بررسی ارتباط بهداشت روانی با مهرورزی
در مطالعههای مختلفی اثربخشی درمان متمرکز بر مهرورزی در بهبود شاخصهای مرتبط با سلامت روان بررسی و تأیید شده است. به نظر میرسد درمانهای مبتنی بر مهرورزی تأثیر مثبتی بر طیف وسیعی از اختلالات ذهنی و روانی میگذارد و این تأثیر مثبت را با تغییر فرآیندهای روانی زیربنایی، فراتر از تغییر علائم اعمال میکند.
مهرورزی به عنوان یک اخلاق حسنه، در همه ابعاد زندگی انسان، نقش اساسی دارد
یکی از اساسی ترین نیازهای روانی انسان که بسیاری از روان شناسانِ برجسته و صاحب نظران، آن را در درجه نخست اهمیت قرار داده اند، برخورداری از محبت است که در صورت عدم تامین، ناهنجاریها و ناامنیهای فراوان فردی و اجتماعی ایجاد میکند. محبت، یک فرایند فعال و پویاست که از بدو تولد در آدمی وجود دارد و به تدریج، متنوع و پیچیده میشود. مهرورزی به عنوان یک اخلاق حسنه، در همه ابعاد زندگی انسان، نقش اساسی دارد.
مهرورزی به صورت متقابل به افراد موجب احساس رضایت و خشنودی میشود
مهرورزی به معنی دوست داشتن کسی و تکریم حُب ذات و دوست داشتن خود بدون توجه به نیازها و شرایط است؛ به طوری که اگر مهرورزی به صورت متقابل به افراد ابراز شود موجب احساس رضایت و خشنودی آنها میشود. در واقع مهرورزی از هفت شاخصه تشکیل شده است که عبارتند از: گوش دادن، حمایت، تشویق، احترام، اعتماد، پذیرش وگفت وگوی همیشگی با مخاطبان بر سر اختلافات جهت رفع مشکل.
در عصرحاضر با توجه به رشد جمعیت و پیچیدگی نظام زیستی، انسان به عنوان گونهای که بقایش وابسته به برقراری ارتباط با دیگران است؛ با بحرانها، مشکلات و بیماریهای متعدد و بیشتری مواجهه است. تنها با نگاهی به آمارهای موجود در مورد اختلالات روانی میتوان به چگونگی مسائل و مشکلات پی برد. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، اختلال روانی از علل مهم ناتوانی و از کارافتادگی در جهان است. با این وجود مطالعات و تحقیقات جامعی در زمینه ارتباط مهرورزی با بهداشت روانی صورت نگرفته است.
مهرورزی، تأمین کننده امنیت روحی و روانی انسان در هنگام مواجهه با مشکلات فردی و اجتماعی است
اگر مهرورزی درست هدایت شود، نقش تعیین کنندهای در سرنوشت انسان دارد، زیرا تأمین کننده امنیت روحی و روانی او در هنگام مواجهه با مشکلات فردی و اجتماعی است. متأسفانه با این که همه آدمیان، تشنه محبت اند، بعضی آن را بیاهمیت میدانند. بررسیهای روان شناختی نشان داده است که عامل مؤثّر در سلامت و رشد روانی و شخصیتی کودک، مهرورزی به اوست و بیتوجهی والدین به این نیاز اساسی، دلیل اصلی ناهنجاریها و نابسامانیهای روانی در کودک است.
بر اساس تحقیقات انجام شده یکی از علل مهم جرم و بزهکاری انسانها، کمبود محبت است. موریس دبس(روانشناس) در تبیین نظریه «یگانگی عاطفی» بیان میکند: «وقتی کودک و نوجوان به الگویی محبوب علاقهمند شد، تلاش میکند وجود خود را متصل به صفات او نماید و از خود رفتاری نشان دهد که مورد تأیید آن الگو باشد». ژان هانری پستالوزی (دانشمند سوییسی در علوم تربیتی و از مشوقان جدّیِ گسترش تعلیم و تربیت در جهان) نیز، در تعلیم و تربیت، محبت را اساس کار خود قرار میدهد و انضباط خشک و توأم با خشونت را (که در آن زمان رایج بود) به کار نمیگیرد. او بر این باور بود که عشق و محبت تنها پایه و اساس همیشگی تربیت است. بدون عشق و محبت، قوای فیزیکی و عقلانی رشد طبیعی نخواهند داشت.
درمانهای مبتنی بر مهرورزی تأثیر مثبتی بر طیف وسیعی از اختلالات ذهنی و روانی میگذارد
در مطالعههای مختلفی اثربخشی درمان متمرکز بر مهرورزی در بهبود شاخصهای مرتبط با سلامت روان بررسی و تأیید شده است. به نظر میرسد که درمانهای مبتنی بر مهرورزی تأثیر مثبتی بر طیف وسیعی از اختلالات ذهنی و روانی میگذارد و این تأثیر مثبت را با تغییر فرآیندهای روانی زیربنایی، فراتر از تغییر علائم اعمال میکند. درمان مبتنی بر مهرورزی بر کاهش آسیبهای روانی، شرم، خودانتقادی و احساس امنیت اجتماعی اثر میگذارد. کوپر و فرسیون به این نتیجه رسیدند که درمان مبتنی بر مهرورزی میتواند در زمینه درمان ناتوانیهای یادگیری، اثر گذارد. طبق تحقیقات انجام شده مشخص شده است درمان متمرکز بر مهرورزی، اضطراب اجتماعی و خود انتقادی را کم کرده و باعث افزایش مهرورزی میشود.
مهرورزی از جمله مؤلفههایی است که جهت بهبود بهداشت روانی از کودکی نیاز به تقویت دارد
امروزه ثابت شده است که عامل بسیاری از عقدههای روانی مانند: احساس خود کم بینی، کمرویی، بدگمانی، زود رنجی، خیال بافی و… کمبود محبت و عدم ارضای نیاز انسان به مهر و محبت است. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که مهرورزی از جمله مؤلفههایی است که جهت بهبود بهداشت روانی از کودکی نیاز به تقویت دارد و با توجه به جایگاه کودکان و نوجوانان و نقش آنها در آینده در جامعه بایستی به پرورش افراد از دوران نوجوانی که فرد در مواجهه بیشتر با جامعه قرار میگیرد، توجه کرد زیرا پیشرفت همه جانبه و پایدار هر جامعه، نیازمند وجود انسانهای متعهد، خالق، کارآمد، منضبط، دارای انگیزه، امیدوار، فعال و درستکاری است که در حرکت جامعه به سوی پیشرفت موردنظر، نقش اساسی ایفا مینمایند. بنابراین اگر پایه درستی از آن در شالوده خانواده ساخته شود، سلامت روانی بالاتری در آینده زندگی افراد به ارمغان خواهد آورد.
منابع:
*کاظمی، م و دیگران. (۱۳۹۸). « نقش مهرورزی در تربیت از منظر قرآن و سنت». فصلنامه علمی بصیرت و تربیت اسلامی. شماره ۴۸. صص:۱۱۱-۸۹.
*شریعتی، م و دیگران. (۱۳۹۵). «اثربخشی درمان مبتنی بر مهرورزی بر افسردگی و خودانتقادی دانشجویان دختر». نشریه دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی. شماره۶۳. صص:۵۰-۴۳.
*باقری، پ. (۱۳۹۳). «بررسی ارتباط بهداشت روانی و عوامل قاطعیت و مهرورزی در دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مرودشت». مجله دانشگاه علوم پزشکی جیرفت. شماره ۱. صص:۳۶-۲۸.