معرفی کتاب داستان بیپایان
سرزمین خیالات در حال نابودی است و تو که خوانندهی کتابی باید به درون داستان بروی و ملکه را نجات دهی. نوشتن همین خلاصهی یک جملهای باعث شد پوستم مور مور شود. داستان بیپایان اثری است که قواعد ژانر فانتزی را تغییر داده است. این داستان مهیج است. تاثیرگذار است. باستیان بالتازار بوکس که در مدرسه بچهها اذیتش میکنند با خواندن کتاب «داستان بی پایان» سفری به سرزمین فانتزی میکند و وقتی بعد از نجات دادن ملکه و سرزمینش برمیگردد دیگر آن آدم سابق نیست.
“باستیان” پسرک چاق ده یازده ساله که برای فرار از دست مسخره شدن از سوی همکلاسی هایش به کتابفروشی آقای “کوراندر” پناه برده، متوجه می شود نه تنها آقای کوراندر بچه ها را دوست ندارد بلکه آن ها را موجوداتی پر سر و صدا می داند که همه چیز را خراب می کنند، اما باستیان از هنگام ورود به کتابفروشی به کتابی خیره شده که انگار نیروی جاذبه دارد و او را بدون مقاومت به سوی خود می کشد.
با لمس کردن کتاب احساس می کند ماجرایی در حال آغاز شدن برای اوست و او نمی تواند جلوی آن را بگیرد. به عنوان کتاب خیره می شود: “داستان بی پایان”! با خود فکر می کند انگار این همان کتابی است که بارها در خواب دیده و از وقتی به دام بلند پروازی افتاده، آن را آرزو کرده است.
چگونه می توانست به آن دست یابد؟ آقای کوراندر بسیار واضح به او گفته بود که نه تنها کتابی به او هدیه نمی دهد، بلکه حتی نخواهد فروخت اما نیروی خارق العاده کتاب نمی گذارد او بدون آن کتابفروشی را ترک کند. اکنون برایش روشن شده که اصلا به خاطر همین کتاب به شکل مرموزی آن جا کشیده شده است. از غیبت آقای کوراندر استفاده، کتاب را با عجله در زیر پالتو پنهان و خود را از کتابفروشی به بیرون پرتاب می کند. او دزدی کرده است. دزدی کتاب….
نام نویسنده: میکائیل انده
ناشر: چشمه
تصویرسازی: شیرین بنی احمدی
گروه سنی: ۱۲ سال به بالا, گروه سنی د, کتاب ۱۰ – ۱۲ سال, کتاب ۱۳ سال به بالا
روانشناسی کتاب داستان بیپایان:
بر اساس دیدگاه های روانشناسی، میل کودک به وارد شدن به دنیای رویا و خیال پردازی بسیار زیاد است و “داستان بی پایان” نوشته “میکائیل انده”، داستان سفر به دنیای ناشناخته ها و رویاست. سفری است بی انتها که خواننده خود را به ماجراجویی در چندین داستان می کشاند. قهرمان نوجوان آن پی در پی بین دنیای واقعی و خیال در سفر و رفت و آمد است و به هر دو دنیا شکوفایی می بخشد. به نظر می رسد خیال و واقعیت برای او جدایی ناپذیر و در هم تنیده اند و شخصیت داستان، بخشی از هردوی آن هاست.
کتاب، داستانی است از ادبیات کلاسیک جهان که راه ورود به سرزمین رویاها را به همه نشان می دهد. با خواندن آن احساس می کنید کتاب، امانتی است که باید آن را به دیگری بسپارید تا قدم به داستانی بی پایان بگذارد.
شخصیتهای داستان بی پایان:
باستیان بالتازار بوکس به آلمانی: پسری که کتاب داستان بیپایان را مطالعه کرده و به آرامی به بخشی از داستان تبدیل میشود.
آتریو: جنگجوی شجاعی از نژاد سبز پوستان که به دنبال درمانی برای جلوگیری از نابودی دنیای رؤیاها روانه میشود و در پی مأموریت خود، راه ورود باستیان به دنیای رؤیاها را میگشاید.
ملکهٔ بیآلایش/فرزند آفتاب: حاکم دنیای رؤیاها که با نام رسمی چشم طلایی که آرزوها را برآورده میکند خطاب قرار میگیرد. تمامی موجودات دنیای رؤیاها، چه نیک و چه شرور نزد وی یکسان هستند. هر شخصی که آرین، نشان ملکه را به گردن داشته باشد میتواند از تمامی اختیارات او برخوردار شود.
فوخور، اژدهای بخت: اژدهاهای بخت هرگز ناامید نمیشوند و آوازشان میتواند خوشبختی را در وجود تمامی موجودات بدمد. آتریو او را از دام ایگرامولِ بیشمار رهانیده، و به همین دلیل فوخور او را سرور و دوست خود میشمارد.
کارل کنراد کورآندر: صاحب کتابفروشیای که باستیان کتاب داستان بیپایان را از او میدزدد.
گِمورک: گرگی که به نیروی هیچ خدمت میکند و از آغاز سفر آتریو به دنبال او بوده تا نابودش کند.
گزائید: جادوگری که با نقشهای زیرکانه باستیان را اغوا کرده و سعی در بدست آوردن حکومت دنیای رویاها دارد.
گزیده ای از کتاب داستان بیپایان:
مرتبط: