بهارستان _آموزش یواشکی به بچهها!
سپیده خلیلی که «بهارستان» جامی را برای بچهها بازنویسی کرده از چگونگی ارتباط گرفتن آنها با این کتاب میگوید و اظهار میکند: خواندن کتاب مهم است، چون یادگیری پنهان را در خود دارد و سبب افزایش یادگیری میشود. یادگیریهای پنهان ما اگر با موضوعات مثبت شکل بگیرند، طبیعتا اثرات مثبتی دارند.
«قصههای شیرین ایرانی» یکی از بخشهای انتشارات سوره مهر برای کودکان و نوجوانان است که در معرفی آن نوشته است: در این مجموعه بچهها قصههایی کاملا ایرانی را میخوانند، قصههایی که نیاکان ما هم میخواندهاند و حالا هرکدامشان لااقل عمری چندصدساله دارند. این بخش از کتابهای سوره مهر را نویسندههایی بر اساس کتابهای کلاسیک ادبیات فارسی بازنویسی میکنند تا بچهها هم سهم خود را از این گنجینه داشته باشند. یکی از کتابهای این مجموعه بازنویسی «بهارستان» جامی است که سپیده خلیلی آن را انجام داده.
خلیلی «بهارستان» را در قالب داستانهایی کوتاه و متناسب با فهم و درک نوجوانان نوشته و کتاب تشکیل شده از داستانهایی که ما را در راهی پیش میبرد که پر است از ماجراهای گوناگون و پرشور که هم مایه سرگرمیاند و هم آگاهیبخش. البته تصویرسازیهای کتاب هم طبیعتا برای بچهها جذاب بوده است و در همراهی بیشترشان با داستانها نقش پررنگی دارند.
سپیده خلیلی درباره این کتاب و لزوم بازنویسی متون کهن برای بچهها و تاثیر خواندن داستانهای کهن بر این نسل میگوید.
او درباره علت بازنویسی «بهارستان» جامی برای نوجوانان بیان میکند: قبل از این کار تجربه دیگری هم در زمینه بازنویسی داشتم و حکایتهای «بوستان» سعدی را برای بچهها نوشته بودم. تصمیم گرفتم بازنویسی این اثر را هم تجربه کنم. در همین حین یک سفر کاری به ازبکستان برایم پیش آمد و در موزهای در تاشکند که نزدیک هتل محل اقامتم بود، نسخهای خطی از این کتاب را دیدم که به خط خود جامی بود. همین موضوع مرا به بازنویسی اثر علاقهمندتر کرد.
او میافزاید: دلیل دیگرم برای انتخاب «بهارستان» این بود که همیشه فکر میکردم بچهها توسط کتابهای درسیشان تاحدی با «گلستان» و «بوستان» آشنا هستند اما «بهارستان» را نمیشناسند، و میتوانم فرصت آشنایی بچهها با اثر جامی را فراهم کنم. بعد به جمعآوری حکایتهایی پرداختم که با حال و هوا و شرایط سنی بچهها مناسب بود و در انتهای هر حکایت قسمتی از شعرهای موجود در متن اصلی را نوشتم تا بچهها فرصت بیشتر و بهتری را برای ارتباط گرفتن با آن داشته باشند.
خلیلی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا نوجوانان امروزی میتوانند با این کتاب ارتباط برقرار کنند، اظهار میکند: حتما میتوانند، چون سعی کردم بیان داستانها به شیوه زندگی بچههای امروز نزدیک باشد. همچنین موضوعات این کتاب داستانهایی درباره خوبی و بدی است که در ذهن نوجوانها با خواندن کتاب این موضوع پررنگتر میشود. در فیلمهایی که میبینند و انیمیشنهایی هم که با علاقه و هیجان دنبال میکنند، میخواهند ببینند که قهرمان و شخصیت خوب داستان بر بدی پیروز میشود. به نظرم همین موضوع باعث ایجاد ارتباط میان آنها و متن شده و میخوانند تا ببینند چگونه خوبی بر بدی پیروز میشود.
او سپس درخصوص تاثیر این کتابها بر روی سبک زندگی نوجوانان امروزی میگوید: همه انسانها دو مدل یادگیری دارند؛ یکی یادگیری آموزشی که همانطور که از اسمش پیداست آموزش مستقیم است و همه ما از آغاز تا پایان زندگیمان مواردی را با همین شیوه یاد میگیریم. نوع دوم یادگیری اما پنهان بوده و بسیاری از آموزشهای ما در طول عمر به همین شکل انجام میشود. خواندن کتاب مهم است، چون یادگیری پنهان را در خود دارد و سبب افزایش یادگیری میشود، یادگیریهای پنهان ما اگر با موضوعات مثبت شکل بگیرند، طبیعتا اثرات مثبتی دارند. همانطور که به افراد توصیه میشود هنگام خواندن روزنامه وقت کمتری را به مطالعه صفحات حوادث اختصاص دهند، چون بر روی انسان تاثیر منفی میگذارد در مقابل خواندن کتابهایی از این قبیل بر روی انسان تاثیر مثبت دارد.
خلیلی البته این را که خواندن این کتاب بتواند نوجوانان را به خواندن کتاب اصلی «بهارستان» ترغیب کند، بعید میداند و توضیح میدهد: عادتهای زندگی نوجوانان امروز فرق کرده و نسبت به نسلهای گذشته تنبلتر شدهاند. همهچیز آماده و در دسترس آنهاست و کمتر به دنبال مطلب یا کتابی میروند. همچنین هزینههای کتاب نسبت به گذشته بیشتر شده و همین امر هم باعث گرایش کمتر آنها به کتابخوانی شده است، مگر اینکه یک نوجوان عاشق ادبیات باشد و خودش بخواهد دنبال کتاب برود.
او در پایان و در خصوص اینکه هنوز هم میتوان با کتاب خواندن به بچهها مسیر داد و زندگیشان را تحت تاثیر قرار داد، میگوید: هرچند بچهها خوبی و بدی را دنبال کرده و ذاتا خوبیها را دوست دارند اما به دلیل هیجانات زیاد و محیط نامساعد زندگی ممکن است به سمت بدیها کشیده شوند، بهتر است برای کودکان در زمینه آموزش وقت و هزینه بیشتری صرف شود و همچنین نویسندگان مورد حمایت بیشتری قرار گیرند تا با سیاستگذاری درست تربیت نسل آینده بهتر انجام شود. فراموش نکنیم که کودکان و نوجوانان امروز، آیندهسازان فردا هستند.