از مخرب ترین واژههای تربیتی هستند.
وی ادامه داد: بنابراین فرزندان ما در خانواده، مدرسه و جامعه دو دسته رفتار دارند؛ یک دسته رفتارهای مطلوب دارند که باید تأیید و تشویق شوند که میتواند لفظی، کلامی و لمسی باشد.
میررضایی با بیان اینکه والدین باید از واژگان انضباطی استفاده نکرده و تا میتوانند از واژگان عاطفی استفاده کنند، افزود: واژههای عاطفی را باید به جای واژههای انضباطی به کار ببریم و فضا را با آنها تلطیف کنیم، با نسبت دادن فرزندمان با صفت و ویژگیهای مثبت آفرین؛ مانند پسرمفید و یاری رسان پدر، آفرین دختر خوشگل مادر، دختر غمخوار مادر و …
این روانشناس بالینی افزود: اینها واژههایی هستند که در آنها فرامین تربیتی نهفته است، وقتی فرزندمان را مثلاً دختر باهوش، خلاق، مفید، غمخوارم صدا میکنیم؛ باور کنید چه بخواهیم و چه نخواهیم این صفات و ویژگیها در فرزندمان درونی میشود.
توجه بهترین تشویق برای انسان در هر سنی
در ادامه عباس دارایی، روانشناس بالینی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه بهترین تشویق برای بنده، شما، همسر و فرزندان، توجه است، اظهار کرد: همه ما انسانها نیازمند توجه هستیم، وقتی فرزندان ببینند مورد توجه قرار گرفتند؛ این مورد توجه قرار گرفتن نه اینکه مدام بچهها را بغل کرده و ببوسیم و با این ویژگیها و صفات اسم ببریم؛ بلکه وقتی فرزندم نقاشی کشیده، یا چیزی را خلق کرده، ما برای دست ساخته و حاصل فکر او ارزش قائل شویم؛ آنرا در بهترین نقطه خانه نصب کنیم؛ به جای خیلی چیزهایی که به در و دیوار خانه نصب میشود؛ درحالی که این چیزها واقعاً پیام اثر بخشی را منتقل نمیکنند؛ اما تصور کنید کار بنده و شما را در بهترین نقطه خانه یا کلاس نصب کنیم و توجه خود را نشان دهیم که تو و کارت برای بنده بالاترین ارزش را دارید.
وی ادام داد: بسیاری از خانوادهها فکر میکنند فقط باید محبت کنند و محبت کردن فقط قربون صدقه رفتن، نوازش کردن و عشق ورزیدن است؛ در حالی که این طور نیست.
دارایی عنوان کرد: اینها را ما حتی در جهات منفی آن استفاده میکنیم و کودکان نیز اینها را بهعنوان امتیاز و باجگیری استفاده میکنند؛ حتی زمانی که از فرزند ما یا بسیاری از کودکان رفتارهای نامطلوبی سر میزند، باز هم والدین بیتوجه به این رفتار نامطلوب، واکنش منفی و تنبیهی نشان نمیدهند؛ حتی خنثی؛ بلکه حتی متأسفانه در بسیاری از مواقع آن رفتار نامطلوب را تایید کرده و فکر میکنند دیگر فرزندمان بزرگ شده و نباید تنبیه شود.
این روانشناس بالینی افزود: در حالی که رفتارهای نامطلوب فرزندان باید تنبیه شود؛ اما دو نوع تنبیه داریم؛ یکی تنبیه شخصی که در این نوع، شخصیت فرزند را تحقیر و سرزنش و در واقع ترور میکنند؛ طبیعتا این تنبیه باید ممنوع باشد، مثلاً وقتی فرزند من اتاقش را مرتب نمیکند؛ به او میگوییم شلخته! این کاملاً یک واژه انضباطی است اما وقتی به فرزندم بگویم «وقتی وسائلی را بر میداری سرجایش نمیگذاری؛ از تو میخواهم وقتی وسیلهای را برداشتی و استفاده کردی سر جایش بگذار» این یک واژه هدایتی و عاطفی است، آن وقت فرزند من با این واژههای عاطفی به سمت رفتار درست هدایت میشود اما ما متأسفانه وقتی میخواهیم تنبیه کنیم از واژههایی مانند «تو لیاقت نداری!»، «شایستگی نداری!» «تنبلی!» و «کودن هستی!» استفاده میکنیم.
دارایی ادامه داد: بسیاری از والدین اظهار میکنند من با فرزندم دوست هستم؛ در حالی که بنده معتقدم این واژه بسیار غلط است، بنابراین، توصیه بنده این است که رفتارهای مطلوب را با واژههای عاطفی، با لمس و تأیید کردن، با مورد توجه قرار دادن و اعتماد کردن به فرزند و رفتار دوستانه ابراز کنیم.
«دوست بودن» یا «رابطه دوستانه» کدام درست است؟
در ادامه علی یاریطلب، روانشناس بالینی، در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: بسیاری از والدین میگویند «من با فرزندم دوست هستم»؛ در حالی که بنده معتقدم این واژه بسیار غلط است، فرزندم، فرزند من است و من پدر یا مادر او هستم؛ ما دوتا دوست نیستیم اما باید اعلام کنیم رفتارهای ما دوستانه است؛ یعنی رفتار توأم با احترام، عشق، صمیمیت و اعتماد.
وی ادامه داد: یقیناً اگر همان پدر و مادر در روابط خودشان با دوستان و اقوام کوچکترین بیاحترامی یا بیاعتمادی یا عدم محبت را داشته باشند، رابطه دوستی قطع میشود، بنابراین باید رابطه پدر و مادر چه با هم و چه با فرزند کاملاً رابطه دوستانه باشد اما نه اینکه بگوییم ما با هم دوست هستیم.
یاریطلب با اشاره به اینکه بنده به شما نمیتوانم بگویم من با فرزندم دوست هستم، عنوان کرد: بنابراین بهترین راه تشویق توجه کردن است، همه نیازمند توجه هستیم. یک باور غلطی متاسفانه بین همه ما وجود دارد و امیدوارم روزی این باور جایش را به یک باور درست بدهد، بسیاری از ما معتقدیم محبت زیادی خوب نیست در حالی که محبت زیادی عشق، صمیمیت و مهربانی به همراه داشته و باعث غنی شدن رابطه میشود.
این روانشناس بالینی تأکید کرد: من معتقدم هیچ وقت محبت زیاد باعث تخریب شدن و باعث آسیب رساندن به فرد یا رابطه نمیشود.
وی با اشاره به اینکه در محبت کردن نباید حد و مرزی باشد؛ اما موضوعی که باعث ایجاد این باور غلط شده این است که من این موضوع را یاد نگرفتهام، عنوان کرد: مثلا محبت زیادی به فرزندم میکنم و تا دلم میخواهد محبت و توجه و احترام میگذارم اما نمیدانم اگر یک رفتار نامطلوبی از فرزندم سر زد، باید چکار کرده و فکر میکنم نباید او را تنبیه کنم.
یاریطلب افزود: محبت عامل پیش برنده و تنبیه هم به معنای آگاهی دهنده و متنبه کردن بهعنوان پیش برنده است، اما تنبیه به معنای بدنی و نیز تنبیه که ما از جنس شخصی شخصیت فرد را ترور میکنیم به طور طبیعی غلط و نادرست است، بنابراین آنچه باعث شده این باور غلط به وجود آید و بگوییم محبت زیادی خوب نیست؛ به خاطر این است که در کنارش آن تنبیه و آگاهسازی وجود ندارد.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه تنبیه یعنی محروم کردن از آنچه فرزندم دوست دارد و به معنای اینکه رفتار او را مورد تنبیه قرار دادن است نه شخصیت خود فرد را، ادامه داد: آنچه باعث شده این باور غلط به وجود آید و بگوییم محبت زیادی خوب نیست؛ به خاطر این است که در کنارش آن تنبیه و آگاه سازی وجود ندارد.
والدین اصل عدم چرخش «نه» به «آری» و به عکس «آری» به «نه» را رعایت کنند
رضا منصوری، وانشناس بالینی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: والدین باید یک اصل مهم در روابط با فرزندان خود را رعایت کنند و آن هم اصل عدم چرخش «نه» به «آری» و به عکس «آری» به «نه» است.
وی ادامه داد: بسیاری از روابط دچار شکاف میشود، آن هم زمانی که فرزندان بفهمند که برای مثال «بابا الان در برابر درخواستم میگوید نه، اما اگر کمی قهر کنم و پا به زمین بکوبم و گریه کنم بابا میگوید اشکالی ندارد و تسلیم خواستهام میشود.»
منصوری با اشاره به اینکه مخالفت با درخواست کودکان را باید محکم بیان کنیم، عنوان کرد: یکی از اصولی که تحتعنوان صلابت و اقتدار، نه قدرت فرماندهی و مدیریتی بلکه یک مدیریت دلی که از دل بر نشیند این است که در واقع من مخالفتم با خواسته فرزندم را محکم بیان کنم؛ برای نمونه در زمانی که فرزندم میگوید «فلان چیزی را برای من بخر!»؛ پدر با توجه به علم و اطلاعی که دارد و توافقی که با همسرش داشته و جزو استراتژیهای تربیتی خانواده است به فرزندش میگوید «نه»، آن را نمیخرم.» حالا مثلاً خاله، پدر یا مادر بزرگ میگویند چقدر سختگیری! چرا آن چیز را برایش نمیخری!؟ در این شرایط و زمان پدر نرمش به خرج دهد و بگوید: «اشکالی ندارد! برای او میخرم.» در اینجا دیگر اقتدار، صلابت و مدیریت عاطفی کارکردی ندارد و فرزند میداند که مثلا اگر بابا بگوید نه، اگر دست به دامن پدر بزرگ یا خاله شوم، نه تبدیل به بله خواهد شد.
