بدگویی والدین از یکدیگر، آسیبی مشابه سوء استفاده جنسی برای کودکان
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت ثامن گفت: براساس تحقیقات انجام شده، کودکانی که در معرض بدگویی کردن والدین از یکدیگر قرار میگیرند، آسیبی که از این رفتار متوجه آنها میشود همتراز و مشابه مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتن است.
زهرا بزرگی در خصوص مسائل و مشکلات کودکان طلاق اظهار کرد: برخی از والدین بعد از طلاق شروع به یارکِشی میکنند. بدگویی از والد دیگر، باج دادن، یارکشی کردن و… برای اینکه کودک آنها را محق بداند و بیشتر کنار آنها حضور داشته باشد، از مهمترین رفتار آسیب زننده والدین بعد از طلاق است. والدین از طریق نگه داشتن کودک در کنار خود به دنبال کاهش احساس منفی خود هستند.
وی ضمن تاکید بر اینکه والدین نباید هیچ وقت کودکان را در موضع قضاوت قرار دهند،افزود: کودکان قاضی نیستند که مشخص کنند کدام والد مقصر و کدام یکی قربانی و بیتقصیر است. در سنین پایین، کودکان قدرت قضاوت، استدلال و تحلیل ندارند؛ به همین دلیل قرار گرفتن در چنین شرایطی به جز اینکه به آنها آسیب برساند و احساسات ناخوشایندی همچون اضطراب، افسردگی، تحریک پذیری، عصبانیت، پرخاشگری، انزوا و گوشهگیری را در آنها ایجاد کند، هیچ فایده دیگری نخواهد داشت.
این متخصص حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه نوع و میزان آسیبهایی که کودکان طلاق میبینند بستگی به عوامل بسیاری دارد، گفت: یقینا طلاق پدیده بسیار دردناکی برای کودکان است و به معنی از دست دادن نمادین والدین درنظر گرفته میشود و قطعا آسیبهایی نیز خواهد داشت، اما میزان این آسیبها در هرکودکی متفاوت است؛ فاکتورهایی مثل سن کودک، نوع جدایی، این مسئله که چه میزان مشاجره، بحث و دعوا در این جدایی بوده و چقدر کودک شاهد این موارد بوده است، نوع برخورد والدین بعد از طلاق و… تعیینکننده میزان آسیب وارده به کودک خواهد بود.
بزرگی ادامه داد: برحسب نوع آسیبی که متوجه کودک شده است، بایستی والدین اقدامات متفاوتی انجام دهند؛ اگر آسیب کم باشد، اصلاح رفتار والدین و رعایت برخی نکات بعد از جدایی باعث میشود این آسیب کمتر شود و اگر آسیب جدی باشد با مراجعه به متخصص میتوان در جهت درمان آن اقدام کرد.
وی ضمن تاکید بر اینکه بدگویی کردن از والد دیگر توسط یکی از والدین نزد کودک یکی از موارد مهم آسیبزننده به کودک است، گفت: بدگویی کردن والدین از یکدیگر در پیش چشمان کودک باعث شده او مدام در حالت تناقض و تعارض قرار بگیرد؛ علت ایجاد این تعارضات این است که کودک به صورت فطری حس خوشایندی نسبت به والد خود دارد و زمانیکه آن والد مورد بدگویی و عیبجویی قرار میگیرد، در این هنگام کودکی که قدرت استدلال ندارد، در حالت دوگانگی بین اینکه آن والد خوب است یا بد، قرار میگیرد.
توجههای بیش از اندازه آسیبهای جدی به کودکان طلاق
وی در خصوص یکی از تفکرهای اشتباه و رایج در میان والدین گفت: در برخی موارد، والدین گمان میکنند که چون طلاق به کودک آسیب زده است، پس باید به همه حرفها و خواستههای او گوش دهند. تشویقهای زیاد، خریدها و توجههای بیش از اندازه و… آسیبهای بسیاری را به کودکان وارد میکند.
بزرگی ضمن تاکید بر اینکه یک والد نباید کودک را از دیدن والد دیگر محروم کند، گفت: بهترین حالت بعد از جدایی و طلاق این است که هردو والد کودک را ببینند. باید طوری این اتفاق برای کودک جا بیفتد که طلاق والدین به دلیل نداشتن تفاهم با همدیگر است و نه بخاطر وجود یک مسئله بغرنج و خیلی بزرگ؛ بنابراین زمانی که جدا شدهاند، کودک نباید محرومیتی را از ناحیه یک والد تجربه کند.
وی تصریح کرد: وقتی والدین بعد از طلاق این اجازه را میدهند که کودک از حضور هر دو استفاده کند، این موضوع برای فرزند روشن میشود که طلاق به معنی این نیست که من یک والد را از دست دادهام. این حس از دست دادن در کودک ایجاد نمیشود و او میداند که با وجود طلاق، هم پدر و هم مادر را همچنان در کنار خود دارد. در غیر این صورت کودک دچار یکسری تعارضات میشود و قطعا این تعارضات بر اعتماد به نفس کودک تاثیرگذار است.
