مروری بر ساختار آموزشی ژاپن
مروری بر ساختار آموزشی ژاپن
مروری بر ساختار آموزشی در ژاپن هدف اصلی آموزش، توسعه همه جانبه شخصیت و پرورش ذهنی و جسمی کودکان است تا بتوانند از کودکان افرادی بسازند که برای عدالت و کار ارزش قائل شوند و به حقوق دیگران احترام گذاشته و احساسی عمیق نسبت به مسئولیتهای خود داشته باشند.
مروری بر ساختار آموزشی در هر کشوری نظام آموزش و پرورش یکی از نظامهای مهم اجتماعی است؛ نظامی که رسالتش انتقال میراث فرهنگی به نسل جدید و ایجاد تغییرات مثبت در نگرش و رفتار کودکان و نوجوانان است. برای رسیدن به این هدف معمولا کشورهای پیشرفته سرمایههای فراوانی را برای آموزش و پرورش کودکان هزینه میکنند. البته روشها و سیاستهای آموزشی و پرورشی در هر کشور متفاوت است. در سالهای اخیر پیشرفت نظام آموزشی در کشور ژاپن، موجبات تعجب و حسرت جهانیان بوده و مورد توجه کارشناسان آموزشی قرار گرفته است. حال اگر به مطالعات آموزشی ژاپن دقت شود، میتوان با راهی که ژاپنیها برای رسیدن به این شرایط طی کردهاند آشنا شد و البته لازم به ذکر است که اغلب مدیران اجرایی و معلمان مدارس مشتاق هستند به ژاپن رفته و در برنامههای آموزشی آنها شرکت کنند.
در ژاپن هدف اصلی آموزش، توسعه همه جانبه شخصیت و پرورش ذهنی و جسمی کودکان است تا بتوانند از کودکان افرادی بسازند که برای عدالت و کار ارزش قائل شوند و به حقوق دیگران احترام گذاشته و احساسی عمیق نسبت به مسئولیتهای خود داشته باشند، از این رو دوره پیشدبستانی و ابتدایی از مهمترین دورههای آموزشی در این کشور میباشد و نزد ملت و دولت بسیار اهمیت دارد. (آری، نوری، مری) یکی از بنیانگذاران مدرنیزاسیون ژاپنی معتقد است: صرف انرژی ملی برای ایجاد بنیادی مستحکم در آموزش دوره ابتدایی در مدارس ژاپن است.
اهدافی که ژاپنیها در دوره ابتدایی دنبال میکنند
هدفهای اجتماعی: موضوعاتی مانند دوستی، درک متقابل، همکاری، خیراندیشی، مسئول بودن و سلام کردن.
سلامتی و جسمانی: شستشوی مرتب دستها و دندانها، رعایت دقیق اصول بهداشتی، تمرین حفظ تعادل در ارتفاع، پر انرژی بودن و … .
نظافت و وقتشناسی: داشتن جدول زمانی، پیگیری کارها، سختکوشی و تمیز کردن اطراف.
همچنین ژاپنیها تاکید بسیاری بر آموزشهای اخلاقی بین بچهها دارند؛ مسئولیتپذیری، پیشقدم شدن در انجام کارهای خیر، داشتن یک زندگی همراه با صداقت، منظم و مرتب بودن، خوشاخلاقی و احوالپرسی صمیمانه با دیگران، رفتاری همراه با مهربانی و دلسوزی با کوچکترها و بزرگترها، خیرخواهی برای گیاهان و حیوانات، درک زیبایی، کمک و مهربانی با دوستان و والدین و به خصوص کمک به سالمندان (پدربزرگ و مادربزرگها) در انجام امورات منزل و از همه مهمتر یادگیری با خلوص کار کردن (تعهد اخلاقی).
دانشآموزان دوره ابتدایی ژاپن یاد میگیرند علاوه بر فرد محوری، به صورت گروهی به موفقیت دست یابند و شاید به همین علت است که آنها به جای همکلاسی از کلمه دوستان استفاده میکنند و اینگونه است که فضایی با روحیه جمعی و مشارکت در برنامههای گوناگون ایجاد میشود و بچهها غالبا در گروههای کوچک یا به صورت یک کلاس در تهیه پروژههای هنری و برنامههای شاد و متنوع شرکت میکنند و حتی فعالیتهای شخصی بچهها نظیر عکاسی و نقاشی برای تاکید بر ارتباطات بچهها با یکدیگر به کار میرود. آموزگاران ژاپنی معتقدند که هر چه بچهها بیشتر آزاد باشند، بیشتر بر کارهای خود نظارت میکنند و به نظم و ترتیب دست مییابند. و از همه مهمتر در ژاپن هنر یک اصل و اساس است، نه موضوعی حاشیهای و ژاپنیها بسیار به خلاقیت اهمیت میدهند، به همین دلیل دروسی مانند نقاشی، طراحی و موسیقی از دروس اجباری در مدرسه هستند. بچههای ژاپنی اندیشه بر رفتارهای خود را به خوبی میآموزند و در مورد چگونگی ارتباط با ارزشهایی مانند مهربانی و مسئولیتپذیری اظهارنظر میکنند که ادامه این رفتار باعث عادت آنها به رفتار خود انتقادی میشود. دانشآموزان ژاپنی به دلیل رفتار خوبشان مبصر نمیشوند، بلکه آنها به دلیل این که عضوی از کلاس هستند، مبصر میشوند و به صورت چرخشی و در اداره کلاس با معلمها مشارکت میکنند و به این ترتیب حتی آن دسته از دانشآموزانی هم که دارای کمترین توانایی برای اداره دیگران در روابط روزانه خود هستند در دورهای که مبصر (رهبر) میشوند برای انجام کارها دقت فراوانی میکنند و غالبا معلمان سوءرفتارهای فردی را به مسئلهای تبدیل میکنند که همه بچهها موظفند در حل آن مشارکت کنند.
یادگیری جمعی در مدارس ژاپن اهمیت ویژهای دارد و به همین دلیل درسها به گونهای طراحی میشوند که بچهها از نظر عاطفی و فکری درگیر شده و موجب بروز احساسات و عواطف در آنها شود. یادگیری جمعی باعث میشود دانشآموزان به حرفهای یکدیگر به دقت گوشکنند و ضمن آموزش به یکدیگر هوای همدیگر را داشته باشند و در نهایت ژاپنیها سعی میکنند بچهها را به تفکر و تولید اندیشه واداشته و به نقش محوری کودکان اهمیت ویژه میدهند و این گونه بچهها در جریان یادگیری مشارکتی فعال دارند و البته اشتباه کردن نیز سهمی طبیعی در یادگیری است و حتی معلمها با دقت به توضیحات راهحلهای اشتباهی که کودکان ارائه میدهند نیز گوش میدهند، زیرا ژاپنیها معتقد هستند که توضیح اشتباهات موقعیتی را فراهم میآورد تا به جای پنهان ماندن ضعفهای درسی، بچهها بیشتر به یکدیگر کمک کنند. همچنین معلمین روحیه حمایت نسبت به افکار و احساسات یکدیگر را به خوبی به دانشآموزان میآموزند و سعی دارند تا در مدارس گروههای شبه خانواده به وجود آورند که بچهها بتوانند در آن محیط به راحتی با یکدیگر به گفتگو بپردازند و از همه مهمتر تاکید معلمان به فرآیند یادگیری است، نه نتیجه.
به طور خلاصه میتوان گفت ویژگیهای آموزشی این کشور شامل موارد زیر میباشد:
اهمیت و توجه به بچهها و البته توجه به تفاوتهای فردی
ایجاد گروههای دانشآموزی حمایتگر در کلاسها
اداره کلاس و رفع مشکلات با تبادل نظر و گفتگو بین دانشآموزان
تاکید بر کار گروهی و ارزشها
آموزشهایی همراه با بازی و مهارتهای زندگی
افزایش شوق یادگیری و تقویت اعتماد به نفس در دانشآموزان
اهمیت دادن به کارهای عملی
و از همه مهمتر همکاری خانواده (به ویژه مادران)
کشور ژاپن فاقد منابع طبیعی میباشد و اقتصادش مبتنی بر سرمایه انسانی، فناوریهای پیشرفته، خدمات کیفی و تولید کالا است، از این لحاظ است که انسان و تربیت آن در این کشور بسیار حائز اهمیت و هر آنچه با قیمتی ساختن انسان در ارتباط است برای آنها مهم میباشد و از این رو است که معلمهای ژاپنی زندگی نسبتا مرفهی دارند و حقوق بسیار بالایی دریافت میکنند. همچنین والدین ژاپنی به ویژه مادران اصولی خاص برای تربیت فرزندانشان دارند.
در ژاپن روابط بین مادر و فرزند بسیار قوی است و همیشه کنار هم میخوابند. مادران همیشه هنگام بیرون رفتن کودک را همراه خود میبرند و ارتباط بین مادر و فرزند بسیار عاطفی بوده و آنها معتقدند کودک تا ۵ سالگی اجازه دارد هر کاری که میخواهد انجام دهد و تا قبل از ۳ سالگی نباید به مهدکودک برود. مادران ژاپنی هیچ وقت پرستار کودک استخدام نمیکنند و تربیت کودک به عهده مادر است و به همین دلیل مادران زمان بیشتری را با کودک سپری میکنند.
مرتبط:
تقویت عضلات کودکان در سنین مختلف