ذهنهای کُند اما معمولی/ کودکان دیرآموز را بشناسیم
کودکان دیرآموز کمی پایینتر از افراد عادی هستند، اما در عین حال آنقدر توانمندی دارند که در گروه دیگر قرار نمیگیرند.
دلایل این وضعیت شناختهشده نیست اما این افراد از نظر ظاهری، تفاوتی با افراد عادی ندارند و در نتیجه از روی شکل ظاهری نمیتوان آنها را شناخت، از آنجایی که شناخت کمی درباره این افراد در اجتماع وجود دارد تا امروز از قابلیتها و توانمندیهای آنها کمتر استفاده شده و البته خانوادههای آنها نیز حمایت کمی دریافت میکنند.
شناسایی کودکان دیرآموز به ویژه در سالهای پیشاز دبستان کار آسانی نیست، ممکن است آنها تفاوت چشمگیری با همسالانشان نداشته باشند و والدین تنها متوجه کُندی آنها در کسب برخی مهارتها شوند، با افزایش سن و ورود به مدرسه، تفاوتهای این کودکان بیشتر به چشم میآید.
کودکان دیرآموز چه کسانی هستند؟
مریم کاووسی، روانشناس بالینی با بیان اینکه کودک دیرآموز توانایی یادگیری مهارتهای تحصیلی ضروری را دارد اما میزان و عمق یادگیریاش نسبت به متوسط همسالانش کمتر است، اظهار کرد: این کودکان دارای بهره هوشی بین ۷۰ تا ۸۵ هستند و به علت رشد ذهنی کم، قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل، همانند افراد عادی و هم سن و سالهای خود عمل نمیکنند.
وی با اشاره به اینکه در واقع نمرات آزمون هوش کودکان دیرآموز بالاتر از آن است که این کودکان را در ردیف کودکان عقبمانده ذهنی قرار بدهیم و پایینتر از آن است که آنها را با گروه کودکان دارای توانایی یادگیری نرمال مقایسه کنیم، افزود: بهطور کلی خانوادهها در تشخیص و شناسایی کودکان دیرآموز با مشکلاتی مواجه هستند، به این دلیل که آنها معمولاً در ظاهر مشکلی ندارند.
کاووسی اظهار کرد: این کودکان در بسیاری از موقعیتها رضایتبخش عمل میکنند و تشخیص این امر بیشتر مواقع تا رفتن به مدرسه به طول میانجامد، هر چند با ورود این کودکان به مدرسه، تشخیص این مسأله ممکن است و میتوان این کودکان را در کلاس درس با ویژگیهایی مثل ناتوانی در درک مفاهیم انتزاعی، محدود بودن دامنه معلومات عمومی، محدود بودن خزانه لغت نسبت به سایر همسن و سالها، کند بودن روند یادگیری نسبت به سایر کودکان، مشکلات اساسی در خواندن و فهم کتابهای درسی، نداشتن اعتمادبهنفس و نداشتن توجه و تمرکز کافی تشخیص داد.
این روانشناس با اشاره به اینکه ظرفیت و دامنه حافظه کوتاه مدت این کودکان کمتر است، افزود: تفکر آنها بیشتر عینی، ملموس و انعطافناپذیر است و کمتر قادر به بازگشت پذیری هستند.
وی با اشاره به اینکه نگرش کودکان دیرآموز به مدرسه و تحصیل معمولاً منفی است، اظهار کرد: تعداد غیبتهای آنان بیشتر است و در بسیاری از موارد از سوی معلم و همکلاسان خود طرد میشوند، این نگرش منفی نسبت به کودکان دیرآموز در کلاسهای سوم تا پنجم بیشتر است شاید به این دلیل که آنها مشکلات سازگاری بیشتری دارند.
کاووسی با بیان اینکه گاهی این دانشآموزان تعارضهای اجتماعی خود را به شکل پرخاشگری نشان میدهند چراکه در هنگام مواجهه با بحرانهای بین فردی و شخصی، سازوکارهای ناکارآمدی برای مقابله در پیش میگیرند، عنوان کرد: دیرآموزان انگیزه تحصیلی بالایی ندارند و همین امر باعث درماندگی و ناامیدی و پایین آمدن عزت نفس آنها در مدرسه است.
این روانشناس با اشاره به اینکه تجربه شکست مکرر در کلاس، فقدان هدف برای آینده، نگرش منفی همکلاسان و روشهای نادرست آموزش انگیزه تحصیلی این کودکان را به شدت کاهش میدهد، عنوان کرد: آنها از مشکلات رفتاری خود آگاه نیستند و نمیتوانند عواطف خود را به طور مناسب ابراز کنند.
عدم تمرکز و توجه مشکل اصلی کودکان دیرآموز
روحاله عباسی، روانشناس اظهار کرد: از لحاظ روانشناسی کودکان دیرآموز در میزان عمق یادگیری و تحصیل خود دچار مشکل هستند اما باید آنها را از کودکان عقبمانده ذهنی مجزا بدانیم.
