ارتباط تدریس عاشقانه و یادگیری بهتر دانش آموزان
نتایج یک پژوهش با واکاوی مفهوم تدریس عاشقانه، ارتباط مؤثر و مکمّل میان عشق و عقل در تدریس، یادگیری و تربیت را نشان میدهد.
محبت مهمترین نقش را در تربیت انسان دارد. خداوند در قرآن محبت را مهمترین و مؤثرترین عامل در تربیت جامعه عنوان کرده و هدف از خلقت را تکامل و تربیت انسان دانسته است.
اهمیت عشق را بسیاری از آموزگاران بزرگ در سراسر تاریخ انسانی شناختهاند و مربیانی همچون افلاطون، ارسطو، کنفوسیوس و بودا و همچنین بسیاری از مربیان آموزش مدرن اهمیت عشق را در آموزش به رسمیت میشناسند. همچنین عشق نیروی آموزشی مؤثر و مهمی در باور مربیانی مانند فریره، پالم و هوکز شناخته شده است. درواقع تجربه آموزش مبتنی بر عشق، توانایی تحول تجربه آموزشی را دارد.
ارتباط بین عمل آموزش و عشق در اندیشه اجتماعی بشر بسیار تکرار شده است.
در پژوهشی که توسط رضا ناصری جهرمی، مهدی محمدی، سحر نوروزی، زهرا حسامپور و راحیل ناصری جهرمی انجام شد، تدریس عاشقانه؛ زمینهها و ضرورتها با رویکردی فراترکیب مورد بررسی قرار گرفت.
این پژوهشگران در این تحقیق، عشق را الهامبخش یادگیری می دانند و معتقدند که یادگیری درباره عشق، یادگیری دربارة ماهیت حقیقی واقعیت و رشد فردیِ خود است.
آنها می گویند: آموزشوپرورش نقش مهمی در کسب عشق دارد و به عنوان ابزار معتبر تعلیم عشق- که هدف آن توسعه یک فرد است- نمیتواند فاقد هر دو حالتِ درک ذهنی و تمرین و تجربه عشق در زندگی شخصی بهصورت توأمان باشد. درواقع هدف از داشتن یک درک ذهنی از عشق، عشقورزیدن و عشق به زندگی در زندگی روزمره است؛ در غیر این صورت هیچ تغییری در شخص بدون حضور عشق در وجود او رخ نخواهد داد.
این پژوهش از نوع کاربردی با استفاده از روش ششمرحلهای ساندلوسکی و باروسوانجام شد. تیم فراترکیب متشکل از سه نفر متخصص برنامهریزی درسی و مسلط به روش پژوهش فراترکیب بودند و بهمنظور اطمینان و اعتباربخشی به جستوجوی جامع و نظاممند پیشینه مرتبط با موضوع و یافتن منابع لازم از یک نفر از کارشناسان ارشد رشته علوم دانششناسی و اطلاعرسانی نیز استفاده شد.
در این پژوهش پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی شامل «اسکوپوس»، «امرالد»، «ساینس دایرکت»، «اشپرینگرو «پروکوئست» برای مطالعات خارجی و دو پایگاه داده به زبان فارسی شامل «پایگاه نشریات کشور» و «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» انتخاب شدند.
این گروه محققان، هدف از تدریس عاشقانه را اینگونه اعلام می کنند که باید این نوع تدریس بتواند تمام جنبههای یادگیرنده را توانمند سازد و همه حوزههای یادگیری را پوشش دهد و مهمتر از همه نشان دهد که دانشآموزان چگونه بهطور کامل میتوانند به موفقیت تحصیلی دست یابند. در نتیجه معلمانی که از تدریس مبتنیبر عشق استفاده میکنند، تلاش میکنند بین تواناییها، فرصتها و چالشهای کودکان تعادل ایجاد کنند. بدیهی است که این امر احتمالاً به بهبود یادگیری، توسعه عملکرد، رضایتمندی، انگیزه بیشتر و احساس خودکارآمدی منجر میشود که تأثیرات مثبتی در زندگی کودکان خواهد داشت.
به طورکلی، برای تدریس از موضع یک عشق، باید عشق را در سطح تجربی به دست آورد.
در نهایت این محققان با استخراج ۱۸ مضمون مؤثر بر تعریف تدریس عاشقانه و دستهبندی این عوامل در پنج مضمون اصلی شامل اهداف (ایجاد نگرش عشقورزانه، انجام عمل عشقورزانه، تحول در تجربیات آموزشی و ایجاد تعادل بین تواناییها و چالشهای دانشآموزان، رویکردها (اعتقاد قلبی معلم به عشق، مثبتاندیشی، ارزشمداری و وجدانمداری)، الزامات (آرامش درونی معلم و برخورداری از فرهنگ غنی معلمبودن)، شایستگیهای معلمان (توانایی عشقورزی، انگیزش درونی، قدرت تشخیص عشق و درک احساسات و عواطف دانشآموزان) و نقش یادگیرنده (مسئول یادگیری، مداومت در یادگیری، پذیرای عشق و دیدگاه انتقادی) نتیجه گیری کردند که با واکاوی مفهوم تدریس عاشقانه، ارتباط مؤثر و مکمّل میان عشق و عقل در تدریس، یادگیری و تربیت وجود دارد.
تأکید بر ضرورت عشق و مودّت با تکیهبر منابع غنی اسلامی در دورههای تربیت معلم، اهتمام بیشتر معلمان بهویژه معلمان کلاس اول به رفتار مادرانه با دانشآموزان، آموزش شیوه روایتگری معلم از تجربیات زیسته خود در دورههای توانمندسازی معلمان و تأکید بیشتر معلمان بر انجام فعالیتهای گروهی دانشآموزان و برقراری تعامل بیشتر با یکدیگر از جمله مواردی است که پژوهشگران این تحقیق برای بهتر شدن فضای آموزشی پیشنهاد می دهند.
نتایج این پژوهش در مجله رویکردهای نوین آموزشی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۹ منتشر شد.
منبع: ایسنا
مرتبط: