نوجوانی دورانی پر فراز و نشیب از وابستگی تا استقلال
این روان درمانگر توضیح میدهد: اگر والدین استقلال لازم را به نوجوان شان ندهند و مداوم او را تحت فشار بیش از حد قرار داده و تحقیر نمایند هر چند این کار به عنوان علاقه بیش از حد صورت گیرد و آزادی تفکر به نوجوان داده نشود در این صورت والدین نوجوان را از خود دورکرده یا وابسته بار می آورند.
مرضیه عزیزی معین روانشناس بالینی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا گفت: تا پایان نوجوانی باید توانمندیها و قابلیتهای اولیه یک فرد بزرگسال در نوجوان ایجاد شود بنابراین نوجوانان بتدریج تلاش میکنند که این قابلیت ها را کسب کنند و ممکن است بر سر تأمین این نیازها با والدین خود دچار چالشهایی شوند که رابطه شان را تحت تاثیر قرار دهد، نیازهای رشدی در نوجوان عبارتند از استقلال طلبی و تصمیم گیری مستقل، خودمختاری و مسئولیت پذیری، اجتماعی شدن و ارتباط بیشتر با دوستان، پذیرش خود و جستجوی هویت، بلوغ و نیازهای مرتبط با آن.
کشف استقلال
مدرس دانشگاه توضیح داد: در دوران نوجوانی، کودکان به کشف استقلال خود میپردازند و به عبارت دیگر خود را حس میکنند، آنهایی که از طریق کاوشهای شخصی، تشویق و پشتیبانی مناسبی دریافت کنند این مرحله را با حس استقلال و کنترل و نیز حسی قوی نسبت به خود پشتسر میگذارند و کسانی که نسبت به باورها و تمایلات خود نامطمئن بمانند درباره خود و آینده نیز نامطمئن و گمگشته خواهند بود و بعضا خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او مینگرند که این خود به کشمکشهای درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو میسازد.
طغیان علیه مراجع قدرت
عزیزی معین با بیان اینکه نوجوان برای کسب استقلال علیه همه مراجع قدرت از جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می کند و گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می دهد که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می کند، اظهارکرد: مثلا بگو مگو میکند، بحث و مجادله طولانی انجام می دهد و بر خلاف خواسته والدین دیر به خانه می آید، از انجام تکالیف درسی خودداری میکند، سیگار میکشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه بزند این مورد در خانواده های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می کنند از شدت بالاتری برخوردار است.
کسب هویت
وی تکلیف عمده نوجوان را کسب هویت دانست و گفت: یعنی یافتن پاسخی به این دو سوال: “من که هستم؟” و “چه میکنم؟” اریکسون بحران این دوره را بحران هویت نامید و آن را بخش جداییناپذیر رشد سلامت روانی – اجتماعی دانست. وی معتقد بود این دوره را باید دوره نقشآزمایی دانست، دورهای که فرد ممکن است برای شکل دادن به مفهوم یکپارچهای از خود، رفتارها، عقاید و علایق گوناگونی را امتحان کند.
عزیزی معین ادامه داد: با ورود به دوره نوجوانی، ارزشهای گروه همسالان و همچنین ارزیابیهای معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزشهایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز میشود با ارزشهای والدین و معلمان همخوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت یابی نوجوان آسان تر پیش می رود.
تعارض بین خواسته های والدین و گروه همسالان
مدرس دانشگاه با توضیح این که در دوران بلوغ نوجوان بیشتر تحت تاثیر گروه همسالان می باشد، تصریح کرد: نوجوان والدین را مرتبط به نسل گذشته می داند که نیازها و خواستههای عصر حاضر او را درک نمیکنند لذا نوجوان خود را در این میان کاملا گیج احساس میکند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد درچنین مواقعی نوجوانان بعضا همانند هنرپیشهها نقش بازی میکنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان هر دو برخودار شوند.
چگونگی ارضای نیازهای جدیدجنسی
این روانشناس یک دیگر از دغدغههای نوجوانان در دوران بلوغ را چگونگی ارضای نیازهای جدیدجنسی دانست و بیان کرد: رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمونهای جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را میدهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیرهمجنس در او ایجاد می گردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است.
ترس از آینده
عزیزی معین یادآور شد: با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر مینماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قله هایی دور از دسترس میپندارد که دستیابی به آنها بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقایص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیت های شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز می افزاید.
وی در ادامه مشکلات نوجوانان در دوران بلوغ خاطر نشان کرد: یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز می باشد همیشه به فکر دستیابی زودتر به منافع اقتصادی است و در این ارتباط می بینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد می باشند و این خصوصا در جوامعی که ارزشهای انسانی و معنوی جای خود را به ارزشهای مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی و بی ثباتی جامعه، جنگ بیکاری کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده مشکل محسوب می شوند.
این روان درمانگر یکی دیگر از مشکلات نوجوانان در دوران بلوغ را ترس و اضطراب برشمرد و افزود: ناتوانی در سازگاری با موقعیتهای جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان می شود مانند ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرارگرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.
به هم ریختگی ارتباط با دیگران
عزیزی معین گفت: فشارهای روانی عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب می شود که نوجوان با خودش، با خانواده اش، با دوستانش و به طور کلی با همه رابطه اش به هم می خورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت دارد و حالت عصبی در او افزایش می یابد.