وی با اشاره به اینکه کودکان دیرآموز در عمق مطالب که بیشتر حافظه کوتاه مدتشان را درگیر کرده دچار ضعف هستند، عنوان کرد: مطالب از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت انتقال مییابند که این کودکان در این بخش دچار اختلال هستند.
عباسی با بیان اینکه ضریب هوشی این کودکان بین ۷۰ تا ۸۵ درصد متغیر است، افزود: کودکان دیرآموز آمادگی یادگیری مطالب کلی را دارند و در همه موارد دیرآموز نیستند، برخی از آنها بیشتر در ریاضی و املاء دچار مشکل هستند یعنی مطالب کلی را بهخوبی فرا میگیرند اما در جزئیات مقداری مشکل دارند.
این روانشناس تأکید کرد: علاوهبر ضعف حافظه کوتاه مدت، مشکل اصلی این کودکان عدم توجه و تمرکز است، آنها به اندازه کافی تمرکز ندارند.
وی با اشاره به دلایل ابتلای کودکان به دیرآموزی، اظهار کرد: یکیاز دلایل این امر میتواند عوامل ژنتیکی، دوره بارداری مادر و آزاد نگذاشتن کودک در دوره ۷ سال اول زندگی است که بتوانند بازی کنند و از طریق آن تمرکز و توجه را فرا گرفته و تمرین کنند.
عباسی با بیان اینکه متأسفانه بیشتر مهدها و پیشدبستانیهای ما علمی و تخصصی عمل نمیکنند، عنوان کرد: در بیشتر این مراکز با آموزش زبانهای مختلف به کودکان زمان و فرصت بازی کردن که باعث توجه و تمرکز بیشتر در آنها میشود را میگیرد که به نظر من کار کاملاً اشتباهی است.
این روانشناس با اشاره به اینکه در زندگی کودکان سه دوره هفت ساله داریم، افزود: هفت سال اول مخصوص بازی، هفت سال دوم مخصوص آموزش و هفت سال سوم نیز مخصوص متعلقات عزت و حُرمت نفس است که از طریق آن به کودک بها میدهیم که بتواند در جامعه زندگی کند، که این اصول در جامعه ما کمتر رعایت میشود.
وی عنوان کرد: مواردی که باعث تشدید این ضعف میشود نوع نگرش عاطفی و احساساتی دیگران ازجمله والدین به آنهاست، انگهایی که به این افراد زده میشود و برخوردها در نوع مناسبی قرار ندارد.
عباسی بیان کرد: اولین عامل درمان، قبول و پذیرش والدین مبنی بر دیرآموز بودن کودکان است که در این صورت ۳۰ درصد راه درمان طی شده است و مرحله دوم صبر و حوصله والدین است چراکه لازم است با صبر و حوصله مطالب را بهتر برای فرزندانمان جا بیاندازیم.
ضرورت آموزش یک حرفه به کودکان دیرآموز
زیبا لشنی، مشاورخانواده در امور تحصیلی با اشاره به ضرورت اهمیت دادن به مقوله کار آینده کودکان دیرآموز، اظهار کرد: معمولاً برخی افراد بدون در نظر گرفتن محدودیت تواناییهای ذهنی این گروه از دانشآموزان آنان را سرزنش و با دیگران مقایسه میکنند که چنین برخوردهایی موجبات شکست و دلزدگی بیشتر آنان را نسبت به تحصیل، فراهم میکند.
وی با اشاره به یأس و نااُمیدی ناشی از شکست در مدرسه بیان کرد: گاه این دانشآموزان با عدم اعتماد و اطمینان بر این باورند که من به درد هیچکاری نمیخورم بنابراین در برخورد با چنین دانشآموزانی باید محدودیت ذهنی آنان را در نظر گرفت تا با آموزش یک حرفه، متناسب با توانایی ها و نیازهای خود شغل آینده خویش را پایهریزی کنند.
لشنی در تبیین نقش معلمان کودکان دیرآموز گفت: کودکان دیرآموز به وقت و انگیز ه بیشتر نیاز دارند و بر این اساس بهترین معلم کسی است که نقاط ضعف آنها را یافته و تشویقشان کند تا در زندگی بر ضعف ها و ناتوانیشان غلبه کنند.
این مشاور خانواده بر برخورد با دانشآموزان دیرآموز به دور از نگاه منفی و تعصب تاکید کرد و گفت: برای رسیدن به اهدافمان لازم به آموزش خانواده و جامعه است و اگر یک کودک دیرآموز درست آموزش نبیند، نشان دهنده ناکار آمد بودن روش آموزشی است.
وی به نقش والدین در آموزش این کودکان اشاره نیز کرد و افزو: والدین به عنوان معلمان طولانیمدت کودک بین خانه و مدرسه هستند که بهترین کمک را به دانش آموزان خواهند کرد.
آنچه در رابطه با کودکان دیرآموز باید توجه داشت این است که همواره باید به آنها توجه داشته و آنها را با دیگر افراد معمولی مقایسه نکنیم، چراکه این کار از نظر روحی آنها را تحت فشار زیادی قرار خواهد داد و عواقبی گاه جبران نشدنی در پیش دارد.
منبع:ایسنا
مرتبط: