ناسازگاری کودکان (هرکی زدت، بزنش!)
در دورهمیهای خانوادگی و دوستانه همه چیز تا جایی خوب است که بچهها با هم درگیر نشدهاند و ناسازگاری بینشان پیش نیامده است. به اصطلاح آبشان با یکدیگر در یک جوی میرود. اوضاع زمانی وخیم میشود که پای والدین و بزرگ ترها به میان میآید و بسته به نوع نگرش، آنها حق را به فرزند خود یا دیگری میدهند. همیشه یکی از مشکلات و دو راهیهای تربیتی، زمانی ایجاد میشود که کودک را ترغیب میکنیم از حق خودش دفاع کند ولی از سوی دیگر هرگونه پرخاشگری یا کتک زدن را در او تقبیح میکنیم.در ادامه به دلایل ایجاد ناسازگاری میان کودکان و رایجترین اشتباهات والدین در این زمینه اشاره خواهیم کرد.
هم طبیعی است و هم برای جلب توجه منفی!
یکی از بدیهیترین دلایل بروز ناسازگاری بین کودکان پیشدبستانی، همسن بودن و قرار داشتن در یک مرحله رشدی است. مثلا کودکان سه ساله در مالکیت وسایل خود بسیار ثابت قدم هستند و وسایل خود را به دوستانشان نمیدهند. این برای کودکان سه ساله کاملا طبیعی است و هنگامی که در این سن با یکدیگر همبازی میشوند، احتمال ایجاد تعارض و تنش زیاد است. از سوی دیگر در سنین دبستان و بالاتر، بازی کردن با کودکان بزرگتر دردسرساز میشود، به دلیل اینکه کودکان بزرگتر حالت رئیس مآبانه دارند و دوست ندارند کودکان کوچکتر را در بازی خود راه بدهند. همین باعث شکایت و گاهی گریه کودکان کوچکتر می شود و برای حل دعوا رو به بزرگ ترها میآورند. در بین پسرها از نظر نیروی جسمانی هم تفاوت وجود دارد و به همین دلیل در دعواهای فیزیکی همیشه یک نفر که از نظر جسمانی ضعیفتر است، شاکی و معترض میشود. اما گاهی اوقات این شکایت بردنها و تعارضات، صرفا وسیلهای برای جلب توجه است. چون کودکان هنگامی که در سکوت و آرامش بازی میکنند، توجهی دریافت نمیکنند پس ترجیح میدهند از طریق درگیری این توجه را بگیرند! هرچند که توجه منفی است.
رایجترین اشتباهات والدین برای مدیریت دعواهای کودکان
حال به راهکارهای موجود اشاره میکنیم تا والدین با رایجترین اشتباهاتشان در زمینه ناسازگاری آشنا شوند.
۱- به او میگویید هرکه تو را زد، بزنش!
به عنوان اولین و مهمترین نکته باید بگوییم، این توصیه که هر که تو را زد، تو هم او را بزن، به شدت اشتباه و غلط است. چون در حالت عادی والدین تاکید دارند کودک، دیگری را نزند و ناسازگاری به خرج ندهد پس با این حرف تمام حرفهای پیشین نقض میشود. بهترین توصیه به کودکان در چنین مواقعی میتواند این باشد: «به چشمهای فردی که تو را کتک میزند یا اذیت میکند، نگاه کن و بگو تو حق نداری با من چنین رفتاری بکنی.» گام بعدی اطلاع دادن به یک بزرگتر مانند والدین، مربی مهد یا ناظم است. بهتر است این رفتارها به شکل تمرینی در خانه انجام شود تا کودک بتواند با تن صدای مناسب و انتخاب بهترین کلمات، این مهارت را تمرین کند.
۲-او را جلوی جمع بازخواست میکنید
در صورت درگیریهای فیزیکی، حتی اگر کودکتان به هر نحو مقصر بود، او را جلوی جمع بازخواست نکنید، حتی نصیحت هم نکنید بلکه اول به سمت فرزند خودتان بروید و قضیه را جویا شوید. توجه داشته باشید رفتن شما به سمت کودک دیگر به منزله طرد کودک خودتان محسوب میشود و تاثیر منفی بر او میگذارد. به همراه فرزندتان به سمت کودک آسیب دیده یا کتک خورده بروید و سعی کنید قضیه را حل و فصل کنید.
۳-خیلی سریع مداخله میکنید
در گام بعدی باید خود کودک در حضور شما چنین رفتارهایی را نشان دهد. یعنی کودک را همراهی می کنید ولی خود کودک اعمال و کلام قاطعانه را نشان میدهد. لطفا انتظار موفقیت صددرصد نداشته باشید و برای شروع از حوادث آسانتر شروع کنید. اگر فرزندتان در گامهای اولیه موفق نبود، شما از زبان کودک بگویید و کمکش کنید تا حق خود را بگیرد. دقت داشته باشید در این راه باید صبور باشید، چون این مسائل کودک را برای حضور در مدرسه و اجتماع آماده میکند. در موقعیتهایی که حقش خورده یا وسایلش گرفته میشود، سریع مداخله نکنید. اجازه دهید کودک با روش خودش، حق خود را بگیرد و اگر موفق نبود، تمرینهای گفته شده را به کار بگیرید.
۴-کاملا مستقیم مداخله میکنند
هنگامی که در جمع فامیل یا دوستان درگیری رخ میدهد و کودک شکایت میکند، کافی است به او بگویید: «عزیزم، من با تو میآیم ولی این مسئلهای است که به تو مربوط است، باید خودت به دوستت بگویی.» توجه داشته باشید در این مرحله پدر یا مادر، کودک را همراهی میکنند ولی مداخله کاملا غیرمستقیم است و والد فقط نقش حمایتی دارد. این برخورد در مواردی که اسباببازی کودک به زور گرفته شده و او میخواهد آن را پس بگیرد هم کاربرد دارد. یعنی والدین خود را در دل ماجرا قرار نمیدهند و مستقیم وسیله را از کودک دیگر نمیگیرند بلکه کودک را برای گرفتن وسیله تشویق میکنند. اگر کودک در این مرحله پیشروی نکرد، والدین میتوانند وسیله را بگیرند و روی زمین قرار دهند و از کودک بخواهند خودش آن را بردارد یعنی باز هم مستقیم وسیله را به دست کودک نمیدهند.
۵-به او میگویید اینقدر ترسو نباش!
برای آموزش دفاع کردن به کودکتان از نصیحت استفاده نکنید. مثلا نگویید: «از خودت دفاع کن، چرا از خودت دفاع نکردی؟ چرا وقتی کتک خوردی هیچ کاری نکردی؟ نگفتم اینقدر ترسو نباش؟» یا برچسب نزنید: «بچه من پخمه است، مظلومه، بیدست و پاست، اصلا این کتک خوره و … ». یا زمانی که کودکتان کتک میخورد، خشم خود را از بقیه سر او خالی نکنید: «چرا هیچی نگفتی؟ همینطور وایستادی کتک خوردی؟» از همان ابتدا که کودک شما کتک خورد یا حقش گرفته شد یا هل داده شد، رفتاری را داشته باشید که انتظار دارید فرزندتان در آن شرایط انجام دهد. مثلا اگر کسی کودک را کتک زد، دستش را با اقتدار ولی بدون خشونت میگیرید و میگویید کار بدیه، نباید بزنی. اگر به زور اسباببازی را گرفت، میگویید این اسباببازی مال اونه، این برای شماست ولی میتونید با همدیگه تقسیم کنید. این رفتارها باید بدون خشونت و خجالت گفته شود.
منبع: سلامت نیوز
مرتبط:ردپای عقدههای کودکی در بزرگسالى