چگونه یک کتاب خوب را تشخیص دهیم؟
«بهترین کتابی که خواندهاید»؛ «اگر این کتاب را بخوانید…»، «پرفروش ترین کتاب سال را بخوانید»، «این کتاب را بخوانید و متحول شوید»، اینها جملاتی است که بعضاً در معرفی و تبلیغات کتاب از زبان ناشران یا توزیع کنندگان کتاب میشنویم؛ اما واقعاً کتاب خوب چه ویژگیهایی دارد؟ آیا پرفروش بودن یک کتاب میتواند دلیل بر مناسب بودن آن کتاب باشد؟ آیا کتاب بد هم داریم؟ در این گزارش سعی کردیم از دیدگاه چند نویسنده و پژوهشگر به این سؤالات پاسخ دهیم.
در شروع کتابخوانی مهمترین موضوع انتخاب کتابهای مناسب برای مطالعه است. سوالی که معمولاً توسط افراد در این مرحله مطرح میشود این است که چه کتابی بخوانم یا برای مطالعه از چه کتابی شروع کنیم زیرا اهمیت کتاب خوب خواندن کمتر از اهمیت کتابخوانی نیست.
خوب یا بد بودن کتاب بستگی به مخاطب دارد
حمیدرضا سبحانینژاد درباره توصیف کتاب خوب میگوید: اینکه کتابی خوب است یا نه بستگی به مخاطب آن دارد. بضاعتهای ذهنی، تحصیلی و اعتقادی و همچنین مختصات فرهنگی جغرافیای محل سکونت هر مخاطب میتواند در خوانش و یافتن کتاب سودمند کمک شایانی داشته باشد. میتوان انگیزههای مطالعه کتاب را در ۲ محور شغلی و ذوقی تقسیمبندی کرد. اگر بر مبنای تحصیلات و فعالیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیازمند مطالعه باشیم انتخاب کتابهای بهتر و پربارتر میتواند صرفهجویی در وقت و هزینه را به ارمغان آورد. درزمینه ذوقی، علایق هنری و ادبی دخیل هستند که البته آنهم نیازمند دقت و شناخت کافی و حتی مشورت با اساتید چنین زمینههایی است.
وی بیان میکند: در نگاه کلی کتابی میتواند سودمند باشد که دارای جملهبندی و ویرایش درست باشد. به شعور مخاطب احترام بگذارد و از توضیح بدیهیات و اطناب بیهوده مباحث دوری کند. دیگر عنصر کتاب خوب میزان اشراف و تحقیق نویسنده در آن موضوع خاص است که رفتهرفته به خوشنامی نویسنده در آن عرصه میانجامد. در زمینه علمی توجه به نگاه جامع و تحلیلی همچنین ساختار صحیح با رعایت درج پیشنیازهای بحث بسیار تأثیرگذار است و چهبسا کشف یا نتیجهگیری شخصی نویسنده که بر اساس مطالعه و عرقریزان فکری او باشد هم در میزان تأثیرگذاری و سودمندی دخیل است. در زمینه آثار ادبی و هنری گاهی چند بار خواندن یک کتاب عالی از خوانش چند کتاب متوسط سودمندی بیشتری دارد.
این نویسنده و پژووهشگر در پاسخ به سؤال خواندن کتاب چه تأثیری بر افراد دارد میگوید: خواندن کتاب یا آداب مطالعه برای شرایط ذهنی و حالتهای روحی و سلایق مختلف میتواند متفاوت باشد. بهعنوانمثال زمان و تعداد وعدههای مطالعه و نیز نحوه تمرکز افراد باهم فرق میکند. انتخاب کتاب برای خوانش مهمترین قسمت است و نیاز به جستجو، تحقیق و مشورت دارد حتی میتوان در فضای مجازی درباره کتابهای موردنظر و نویسندگان تحقیق کرد.
وی اضافه میکند: هنگام خوانش کتاب باید با نویسنده همراه شد و بسته به عمق مباحث، سرعت خوانش را تنظیم کرد. درزمینه کتابهای تحصیلی این قضیه پررنگتر است. درزمینه آثار ادبی و داستانی یا روایتهای تاریخی مذهبی علاوه بر دقت باید شور و نشاط خوانش و علاقه به دنیای آن کتابها نیز وجود داشته باشد. در سطوح بالاتر مطالعات ادبی سبک نویسنده، سوابق مطالعاتی مترجم احتمالی و اندیشه مخاطب یا نویسنده نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
میزان فروش کتاب در انتخاب آن تعیینکننده نیست
سبحانینژاد در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب پرفروش نشانه خوب بودن کتاب است، اظهار میکند: بهطور غالب و حتمی کتابهای پرفروش و محبوب عموم مردم، سودمند نیستند زیرا عوامل زیادی روی فروش کتاب تأثیرگذارند. بهعنوانمثال محبوبیت و شهرت نویسنده، تبلیغات رسانهای با اهداف خاص روی بعضی کتابها، موضوعات ممنوعه یا حرکت روی خطوط قرمز جامعه، شکل و رنگ جلد، حمایت بعضی گروههای سیاسی و اجتماعی و غیره میتواند در فروش کتاب دخیل باشد. در ایران با میانگین چاپ حدود ۵۰۰ نسخه، میزان فروش کتاب در انتخاب آن چندان تعیینکننده نیست.
وی با اشاره به راهکارهایی برای ارتقای سطح کیفی کتابها تصریح میکند: ابتدا باید سازوکار انتشار کتاب شامل قوانین کمی و کیفی باشد. یعنی در هر زمینهای حمایت همراه با هدایت وجود داشته باشد. گروهی از منظر علمی، فرهنگی حتی اخلاقی، امنیتی نظارت بدون پیشداوری و با سعهصدر داشته باشند و به درک مخاطبان احترام بگذارند. بعد اگر کتابی واجد شرایط بود حمایت مالی و تبلیغاتی صورت گیرد.
این فیلمنامهنویس تأکید میکند: باید توجه داشت نویسندگانی که طی سالها توانمندی، علاقه و میزان پشتکار خود را در آثارشان به اثبات رساندهاند جزو ارزشمندترین سرمایههای انسانی جامعه هستند باید برای کار و مطالعه تماموقت چنین نویسندگانی تدابیری اندیشید تا مشکلات معیشتی موجب کندی روند و انتشار کتابشان نشود و هویت خوبی در جامعه داشته باشند تا جوانان بیشتری جذب این عرصه شوند. انتشار کتابهای سودمند در تمام جوامع موجب پیشرفت و توسعه خواهد شد و باید در هزینه کردن در این زمینه دقیق، جامع و البته گاهی سخاوتمندانه رفتار کرد که البته به مدیریت کلان فرهنگی و علمی جامعه مربوط میشود.
چاپ و انتشار کتابهای مخرب باید به صفر برسد
وی در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب بد وجود دارد تصریح میکند: کتاب بد یا کتابهای مخرب بیتردید وجود دارد. کتابهایی که بر اساس معیارها و هنجارهای اخلاقی عرفی و فرهنگی جامعه نوشته نشده باشند میتوانند برای جوانان و نوجوانان مضر باشند. یک نکته دیگر که متأسفانه بهتازگی شیوع پیداکرده انتشار کتاب به جهت هویتیابی کاذب و شخصیت یافتن از این طریق است. چهرههای مشهوری بودهاند که بدون پشتوانه علمی، پژوهشی یا خلاقیت و شناخت ادبی هنری به یاری پرداخت پول قابلتوجه و داشتن روابط کتاب چاپ کردهاند که این بیراهای را برای نسل جدید میگشاید و نویسندگان واقعی را مأیوس میکند.
سبحانینژاد در ادامه اضافه میکند: بسیاری از پایاننامههای دانشگاهی اگر با تلاش و تحقیق درست و انتخاب موضوع کاربردی شکلگرفته باشند را هم میتوان به زیور طبع آراست اما متأسفانه گاهی پایاننامه خود بریدههای مطالب از فضای مجازی یا کتابهای دیگرند که ساختار منسجم و تحلیل مشخصی ندارند که تنها برای دریافت نمره شکلگرفتهاند و بعد در ازای پرداخت مبالغی به چاپ میرسند که موجب پایین آمدن علم، جایگاه پژوهش و افت سطح تولید محتوای کتابهای علمی کشور خواهند شد.