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت ثامن افزود: البته در شرایطی خاص توصیه میشود که محروم کردن کودک از یک والد اتفاق بیفتد؛ مثلا در شرایطی که بدانیم یک والد خشونت، کودک آزاری یا اعتیاد دارد و یا از لحاظ روانی صلاحیت تربیت یا دیدن آن کودک را ندارد. در چنین مواردی میگوییم بیسرپرستی بهتر از بدسرپرستی است. فقط در این شرایط ترجیح بر این است که محرومیت اتفاق بیفتد؛ در غیر این صورت نمیتوانیم کودک را از تعامل با یکی از والدین محروم کنیم.
کودک از اختلاف بین والدین سوء استفاده میکند
وی ضمن بیان اینکه اختلاف در اصول تربیتی بین والدین یکی از موارد آسیبزننده به کودکان طلاق است، گفت: یکی از آسیبهای خیلی مهم این است که کودک از این فضای اختلاف تربیتی سوء استفاده میکند. پدر و مادر هرکدام یک سبک تربیتی مجزا دارند و کودک میتواند از این شکاف و اختلاف بین والدین استفاده منفی کند و برای رسیدن به اهداف خود از وضعیت سوء استفاده کند.
بزرگی خاطرنشان کرد: در بحث اصول تربیتی باید والدین با یکدیگر همکاری و توافق داشته باشن؛. اگر اختلاف نظری وجود دارد با یکدیگر صحبت کنند و بعد از به نتیجه رسیدن، آن را روی رفتار کودک اعمال کنند. باید به کودک کامل توضیح داده شود که چرا طلاق اتفاق افتاده است و اینطور نباشد که در خصوص این موضوع با کودک صحبتی نشود.
وی افزود: برای کودک توضیح دهید که این طلاق به دلیل عدم تفاهم والدین است و دو نفر تصمیم گرفتند که بهتر است جدا از همدیگر زندگی کنند. نباید کودک این تصور را داشته باشد که او باعث جدایی شده است؛ زیرا معمولا این تفکر سراغ آنها میآید که گمان میکنند رفتار آنها باعث جدایی والدین شده است؛ بنابراین برای برطرف شدن این موضوع باید علت طلاق توضیح داده شود.
این متخصص حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه اختلاف تربیتی موجب مخدوششدن هویت کودکان میشود، گفت: زمانی که والدین به گونهای متفاوت با یکدیگر با کودک رفتار میکنند، باعث ایجاد تناقضات و تعارضات متفاوتی در او میشوند. در این حالت کودک به هیچ ثباتی در شخصیت خود نمیرسد و نمیداند چه رفتاری درست است و با انجام آن پاداش میگیرد یا چه رفتاری اشتباه است و در صورت انجام آن جریمه میشود. این تناقضات، عدم ثبات و ناهماهنگی باعث میشود که کودک مدام رفتارهای غیرقابل پیشبینی و بیثبات ببیند و این را به عنوان مرجع رفتار تا آینده با خود پیش ببرد و به هویت باثبات و منطقی که در دوران جوانی نیاز دارد، نرسد.
رابطه زوجین دارای فرزند بعد از طلاق قطع نشود
وی با بیان اینکه کودکی که شاهد درگیری والدین است آسیبهای جبران ناپذیری میبیند، گفت: فرقی نمیکند که فرد، کودک طلاق باشد و یا با خانواده زندگی کند؛ مشاهده درگیری بین والدین و اعضاء خانواده باعث بالا رفتن هورمون استرس در کودکان میشود و موجب ایجاد یکسری تنشهای روانی از جمله اضطراب، افسردگی و… برای کودک میشود. این تنشها از لحاظ جسمی باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی کودکان میشود.
بزرگی ضمن تاکید بر اینکه اختلاف نظر بین والدین با درگیری و دعوا فرق دارد، گفت: هیچ ایرادی ندارد که کودک شاهد اختلاف نظر بین والدین باشد؛ البته در صورتی که در انتهای بحث و اختلاف نظر، والدین به یک حل مسئله نائل شوند و اختلاف نظر با بحث و دعوا خاتمه نیابد. اینکه کودک مشاهده کند که در انتها این بحث والدین چطور آن را حل کرده،به نتیجه رسیده و حل مسئله اتفاق افتاده است، میتواند برای کودک بسیار مفید باشد. در این حالت کودک مهارت حل مسئله، مهارتهای ارتباطی و مهارت حل اختلاف را یاد میگیرد.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با بیان اینکه رابطه زوجینی که فرزند دارند بعد از طلاق با یکدیگر قطع نشود، گفت: والدین هر چندوقت یکبار با یکدیگر به خاطر یک موضوع واحد و مشترک یعنی کودکشان ارتباط داشته باشند؛ بیرون بروند، فعالیتهای کوچک و تفریحی به صورت سه نفره داشته باشند و در خصوص مسائل کودک با یکدیگر صحبت کنند. تمامی این موارد به کودک احساس ارزشمندی میدهد و از طرفی احساس نمیکند که مادر یا پدر خود را از دست داده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: والدین باید توجه کافی به احساسات کودک خود داشته باشند. اگر علائمی از اضطراب، افسردگی، عصبانیتهای شدید یا کمبودهای روحی-روانی و… مشاهده کردند باید سریعا به آن رسیدگی شود.
منبع: ایسنا
مرتبط: