جای خالی پژوهش در تئاتر کودک و نوجوان

یک کارشناس تئاتر گفت: جای خالی اتاق فکر و عدم توجه به ادبیات و پژوهش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان مشهود است، تئاتر تخصصی کودک و نوجوان باید طوری باشد که وقتی مخاطب وارد سالن می‌شود، سؤالی نداشته اما وقتی خارج می‌شود کلی سؤال داشته باشد.

خدیجه مهدوی  ضمن اشاره به اهمیت تئاتر کودک، بیان کرد: جمله‌ای کلیدی از مارک تواین در ذهن دارم که می‌گوید «تئاتر کودکان یکی از اختراعات بزرگ فرهنگی یا بزرگ‌ترین اختراع فرهنگی در قرن بیستم است» و من معتقدم کودکان چون بزرگ‌سالان نیازمند داستان‌ها و روایت‌ها هستند اما هرگز به این مورد توجه‌ای نشده است.

وی با بیان اینکه تئاتر کودکان و نوجوانان تئاتری است مبتنی بر مسائل مبتلابه کودکان و نوجوانان که یا توسط بزرگسالان و یا خردسالان به اجرا درمی‌آید، اظهار کرد: این نوع تئاتر همواره تفاوت‌های اساسی با تئاتر بزرگ‌سالان دارد. در تئاتر بزرگ‌سالان به دلایل ذهنی و عقلی که مخاطب پیدا کرده، نویسنده، طراح و کارگردان برای پذیرش داستان روش‌های مختلفی را اتخاذ می‌کنند اما در تئاتر کودک و نوجوان موضوع کاملاً متفاوت است.

این کارشناس در ادامه گفت: گروهی آن‌چنان تئاتر کودک و نوجوان را سبک شمرده‌اند که اذعان می‌دارند در تئاتر کودک و نوجوان هیچ مرزبندی خاصی وجود ندارد درحالی‌که رشد کیفی تئاتر کودک و نوجوانان همه دست‌اندرکاران و فعالان تئاتر را متوجه این امر مهم کرده که در تئاتر کودک مرزبندی‌ها بسیار بیشتر از تئاتر بزرگسالان مورد توجه و حائز اهمیت است.

وی بیان کرد: چیزی که در این تئاترها بسیار روی آن تکیه می‌شود تمرین نظم، اعتمادبه‌نفس و کار گروهی است. یکی از نکات مهم در تئاتر کودک و نوجوان توجه به جنسیت و مرزبندی در این مقوله است. در تئاتر کودکان بایستی آموزه‌های لازم برای رشد سنی و تجربه اجتماعی به وجود بیاید، در حالی که در تئاتر نوجوانان بایستی به سؤال‌های آنان پاسخ داده شود. همین‌طور انواع تئاتری که برای آنان در نظر می‌گیریم.

این مدرس متدولوژی آموزشی تصریح کرد: کودکان را بایستی از طریق تئاتر عروسکی جذب کنیم و پیاممان را به آن‌ها منتقل کنیم درحالی‌که در تئاتر نوجوانان بهتر است این کار از طریق تئاتر زنده یا ترکیبی انجام شود. تئاتر دیگری هم وجود دارد که توسط کودکان و نوجوانان اجرا می‌شود که این‌ها هر کدام دارای اهدافی جداگانه هستند.

وی با اشاره مشکل نبود متون خوب نمایشی برای کودکان، گفت: نمایشنامه‌نویس در حوزه تخصصی تئاتر کودک و نوجوان کم داریم، هرچند ادبیات نمایشی ایران دارای گستره وسیعی نیست و ادبیات نمایشی کودکان و نوجوانان هم بالطبع چنین است لذا در حوزه تئاتر کودک و نوجوان جای خالی ادبیات نمایشی که از نگاه بنده زیرساخت و محور اصلی این شاخه از هنر محسوب می‌شود، بسیار مشهود است.

مهدوی تأکید کرد: مادامی که به تئاتر کودکان همواره با دیدی تحقیرآمیز نگاه شود یا به شکل فصلی و جشنواره‌ای بدان نگریسته شود هیچ جای امیدواری برای پیشرفت در این حوزه نمی‌توان داشت.

وی افزود: خاطرم هست با تلاشی که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان در مرکز تئاتر پارک لاله داشتیم با پیگیری‌های صورت گرفته شده و همکاری دکتر چیستا یثربی و دکتر نصرالله قادری شنبه‌هایی داشتیم با عنوان دریچه‌ای به تئاتر کودک و نوجوان که در مقوله تئاتر نقد بررسی و گفتگو و گزارش به فعلیت می‌رسید اما در حال حاضر متأسفانه چنین محافلی را نداریم.

این کارشناس تئاتر ادامه داد: بیشتر مدارس که بچه‌ها را برای تماشای تئاتر می‌برند به همراه چند مربی هستند و سعی می‌کنند بیشتر جنبه تفریحی و گردشی را مدنظر قرار دهند درصورتی‌که حضور خانواده‌ها در کنار کودکان برای دیدن آثار نمایشی و تشخیص اینکه آیا این اثر برای آینده کودک مفید است یا خیر یکی از موضوعاتی است که بدان توجه نمی‌شود و تماشای تئاتر فقط برای پر کردن وقت بچه‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد.

وی با اشاره به اهمیت حضور مدیران دغدغه‌مند در حوزه فرهنگ، تصریح کرد: اگر مدیری که دغدغه هنر کودک، ادبیات کودک و ارتقای ذهن کودکان را دارد در رأس قرار بگیرد باید بدین امر مهم توجه داشته باشد که بر حسب سلیقه شخصی گذشته افراد را پاک نکند اما متأسفانه می‌بینیم که این امر اتفاق افتاده است. ما زمانی می‌توانیم شاهد اثرگذاری و جریان سازی تئاتر کودک و نوجوان در فضای هنری کشورمان باشیم که هنرمندان این عرصه از یک سو و مسئولان، متولیان و دست‌اندرکاران عرصه هنرهای نمایشی در کشورمان از سویی دیگر، تئاتر کودک و نوجوان را مهم‌ترین عامل برای کمک به کودکان و نوجوانان سرزمینمان در مسیر شکل‌گیری و تکامل شخصیت فردی، حقیقی، اجتماعی و روان‌شناختی در نظر بگیرند.

وجه تمایز تئاتر کودک و نوجوان با تئاتر بزرگسال

این مدرس متدولوژی آموزشی ضمن بیان این مسئله که کودکان و نوجوان در ارتباط با جهان اطراف خود در سه حوزه خانواده، مدرسه و اجتماع، شکل‌گیری و تکوین شخصیت فردی، حقوقی و اجتماعی را تجربه می‌کنند، گفت: مهم‌ترین وجه تمایز تئاتر کودک و نوجوان با تئاتر بزرگسال این است که هرچند این‌گونه نمایشی در شیوه نگارش و تولید با گونه تئاتر بزرگسال تفاوتی ندارد اما مهم‌ترین رسالت تئاتر کودک کمک به کشف و شهود جهان پیرامون کودکان و نوجوانان با بهره بردن از ذهن پرسشگر و واداشتن آن‌ها به اندیشیدن و تفکر است.

وی تشریح کرد: تئاتر کودک باید در کوتاه‌ترین زمان مخاطب خود را جذب، قصه خود را بازگو کند و سرانجام رسالت خود را به انجام برساند اما بسیار ناراحت‌کننده است این روزها تئاتر خردسال تبدیل به بازی خاله و عمو شده با دست و جیغ و هورا سر هم شده و فقط منجر به سرگرمی کودک و خردسال می‌شود. در این گونه به اصطلاح نمایش‌ها حرف مهمی بیان نمی‌شود و تفکری شکل نمی‌گیرد؛ در شرایطی که کودکان امروز با کامپیوتر، اینترنت و تکنولوژی سروکار دارند و شاید خیلی حرفه‌ای‌تر از بزرگترهایشان عمل کنند، در چنین شرایطی ما باید خوراک نزدیک به ذهن آن‌ها داشته باشیم چراکه دیگر نمی‌توان با ابزارهای قدیمی به آن‌ها نزدیک شد.

مهدوی تأکید کرد: جای خالی اتاق فکر و عدم توجه به ادبیات و پژوهش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان مشهود است، تولید اثر نمایشی برای کودک باید زیرساختی انجام شود  و توجه مسئولان به این حوزه بسیارحائز اهمیت است.

وی بیان کرد: یکی از مواردی که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان می‌تواند تأثیرگذار باشد توجه به مسئله فلسفه است اما در این شرایط به جای اینکه به فلاسفه بگوییم داستان بنویسند، برای نویسندگان و نمایشنامه‌نویس‌هایی که تکنیک را بلدند کارگاه فلسفی برگزار کنیم.

این کارشناس تئاتر اظهار کرد: تئاتر تخصصی کودک و نوجوان باید طوری باشد که وقتی مخاطب وارد سالن می‌شود، سؤالی نداشته اما وقتی خارج می‌شود کلی سؤال داشته باشد. با این نگاه، برخی متون کهن ما در عین باارزش بودن، معناگرا و فلسفی‌ نیستند. داستان‌های گلستان سعدی دلچسب است اما به صورت تام معناگرا نیستند، اما «کلیله و دمنه» به وفور قصه‌های معناگرا دارد و مخاطب کودک را به فکر وا می‌داردهرچند که بازهم تأکید می‌کنم تمامی این موارد باید با دید پژوهشی و آموزشی همراه باشد.

وی خاطرنشان کرد: تئاتر کودک یک سری مؤلفه دارد مانند اینکه جذاب و شاد باشد. الان مفاهیمی داریم تحت عنوان مفاهیم فلسفی که ممکن است ماهیت آن با شوخی و خنده قرابت نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید به جای اینکه دنبال یک مفهوم فلسفی باشیم و برایش نمایشنامه بنویسم (به‌جای کت دوختن برای یک دکمه)، در یک جریان دراماتیک روی نقطه‌ای دست بگذاریم که کودک را به تفکر وا دارد و کنجکاوی او را برمی‌انگیزد. این کار از عهده هنرمندی بر می‌آید که خودش این نگاه را در خودش حفظ کرده باشد. مثلاً «سنت اگزوپری» به سفارش کسی «شازده کوچولو» را ننوشت، بلکه منویات خودش را بروز داد. بنابراین تئاتری فلسفی است که کودک را به فکر کردن وا دارد.

این مدرس متدولوژی آموزشی گفت: فلسفه برای کودک بیش از آنکه کمک برای فهم خوبی‌ها باشد کمک برای فهم این است که کدام ارزش و کدام ضدارزش است. یعنی کودک کلیشه‌ها را بشکند و در مفاهیم تشکیک کند، مثلاً آیا دروغ مصلحت‌اندیش از راست فتنه‌انگیز بهتر است؟ در واقع مهم‌ترین هسته تفکر فلسفه برای کودکان این است که به بچه‌ها به جای اندیشه‌ها، اندیشیدن را یاد دهیم. آن وقت خیلی از مباحث فلسفی (مانند فلسفه خلقت) به صورت خودبه‌خود در ذهن کودک شکل می‌گیرد.

مهدوی تصریح کرد: در متون اسلامی مانند نهج‌البلاغه مثال‌هایی مبنی بر دعوت به تفکر و تدبر انسان وجود دارد. شاید یکی از سهل‌انگاری‌ها این است که چگونگی تفکر و تدبر درباره مفاهیم دینی را به بچه‌ها آموزش دهیم. اما آیا این با مفهوم تفکر در سایر علوم یکسان است؟ خیر، به همین دلیل باید دقیق و درست به موضوع ورود کنیم. به نظر می‌آید برای بومی‌ کردن هر موضوعی، تداخل ادبیاتی است که با هم سنخیت ندارند. یعنی تفکر در قرآن کریم با تفکر در فلسفه الزاماً یکی نیست و ما دقیقاً این خلأ را در بین کسانی که کار با کودک را در شاخه‌های مختلف هنر انجام می‌دهند کاملاً حس می‌کنیم و در این میان پژوهش که زیرساخت این امر است بی‌توجه رها شده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

دبیر جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان منصوب شد