وی بیان میکند: هر انسانی بنا بر تجربیات، دیدگاهها و دریافتهای شخصی خود میتواند کتابی از خاطرات خود داشته باشد که برای دیگران نیز سودمند خواهد بود. البته بهشرط آنکه با یک نویسنده و یک ویراستار در سایه رعایت اصول ساختاری نویسندگی مشورت صورت گیرد. امیدوارم چاپ و انتشارات کتابهای ضعیف، مخرب و حتی متوسط در کشورمان به صفر برسد تا فضا برای آثار فاخر و ماندگار بیشتر فراهم شود.
انسان معاصر با بحران زمان مواجه است
زهرا عسگری، مدرس دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) هم در پاسخ به سؤال ویژگیهای کتاب خوب به ایسنا میگوید: اگر نیاز خواننده امروز را در نظر بگیریم و بحران و سرگشتگی انسان عصر مدرنیته را اولویت قرار دهیم طبعاً به کتابی نیازمند خواهیم بود که کوچک، امیدبخش و کاربردی باشد. چنانکه شاهد هستیم اقبال اهلقلم به نوشتن کتابهایی با رویکردهایی روانشناختی، فلسفه و همچنین استقبال مخاطبان از این موضوعات نشاندهنده نیازهای روحی و روانی آنان به کتابهایی ازایندست است که بیشتر از سایر علوم نقش اقناعی مخاطب را بر عهده دارد.
وی در بحث ویژگیهای کتاب خوب اضافه میکند: علاوه بر بحث محتوایی در مقوله شکل و ساختار نیز امروزه ما بیشتر به کتابهای مختصر و کوچکی نیازمندیم که در کمترین حجم بیشترین بهرهوری را داشته باشد. زیرا امروزه انسان معاصر بیشتر از هر دورهای با بحران زمان مواجه است چنانکه شاهد هستیم امروزه بیشتر سرانه مطالعه مربوط به وب خوانی است که در این راستا کتابهای داستان مینیمال و حکایات تعلیمی کوتاه نیز راهگشا است.
این دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی در ادامه خاطرنشان میکند: قرنها پیش گلستان سعدی در راستای اهداف آموزشی و تعلیمی خود به شیوهای کوتاه، آموزنده و کاربردی تألیف شده است. هریک از ما انسانها از کودکی با قصه مأنوس است. ازاینرو میتوان با کتابهای کهن فارسی نیازهای آموزشی امروز را نیز برای تعامل بهتر مخاطب با اثر در قالب داستان و حکایت برطرف کرد چنانکه امروز شاهد هستیم روانشناسان و فیلسوفانی به مدد داستان به القا و انتشار اندیشههای خویش پرداختهاند.
وی میگوید: در بحث کاربردی بودن و نیازسنجی مخاطب نیز شاهد هستیم که با توجه به ۲ مقوله بحران مدرکگرایی و مسئله مهاجرت، کتابهای با تیراژ بالا که از استقبال مخاطبان حکایت دارد صرفاً در حوزه کنکور و زبان انگلیسی است و در مرتبه سوم کتابهای رمان و روانشناسی که این موضوع علاوه بر نیازسنجی مخاطب و تأمین مطامع اقتصادی ناشران میتواند به سلیقه مخاطب سمتوسو بخشد.
تعامل نویسنده، اثر و مخاطب
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب پرفروش نشانه خوب بودن کتاب است؛ بیان میکند: صرفاً شمارگان بالای یک کتاب نمیتواند ارتباطی با غنای محتوایی آن داشته باشد و زیرا ممکن است صرفاً بر اساس نیازی زودگذر شکلگرفته باشد و یا حتی توسط سودجویان و سوداگران بازار نشر منتشر شده باشد. یک کتاب خوب از تعامل بین نویسنده، اثر و حتی مخاطب شکل میگیرد و در این مثلث مطالعه، هریک از اعضا در هرچه بهتر شدن کتاب مؤثرند.
وی میگوید: نویسنده متعهد با تشخیص نیاز مخاطب و همچنین بنا به رسالت ادیبانه خود بهترین مضامین را در اثر خود درج میکند و متن اثر نیز در صورت تفاهم و تعامل با مخاطب، میتواند به اثری فاخر تبدیل شود. در این طریق خواننده نیز موضعی منفعل ندارد. بلکه درواقع اوست که با استقبال از اثر نقش مهمی را در ماندگاری و تکرار مکرر اثر ایفا میکند.
عسگری در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب بد وجود دارد، خاطرنشان میکند: هر اثر تولیدی میتواند خوب یا بد باشد و صرفاً نام کتاب، قداست و ارزشی به محتوای اثر نمیبخشد. کتابهای زیادی در طول تاریخ منتشر شدند که ارتداد نویسندگانشان را در پی داشته است. در بحث خوب و بد گاهی بهتر است با توجه به مخاطب کلمات مناسب یا غیر مناسب را به کاربرد. مثلاً رمانهای عاشقانه برای کودکان کتاب بدی نیست بلکه کتابی نامناسب است و الا آن کتاب فینفسه بد نیست.
کتاب خوب تسکین دهنده است
نگارسادات معصومزاده نویسنده و شاعر که دانشجوی مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی است در گفتوگو با ایسنا بابیان اینکه کتاب خوب کتابی است که متناسب با احوال مخاطب باشد، اظهار میکند: در جهان پرهیاهو و پر صدمهای که داریم، کتاب میتواند روشنیبخش و تسکیندهنده باشد. البته کتاب خوب مؤلفههای دیگری هم دارد، مثلاً کتاب خوب کتابی است که نویسندهاش پرتلاش و آگاه باشد و ملالانگیز نباشد، توسط انتشارات و موسسه معتبری چاپ شده باشد و از نظر ویرایشی نیز شستهرفته و بدون غلط باشد.
وی در پاسخ به این سؤال که کتاب پرفروش نشانه خوب بودن کتاب است؛ بیان میکند: به نظرم تبلیغات در فروش هر محصولی مؤثر است اما واقعیت این است که بله، در اغلب موارد کتابهای پرفروش که اقبال عمومی را به سمت خود جلب کردهاند نکته و ویژگی خاصی داشتند و عامه مردم که مؤلفه بسیار مهمی است به سمت آن متمایل شدهاند. البته این مسئله نقیضی پیدا میکند و برخی مؤسسات انتشاراتی یا حتی برخی نویسندگان و مترجمان از پیشینه مثبت خود سوءاستفاده میکنند و آثار ضعیف را با توجه به ذهنیت قبلی مخاطب، به او میقبولانند که البته پس از مدتی مشخص میشود.
انتخاب کتاب چالش بزرگی است
این شاعر با اشاره به ویژگیهای انتخاب کتاب، میگوید: هر کتابی ارزش خوانده شدن ندارد هرکسی نمیتواند معرف کتاب باشد، احوال هر کس در دورههایی متغیر است و کتاب باید بنا بر نیاز شخصی فرد انتخاب شود تا راهگشا باشد و در زندگی به ورطه عمل بیفتد. پیشنهاد من داشتن سیر در مطالعات است، سیر مطالعاتی خواهوناخواه شما را با منابع گسترده و مرتبط باعلاقهتان روبهرو میسازد و پس از مدتی درمییابید که علاوه بر آشنا شدن با کتاب خوب و درجه یک درزمینه مورد علاقهتان، چقدر پیشرفت کردهاید و عمیق شدهاید.
وی با تأکید به این که قطعاً کتاب بد وجود دارد خاطرنشان میکند: کتابسازیها، همان کتابهای بد هستند، کتابهایی که فقط مسئولیت دارند صفحاتی را با بندهای تکراری و بدون تحلیل پر کنند و مخاطب را فریب دهند، حیف از درخت زیبا که برای چنین کتابهای بیمحتوایی قطع شود.
به گزارش ایسنا، اهمیت انتخاب کتاب برای مطالعه کمتر از ترویج فرهنگ کتابخوانی نیست، هرچند کتاب خوب و بد بستگی به انتخاب مخاطب دارد و مخاطب برای انتخاب یک کتاب باید حالات، روحیات و نیازهایش را در نظر بگیرد در این صورت وقتی اثری را مطالعه میکند حس لذت از خواندن کتاب را خواهد داشت؛ مخاطب برای انتخاب یک کتاب خوب لزوماً نباید به تیراژ یا پرفروش بودن آن توجه کند بلکه مجموعهای از عوامل مانند اشراف نویسنده بر موضوع، جملهبندی و ویرایش درست و احترام به شعور مخاطب را باید در نظر بگیرد.
گزارش از فریبا رحیمی
مرتبط: