دیدگاههایی درباره ثبت «روز قصه و قصهگویی»
محمدرضا شمس ثبت روز سیام آذر به عنوان روز «قصه و قصهگویی» را اقدامی پسندیده دانست که موجب نزدیکی خانوادهها و فرزندانشان میشود. محمدرضا یوسفی نیز این اقدام را ضرورتی انکارناپذیر خواند.
به نقل از روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در پی پیشنهاد فاضل نظری، رییس هیاتمدیره و مدیرعامل کانون برای ثبت روز سی آذر به عنوان روز قصه و قصهگویی در تقویم رسمی کشور، محمدرضا شمس تخصیص روز ۳۰ آذر به عنوان روز «قصه و قصهگویی» را اقدام ارزشمندی دانست و گفت: اختصاص دادن روزی به نام روز «قصه و قصهگویی» سبب خواهد شد که پدر و مادرها حداقل در این روز خود را مکلف بدانند که برای بچههایشان وقت بگذارند و برای آنان قصه بگویند.
نویسنده کتاب «یک سبد سیب» سپس گفت: هنر قصهگویی هنری است که ارتباط بین نسلی را ایجاد میکند و عاملی است که میتواند به توسعه صنعت چاپ کمک کند، چون اغلب مادر و پدرهایی که قصهگویی نمیدانند با این روش به سمت کتابهای قصه و آموزش قصهگویی کشیده خواهند شد. اینکه ما شب یلدا را به نام «قصه و قصهگویی» در تقویم ملی خود اختصاص دهیم، خیلی پسندیده است، به ویژه که شب یلدا طولانیترین شب سال است و ما بر حسب سنت این شب را جشن میگیریم و مطابق با همین سنت دیرینه خود دور هم جمع میشویم و برای هم قصه میگوییم.
نویسنده کتاب «طوطی و بقال» افزود: قصهگویی هنری است که به واسطه آن، سه، چهار نسل در شبی از شبهای سال (شب یلدا) دور هم جمع میشدند و یک نفر با قصههایش و قهرمانهای داستانهایش این نسلها را به هم نزدیک میکرد. سه، چهار نسل با موفقیت قهرمان داستانها خوشحال و با شکست او ناراحت میشدند. اینطوری ارتباط بین نسلها حفظ میشد؛ موضوعی که والدین امروزی کمتر به آن فکر کرده و میکنند.
پدیدآورنده کتاب «تو مادر منی؟» گفت: در شرایط فعلی تلویزیون و فضاهای مجازی باعث شده است تا ارتباط بین نسلها از بین برود. چه خوب است که با نامگذاری ۳۰ آذر به نام «قصه و قصهگویی» حداقل پدر و مادرها خود را مکلف کنند تا در این شب برای بچههایشان قصه بگویند و قصه بخوانند.
نویسنده کتاب «قصههای سَر و ته» تاکید کرد: البته قصهگویی هنری است که پدر و مادرهای امروزی کمتر با آن آشنا هستند و شاید در این میان لازم باشد کتابهای قصه و قصهگویی رواج بیشتری پیدا کند و از این منظر صنعت نشر به تکاپو بیفتد. اختصاص روزی به نام روز «قصه و قصهگویی» به تلاش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت ارزشمند و خوبی است که میتواند به پیوند بین نسلی منتهی شود و سنت دیرینهای را احیا کند.
ثبت روز ۳۰ آذر به عنوان «قصه و قصهگویی»؛ ضرورتی انکارناپذیر
محمدرضا یوسفی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان نیز گفت: به نظر میرسد اگر چه نطفه هنر قصهگویی در اعصار آغازی به ویژه در دوره زراعی بسته شده است ولی همچنان به منظور پاسداشت زمین که منشاء رزق و روزی انسان است درخواست روزی به نام «قصه و قصهگویی» در تقویم ملی درخواست زیاد از حدی به نظر نمیرسد.
نویسنده رمان «عکس یادگاری بگیریم» با اشاره به تلاش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ثبت روز ۳۰ آذر به عنوان روز «قصه و قصهگویی» در تقویم ملی گفت: اگرچه هنر قصهگویی بذر وجودی خود را در اعصار آغازین به ویژه دوره زراعی به ودیعه گرفته است یعنی زمانی که زندگی مردم به واسطه تامین گندم از دل خاک تامین میشد و انسان آن دوره با اندیشیدن در مورد آنچه طبیعت برای او رقم میزد، دست به این انتخاب زده و با فکرکردن شب یلدا را برای قصهگویی انتخاب کرده است ولی با توجه به اینکه در حال حاضر هم این نیاز به جای خود باقی است و ما همچنان نیازمند زمین برای تامین معاش و دانایی برای حفظ داراییهایمان هستیم و قصه و قصهگویی ابزار زایش و انتقال این مهم است به نظر میرسد ثبت روز ۳۰ آذر به عنوان «قصه و قصهگویی» در تقویم ملی ضرورتی انکارناپذیر بهشمار میآید.
خالق کتاب «فندق و کار بزرگ» تاکید کرد: قدمت شب یلدا به عصر میترائیسم برمیگردد یعنی سالها پیش از مسیحیت. چنان که میبینیم همیشه چند شب پس از شب یلدای ما مسیحیان هم به نام شب کریسمس جشن خاصی را برگزار میکنند. این هنر در ایران از هنرهای کهن و باستانی است و سنگینی فرهنگی و قدمت این شب بسیار زیاد است. امروز هم با وجود تمام پیشرفتهای فناوری، ما نیازمند حفظ هنر قصهگویی هستیم. چه هنرهای مفرح امروزی ما هم مثل گیمها و… زادگاهشان همان هنر قصهگویی است.
پدیدآورنده کتاب «وقت قصّه من را صدا کن» تصریح کرد: قصهگویی در فرهنگ فولکلوریک اتفاقی بوده است که اغلب در شبها رخ میداد و بیشتر قصهگوییها در میان عشایر و مردم، شبهنگام بوده است؛ یعنی زمانی رازآلود و پر از هیبت. یکی از دلایل رازآلود بودن این است که مردم و عشایر در شبها به آمال و آرزوهایشان در قالب قصهها جان میدادند. در همین شبها بوده که مردم و عشایر با جمع شدن به دور روشنایی اجاقی، به آرزوها و امیالشان در قالب داستانها شکل میدادند و با الهامگیری از تاریکی شب، نطفه بهترین قصهها را میبستند. قصههای زیبا و اندیشیدهشده عمدتاً در دل شبها زاده شدهاند. شاید همین موضوع باعث شده در اعصار گذشته مردم تا دمدمای صبح به دور همدیگر جمع شوند و قصه بگویند.
خالق کتاب «وقتی تاریخ آلزایمر میگیرد» با تاکید بر اینکه قصهگویی ماحصل تلاش اندیشهشده انسان عصر آغازی به ویژه دوره زراعی است گفت: قصهگویی با زمین و گندم که نماد معیشت انسان است، در ارتباط بوده و هست. این شب در واقع حیات خود را مدیون طبیعت است؛ طبیعتی که سه ماه میآساید تا بتواند نویدبخش بهار دیگر باشد و نامگذاری آن به درستی صورت گرفته است.
محمدرضا یوسفی اظهار کرد: در فرهنگ ما شب یلدا یعنی شب قصهگویی و چه کاری خردمندانهتر از اینکه ما بتوانیم با نامگذاری این شب به عنوان «روز قصه و قصهگویی» در روزشمار زندگی خود، یعنی تقویم سالانه، آن را برای همیشه حفظ کنیم. امیدوارم این کار که زمانی از سوی اعصار پیشین با خرد و اندیشه جان گرفته با تدبیر مسئولان حاضر بتواند رنگ و بوی بهتری به خود بگیرد و ماندگارتر شود و همه ما در هر خانهای که هستیم به این نتیجه برسیم که باید در شبی مثل «شب یلدا» تلویزیونها را خاموش کنیم و در کنار یکدیگر بنشینیم و قصه بگوییم و از قصههایمان لذت ببریم.
منبع:ایسنا
مرتبط:
معرفی کتاب افسانههای بیدل قصهگو