بی توجهی به کودکان چیست؟

در خانواده ها ارتباط بین والدین و کودکان نقش موثری در شخصیت و آینده کودکان دارد و ممکن است بی توجهی به کودکان عواقب جبران ناپذیری داشته باشد.

کودکان بسیاری در سراسر دنیا از بی توجهی و کم توجهی والدین خود رنج می برند. البته نکته ی حائز اهمیت این است که بی توجهی به کودکان، با نادیده گرفتن رفتار های منفی و کم توجهی تفاوت بسیاری دارد.

بی توجهی به کودک

بطور کلی، بی توجهی به فرزندان به عدم توانایی والدین یا سرپرستان کودکان در بر آورده کردن نیاز های کودکان از جمله غذا و مواد خوراکی، خانه و سرپناه، لباس و پوشاک، مراقبت های پزشکی و سلامتی روحی کودکان اطلاق می شود، تا جایی که سلامت و زندگی کودک را مورد تهدید قرار دهد.

انواع بی توجهی به کودک

بی توجهی و یا کم توجهی به کودکان در شکل ها و زمینه های مختلفی صورت می گیرد. در این بخش به برخی از موارد شایع بی توجهی به کودکان اشاره می کنیم. این موارد شامل :

نظارت نامناسب:تنها گذاشتن کودکی در خانه، که توانایی مراقبت از خود را ندارد ،عدم تامین ایمنی و یا سپردن کودک به سرپرستانی نا لایق ،مراقبت نکردن از کودک در شرایط خطرناک

بی توجهی معنوی:قرار دادن کودکان در شرایط دعوای خانوادگی، عدم پشتیبانی احساسی از کودک، قرار گرفتن کودک در معرض مواد مخدر

بی توجهی مادی: توجه نداشتن به نیاز های پایه ی یک کودک مانند بهداشت، پوشاک، تغذیه، خانه و سرپناه ، رها کردن کودک

بی توجهی آموزشی:عدم ثبت نام کودک در مدرسه،بی توجهی به نیاز های آموزشی کودکان، اجازه دادن مکرر و بی دلیل به کودک برای غیبت در مدرسه

بی توجهی پزشکی:بی توجهی و یا تاخیر در برآورده کردن نیاز های ضروری و یا مورد نیاز کودک.

عدم شناخت والدین از میزان سطح درک فرزندان

برخی از والدین ، اغلب توجهی به مراحل رشد ذهنی، سطح درک و میزان فهم فرزندان در مراحل رشد آنها نمی کنند؛ به اعتقاد آنها، نوجوانان درست مانند ما می فهمد و آن چه را احساس و درک می کنیم، آنها هم همان طور احساس و درک می کند.

این تصور اشتباه است .یکی از وظایف مهم اولیا و مربیان ، توجه دقیق به مراحل رشد، سطح توانایی های عقلی، میزان اطلاعات کودکان و نوجوانان است.اغلب توجهی به سطح توانایی های عقلی و ظرفیت ذهنی کودکان و نوجوانان نمی شود. بنابراین در درجه اول، باید بفهمیم که کودکان و نوجوانان، به نحوی، متفاوت از بزرگسالان می اندیشند.

بی توجهی به کودکان

نشانه های بی توجهی به کودک

بطور معمول، یک معلم یا اغلب یک همسایه ی دلسوز ممکن است نشانه های خطر کودکی که مورد بی توجهی واقع می شود را شناسایی کند.ممکن است لاغری بیش از حد کودک، یا کودکی که به ندرت به مدرسه می رود، یا کودکی که دائما درحال بازی کردن در بیرون خانه است ، از نشانه های بی توجهی به کودکان باشد.

برخی از نشانه های رایج که نشان می دهد یک کودک مورد بی توجهی سرپرستان و والدین خود قرار می گیرد ، عبارتند از :

  • غیبت های مکرر در مدرسه
  • عدم نظافت کافی در کودک
  • عدم حضور کسی در خانه به منظور مراقبت از کودک
  • دزدیدن و یا درخواست غذا یا پول
  • مصرف مواد مخدر یا الکل
  • عدم پوشیدن لباس های تمیز و لباس های مناسب با هوا های متفاوت
  • عدم بهداشت مانند سلامت دندان ها و ضعیفی چشم
عواقب بی توجهی به کودک

حتی اگر یک کودک بتواند از شرایط بی توجهی و بد بودن سرپرست های خود رها شده و از آن فاصله بگیرد ، باز هم تا مدتها ، نتایج و عوارض بی توجهی به کودک را می توان در رفتار و منش کودک مشاهده کرد.

مشکلات زیر از نتایج و عواقب بی توجهی به کودکان است :

مشکلات سلامتی و رشدی: سوء تغذیه و عدم تغذیه کافی می تواند بر روی رشد و عملکرد مغز تاثیر بگذارد. عدم نظارت بر سلامتی و واکسیناسیون به موقع کودکان می تواند باعث مشکلات و بیماری های بسیاری زیادی در آنها گردد.

مشکلات اجتماعی و رفتاری:این کودکان مشکلات زیادی برای برقراری ارتباطات سالم خواهند داشت و ممکن است دچار اختلالات رفتاری و یا محروم ماندن از مشارکت های اجتماعی شوند.

مشکلات احساسی و روحی: بی توجهی ممکن است باعث به وجود آمدن مشکلات و اختلالات ذهنی و احساسی زیادی در کودکان شود. عدم و کمبود اعتماد به نفس، مشکلات اعتماد کردن با دیگران تنها برخی از این مشکلات هستند.

بی توجهی به کودکان

رفتارهای اشتباه والدین و تأثیرات منفی ای که در آینده در زندگی کودکان خواهند داشت

می خواهید کنترل همه چیز را به عهده بگیرید

پدر و مادرها گاهی یادشان می رود که فرزندانشان بزرگ شده اند و می توانند برای زندگی خودشان تصمیم بگیرند. اگر شما فرزندانتان را مدام تحت کنترل داشته باشید، آنها از نظر احساسی بزرگ نمی شوند و در آینده نیز قادر به برقراری ارتباطی موثر با اطرافیان شان نخواهند بود.

در واقع آنها نمی توانند یک رابطه عاطفی سالم داشته باشند زیرا توان تصمیم گیری ندارند و به تنها چیزی که فکر می کنند، خودشان است. همین باعث می شود که آنها مدام با دیگران اختلاف نظر و جر و بحث داشته باشند.

به کودکان ابراز عشق نمی کنید

کودکان، پدر و مادرها را نه تنها مهمترین افراد زندگی خود، بلکه مهم ترین افراد جهان می دانند. با این اوصاف، اگر کودکی عشق و علاقه لازم را از پدر و مادرش دریافت نکند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ طبیعی ست که عزت نفس او زیر سؤال می رود، طوری که خود را نیز دیگر دوست نخواهد داشت. این نوع تفکر در آینده روی نگاه کودک به ظاهرش هم تأثیرگذار می باشد. از این رو، او مدام از اندام یا چهره اش ایراد می گیرد و دست به جراحی های پلاستیک برای تغییر خود، می زند.

برخی از والدین به جای رفع معایب خود ، روی بچه هایشان زوم می کنند. تمام تلاش آنها ب این است که کمبودهای عاطفی خود را توسط فرزندانشان جبران کنند. از این رو به شدت آنها را تحت کنترل خود در می آورند. آیا فردی که مدام تحت کنترل باشد، خوشحال خواهد بود؟ بنابراین سعی کنیم که احساسات خود را صادقانه با کودکانمان در میان بگذاریم.

در مقابل آنها مدام دعوا می کنید

کودکانی که مدام نظاره گر مشاجره پدر و مادران خود بوده اند ، در بزرگسالی ۲ نوع رفتار از خود نشان می دهند:یا از بحث کردن بیزارند و به شدت از آن دوری می کنند یا این که مدام در پی آزار رساندن به دیگران هستند.

در این شرایط، دخترا سعی می کنند به مردان نشان دهند که از آنها قوی ترند و پسرها عین رفتار پدرهایشان را تکرار می کنند. در برخی مواد، آنها متوجه رفتار اشتباهشان می شوند و برای دوری از آن به مواد مخدر یا الکل روی می آورند.

درخواست های غیرممکن از آنها دارید

کودکان به والدین خود اعتماد کامل دارند ، به همین دلیل تمام تلاش خود را برای انجام خواسته های آنها می کنند . اما اگر در این راه شکست بخورند، خود را سرزنش کرده و احساس می کنند که لیاقت عشق آنها را ندارند.

زندگی با این نوع پدر و مادرها بسیار مشکل است. فرزندان این نوع والدین باید مدام در پی برطرف کردن خواسته ها و انتظارات غیر واقعی آنها باشند. در واقع آنها مدام در حال دویدن و رسیدن به موفقیت هستند، اگر هم شکست بخورند، افسرده و دلسرد می شوند. این نوع رفتار نه تنها به خود پدر و مادر، بلکه به فرزندان آنها نیز آسیب می رساند و آنها را از لذت بردن از زندگی باز می دارد.

قدرت تصمیم گیری را از فرزندانتان سلب می کنید

گرفتن تصمیمات برای فرزندان در واقع گرفتن فرصت مستقل بودن از آنها است . هر کودکی باید این حق را داشته باشد که برای زندگی خود تصمیم بگیرد، البته این بدین معنی نیست که پدر و مادر هیچ دخالتی در آن نداشته باشند، بلکه آنها باید نظارت و حمایت های لازم را داشته باشند.

اگر کودکی قادر به تصمیم گیری نباشد، نمی تواند مشکلات خود را حل کند . به همین دلیل در زمان بزرگسالی نیز در تصمیم گیری ، نیازمند تائید دیگران می باشد . در واقع آنها نمی توانند جایگاهشان را در جهان پیدا کنند، چون هیچوقت نمی دانند که دقیقاً از زندگی می خواهند.

به عنوان یک پدر، توجه کافی به فرزند خود ندارید

فرقی نمی کند که فرزند شما دختر باشد یا پسر، عدم توجه شما به عنوان پدر، تاثیر منفی در شخصیت او در بزرگسالی خواهد گذاشت. شجاعت و رشد شخصی کودک تا حد زیادی وابسته به پدر است. در این شرایط، اگر کودک توجه لازم را از پدرش دریافت نکند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

پسرها معمولاً به تقلید از پدر ، رفتار می کنند و دخترها نیز در برقراری یک رابطه رمانتیک به مشکل بر می خورند. مشکل اینجاست که دخترها معمولا مردی را انتخاب می کنند که شبیه پدرشان باشد، بنابراین طبیعی ست که در این شرایط با سردرگمی روبه رو شده و حس بدبینی نسبت به تمام مردان پیدا خواهند کرد.

سرکوب کردن احساسات کودکان

گاهی پدر و مادرها کودکان را به خاطر رفتاری ، سرزنش می کنند. به عنوان مثال در شرایط مختلف به آنها می گویند:«پسر که گریه نمی کند»، «تو که بچه نیستی»، «گریه نکن» و… این جملات برای کودکان نه تنها آموزنده نیست بلکه سرکوب شدن احساسات او نیز خواهد شد.

هر چه کنترل فرد روی احساساتش بیشتر باشد، منزوی تر می شود. این افراد در بزرگسالی قادر به تقسیم احساسات شان با دیگران نیستند یا در زمان های عصبانیت، آنقدر خودخوری می کنند تا ناگهان یک جایی به بدترین شکل ممکن از کوره در می روند.

علاقه و توجه خود را به فرزندان نشان دهید

برای اینکه توجه خود را به فرزندان نشان دهید به دنبال فرصت هایی برای دادن پاداش به او باشید .د وقتی حرف از پاداش به میان می آید اغلب والدین فکر می کنند منظور فقط پول و هدیه است.

اما در حقیقت زمانی که برای فرزندتان صرف می کنید، پختن غذای مورد علاقه اش، بیان کلمات محبت آمیز در برخورد با او و حتی در آغوش گرفتنش هم پاداش است. البته گاهی اوقات خرید وسایل مورد علاقه کودکان ، باعث خوشحالی زیاد آنها می شود.

عشق همه ی آن چیزی است که نیاز داریم این عبارت را خیلی شنیده ایم و به آن باور داریم. خیلی از پدر و مادرها می گویند:«خُب معلومه ما بچه مون رو دوست داریم.» اما فراموش می کنند که شنیدن مکرر «دوستت دارم» معجزه می کند. همه ی ما به احساس عشق نیاز داریم. دوست داشته شدن، اعتماد به نفس مان را در روابط ، محیط کار و زندگی بالا می برد.

بنابراین سعی کنید دفعات بیشتری به فرزند خود ابراز عشق کنید . متأسفانه ابراز محبت و در آغوش گرفتن آنها کمتر می شود ، گاه فراموش می کنیم که هنوز هم مثل دوران کودکی شان به آغوش ما نیاز دارند.

نوجوان تان را هر روز ۱۲ بار به آغوش بکشید و به او اطمینان بدهید که هیچ روزی بدون ابراز عشق به او نمی گذرد. برای ابراز محبت به نوجوان تان عبارت های مانند بهت افتخار می کنم؛خیلی دوستت دارم؛تو فرشته ی منی؛تو بهترین بچه ی روی زمینی؛تو هدیه ی خدا به منی را زیاد بکار ببرید.

نوازش انواع مختلفی دارد که شامل نوازش های کلامی مانند ابراز محبت و تشویق و تحسین نوجوانان،نوازش های لمسی مانند بوسیدن، در آغوش گرفتن نوجوانان و نوازش هایی از طریق زبان بدن مانند نگاه های محبت آمیز می شود.

مرتبط:

کارهای فرهنگی برای کودکان توجه ویژه ای داشته باشیم

کودکتان حتما یک بیش فعال است اگر …

۹ راه برای تنبیه کودک بدون آسیب زدن به اعتماد بنفس او