تحوّل اخلاقی
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: در هیچ دوره ای به اندازه دوره نوجوانی ارزشها و استانداردهای اخلاقی برای انسان مطرح نمیشود توانایی های فزاینده نوجوانان بیشتر آنان را متوجه مسائل و ارزش های اخلاقی میکند و راه های پیچیده تری را برای کنار آمدن با آن مییابند در عین حال، آنچه جامعه از نوجوانان میخواهد به سرعت در حال تغییر است و همین مستلزم ارزیابی مجدّد و مداوم ارزش ها و اعتقادات اخلاقی است.
عزیزی معین با بیان اینکه در خصوص طول دوره نوجوانی اتفاق نظر کاملی بین روانشناسان وجود ندارد و آنان طول این دوره را از سیزده سال تا چهارده سال دانسته اند، و در آثار جدیدتر روان شناسی معمولا سنین ۱۱ تا ۱۳ و ۱۸ تا ۲۰ سالگی را دوره نوجوانی به حساب آورده اند، یادآور شد: واقعیت این است که آغاز و پایان و طول این دوره در دختران و پسران، جوامع مختلف و طبقات گوناگون اجتماعی متفاوت است این دوران در جوامع ساده تر کوتاه و در جوامع پیشرفته صنعتی طولانی تر است.
آرامش خود را حفظ کنید، به نوجوان گوش کنید و او را به سمت حل مسئله سوق دهید
این روانشناس عنوان کرد: کنار آمدن با هیجانات نوجوان برای والدین ممکن است دشوار باشد، نوجوانان وقتی چیزهایی خارج از توان شان اتفاق می افتد بسرعت دچار هیجان میشوند گاهی این هیجانات کوتاه و نیازمند پاسخ نیستند ولی گاه طولانی شده و نیازمند مواجهه می باشند لذا پرداختن به این موقعیت ها اهمیت دارد چرا که فرصتی فراهم میسازد که نوجوان روش سازگاری یا ناکامی را تمرین نماید.
وی در ادامه به ارائه راهکار برای مقابله با پرخاشگری نوجوانان توسط والدین پرداخت و بیان کرد: اگر واکنش هیجانی متوجه شما است مهمترین کار سعی در آرام باقی ماندن و گوش دادن به نوجوان است، نشان دهید که ناراحتی او را درک میکنید و اینکه آماده اید به سمت حل مسئله پیش بروید، گاه لازم است که والد در موقعیت های مختلف این مسئله را روشن کند که رفتار هیجانی به حل مشکل کمکی نمی کند وقت آن است که نوجوان راه حل بهتری پیشنهاد کند و نشان دهید که شما مایلید هنگامی که برای حل مسئله آماده باشد به او کمک کنید.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه والدین باید خودکنترلی را در نوجوان تقویت کنند اضافه کرد: همهی نوجوانان باید قادر باشند در صورت برآورده نشدن خواسته های خویش محدودیت شان را پذیرفته و ناامیدی خود را کنترل کنند از روش های مثبت و موثر مثل تایید و تشویق همکاری نوجوان برای حل مشکل و کنترل هیجاناتش استفاده کنید.
سخت گیری و سهل گیری زیاد والدین ممنوع!
این روان درمانگر توضیح میدهد: اگر والدین آزادی لازم را به نوجوانشان ندهند و مداوم او را تحت فشار بیش از حد قرار دهند و تحقیر نمایند هر چند این کار به عنوان علاقه بیش از حد صورت گیرد و آزادی تفکر به نوجوان داده نشود در این صورت والدین نوجوان را از خود دورکرده یا وابسته بار می آورند.
عزیزی معین ادامه داد: در نتیجه دو شکل شخصیت در نوجوان بروز میکند در شکل اول نوجوان بر اثر فشارهای طاقت فرسا، نیروی مقاومت خود را از دست داده و تسلیم شرایط موجود میشود و از استقلال چشم می پوشد که این به ظاهر خوب است ولی استعدادهای او را می میراند و موجب از دست دادن اعتماد به نفس در او میشود یا در مقابل فشارهای بی مورد والدین ستیزه جو می شود که در این صورت کانون گرم خانواده تبدیل به صحنه مبارزه شده و هر قدر والدین بر سختگیری خود بیفزایند مشکلات ارتباطی او بیشتر خواهد شد.
وی یادآور شد: از سویی دیگر والدین سهل گیر فرزندان را برای جدایی و استقلال کمک نمیکنند و نوجوان آمادگی لازم برای روبرو شدن با چالشهای زندگی و حل مشکلات را ندارد.
عزیزی معین در پایان بیان کرد: وظیفهی والدین علاوه بر تأمین نیازهای مادی و مراقبت جسمی وظیفهی آماده کردن نوجوان برای ورود به جامعه و پیشرفت شخصی و سلامت روانی او را نیز به عهده دارند والدین سهل گیر داشتن چارچوب و تعهدات و رعایت قوانین به فرزندان را آموزش نمی دهند لذا نوجوانی که آمادگی ورود به جامعه را آموزش ندیده دچار لغزش و خطاهای زیاد ناشی از بی انضباطی اخلاقی و سهل انگاری و بی مبالاتی اخلاقی می شود.
منبع: ایسنا
مرتبط:
والدین حس استقلال طلبی نوجوان را نافرمانی تلقی نکنند
“اختلال اضطراب” در نوجوانی و ترس از رسیدن به استقلال