این روانشناس بالینی ادامه داد: برعکس، اگر به فرزندم قول دادم که اگر فلان کار را بکنی، بابا آن خواسته ات را انجام میدهد را نقض کنم، طبیعی است فضا، فضای بی اعتمادی شده و رابطه دچار تخریب جدی میشود، اینها همان آثار تخریبی دارد که تنبیه بدنی برای کودک دارد؛ حتی تنبیه انضباطی و کلامی این آسیب را به همراه دارد و شاید همه ما از انواع تنبیهها و یا رفتارهای تنبیهی مخرب رنج برده و میبریم.
از خطاهای کودکان چشمپوشی نکنیم/ اجازه خطا کردن به کودکان بدهیم
رضا عباسیراد، روانشناس بالینی، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: هیچ وقت از خطاهای کودکان نباید چشم پوشی کنیم اما باید اجازه خطا کردن را بدهیم، فرزند حق دارد اشتباه کند، اما حق ندارد دوباره آن اشتباه را تکرار کند و این با چشم پوشی کردن خیلی تفاوت دارد.
وی ادامه داد: بنده میپذیرم که فرزندم تا چند بار زمین نخورد، راه رفتن را یاد نمیگیرد، اما آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم پدر و مادر هیچ کاری نکنند تا فرزند خودش خود به خود تربیت شود؟ بنده به عنوان یک متخصص این موضوع را قبول ندارم.
عباسیراد با اشاره به اینکه هیچ وقت از خطاها نباید چشم پوشی کنیم اما باید اجازه خطا کردن را بدهیم، عنوان کرد: تربیت یک فعالیت عمدی بوده و مستلزم برنامه و هدف است، حتی در آموزههای دینی خود داریم که تربیت از زمان انعقاد نطفه شروع میشود و این اتفاق تا زمانی که انسان به خاک سپرده میشود نیازمند یک برنامه ریزی دقیق، عالمانه و آگاهانهای است که نیازمند دخالت است؛ بر خلاف حیوان که خود بزرگ می شود و شکار میکند، انسان موجودی است که با ناتوانی و گریه به دنیا میآید و پدر و مادر با یک برنامه پرورشی، آموزشی، مدون، رسمی و کارشناسانه اقدام به تربیت فرزند میکنند.
بنابراین در تربیت فرزندمان کلمات و عباراتی که نباید بگوییم شامل؛ «تو نمیفهمی»، «تو اصلا هوش نداری»، «خلاقیت نداری»، «بی ادبی»، «اصلا نمی فهمی من چی میگویم»؛ همچنین واژههای «دست نزن»، «این کار را نکن»، «آن کار بکن» و… همه واژههای انضباطی هستند که باید مطمئنا آنها را به فرزندان نگوییم.
در مقابل چه کلماتی را باید بگوییم؟ باید واژگانی عاطفی مانند «مهربانی» و «توجه» را بکار بریم. البته توجه فقط کلامی نیست؛ برای توضیح واضح تر این موضوع مثلا اگر فرزندم نقاشی کرد، آن در بهترین نقطه اتاق نگه دارم و مهمان که آمد بگویم «این نقاشی کار دختر یا پسرم است»
بالاترین نوع توجه و تشویق همین است، بنابراین باید واژههای عاطفی بکار ببریم؛ مثلا به جای اینکه بگوییم «فرزند بی ادب»، بگوییم «فرزند من احترام پدرش را رعایت نکرد»؛ معنای آن این است که باید احترام گذاشتن به پدرش را رعایت کند.
یا به فرزندی که شلخته است نگوییم «شلخته»؛ بلکه بگوییم «فرزند من وسیلهای را که بر میدارد سر جایش نمیگذارد» اگر فرزندم تنبل است، به او نگوییم «تنبل؛ بلکه بگوییم فرزند من یک کم کُند است و با تأخیر کارهایش را انجام میدهد.»
خلاصه کلام اینکه؛ در تربیت نباید واژههای انضباطی بکار ببریم، بلکه باید تا دلمان میخواهد واژههای عاطفی بکار ببریم. یادمان باشد و این باور را اصلاح کنیم که فرزند و حتی خودمان هیچ وقت از توجه و محبت زیاد آسیب نمیبینیم؛ مگر روش تربیتی ما روش نادرست و غلطی باشد.
منبع:ایسنا
مرتبط: