خیابان ها در تسخیر کودکان کار
طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان چندی پیش با حواشی بسیار اجرا شد. طرحی که مقرر بود کودکان را از خیابانها به بستر خانواده هدایت کرده و شرایط استفاده آنها از حقوق انسانی کودکان را فراهم کند. برای رسیدن به این هدف گروهی از مجریان آن از هیچ اقدامی فروگذار نکردند و راهکارهایی نظیر اخذ حضانت کودک از خانواده و تحویل او به بهزیستی یا رد مرز کودکان خارجی را بارها و بارها بر زبان آوردند. اما آنچه این روزها بسیار به چشم میخورد افزایش تعداد کودکان کار خیابانی پس از اجرای این طرح است.
به گزارش کودک پرس ، مروه وامقی پژوهشگر حوزه کودک با اشاره به پژوهشی که در این باره انجام شده، میگوید: متأسفانه طرح ساماندهی کودکان کار خیابانی بیتأثیر بود چرا که وضعیت نامطلوب اقتصادی خانواده یکی از علل مهم کار کودکان در خیابان است. کودکانِ خیابانی بخشی از کودکان کار هستند و ممکن است در دورههای زمانی به کار غیرخیابانی مشغول شوند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی کودکان خیابانی ادامه میدهد: این کودکان عمدتاً شامل دو گروه قومی میشوند که ۵۹٫۴ درصد آنها ایرانی و ۳۶٫۳درصد آنها افغانستانی هستند. دخترها ۲۵٫۵درصد از کودکان خیابانی تهران را تشکیل میدهند.
وی با اشاره به گروه سنی این کودکان اظهار میکند: دو گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال ۴۵٫۳ درصد و ۱۵ تا ۱۸سال ۴۸٫۹ درصد کودکان کار را تشکیل میدهند که میتوان گفت تقریباً فراوانی یکسانی دارند. از سوی دیگر ۸۵ درصد از جمعیت کودکان خیابانی خانوادههای بیش از ۵ نفره دارند. سه چهارم کودکان خیابانی با خانواده یا اقوام و حدود ۹ درصد آنها با دوستان زندگی میکنند ولی ۱۲درصد آنها خانهای ندارند و فاقد حمایت خانواده هستند.
این پژوهشگر به استناد به پژوهش انجام شده میگوید: کار کودکان افغان برای تأمین معاش به شکل معناداری بیش از سایر کودکان است. یک چهارم (۲۳٫۷درصد) کودکان خیابانی هرگز تحصیل نکرده و بیسوادند و ۴۰٫۴ درصد ترک تحصیل کردهاند. به این ترتیب بیشتر کودکان خارج از چرخه تحصیل هستند. با وجود همه این مشکلات بخشی از کودکان خیابانی هم کار میکنند و هم درس میخوانند.
به گفته وامقی، کار کردن کودکان بهدلیل نیاز مالی و نداشتن امکان تأمین هزینههای تحصیل از موانع مهم تحصیل کودکان است. کودکان افغانستانی هم با موانع عمده حقوقی، اقتصادی و فرهنگی بخصوص عدم دسترسی به نظام رسمی آموزشی برای تحصیل مواجه هستند و سیستم دولتی حداقل خدمات را به آنها ارائه میدهد.
این پژوهشگر حوزه کودک با بیان اینکه جمعیت زیاد خانواده مهمترین علل وضعیت نامطلوب اقتصادی خانواده به شمار میآید، تأکید میکند: خانوادههای کودکان خیابانی وضعیت اجتماعی- اقتصادی نامطلوبی دارند. آمارها نشان میدهد ۲۹٫۳ درصد از پدران این کودکان بیکار هستند یا در مشاغل کم درآمد مشغول هستند. ۸۸ درصد مادران در چنین خانوادههایی خانه دار هستند که مشارکتی ضعیف در درآمد دارند.
در ادامه سام بوربور مدیرعامل انجمن دیده بان حقوق کودک نیز در این باره میگوید: نقد زیادی به آییننامه ساماندهی وارد است. هنگامی که تعاریف ساماندهی، شناسایی و جذب در این آیین نامه با آنچه رخ میدهد را مقایسه میکنیم میتوان نتیجه گرفت که آنچه اتفاق میافتد دستگیری کودک و ادبیات مسئولان نظیر استفاده از واژه جمعآوری برای کودکان، ناصحیح است.
این فعال حوزه کودک با اشاره به ماده ۳ پیمان نامه حقوق کودک میافزاید: منافع کودک در طرح مذکور مد نظر قرار نگرفته است و هدف، ایجاد ترس در کودکان و خانوادهها به قصد حذف کودکان کار خیابان است. نتیجه این برخورد، تغییر محل کار کودکان از خیابان به کارگاههای زیرزمینی و… خواهد بود. این طرح ۳۳ بار تکرار شده و حضور کودکان در خیابان گواه بیثمر بودن آن است. مدیرعامل دیده بان حقوق کودک با بیان اینکه حتی بسیاری از مسئولان هم با اجرای این طرح موافق نبودند، عنوان میکند: بهزیستی هم موافق اجرای این طرح نبوده چرا که «داریوش بیاتنژاد» مدیرکل بهزیستی استان تهران در مصاحبه با ایرنا به صراحت اعلام کرده که «بهزیستی مخالف اجرای طرح است و این مسأله را مکتوب اعلام کردهاند. در سطوح بالای تصمیمگیری استانی و کشوری اجرای طرح به بهزیستی دیکته شده و ما ناچار تمکین کردهایم».
بوربور میگوید: در سال ۲۰۱۸، هزار کودک در بین قربانیان غیرنظامی کشور افغانستان حضور داشتند. رفتار انسانی این است که ما به مردم افغانستان پناه بدهیم، همانطور که این کار را انجام دادهایم اما اینکه کودک کار مهاجر افغانستانی و… تهدید به رد مرز شوند، عدول از آرمانهای انقلاب در خصوص مستضعفین عالم است.
این فعال حقوق کودک در ادامه تصریح میکند: بودجه بهزیستی کفاف سرپرستی از کودکان بیسرپرست را هم نمیدهد چه برسد به کودکان کار. بهزیستی امکان ارائه خدمات استاندارد به کودکان را ندارد اگر غیر از این بود در خوابگاهها را به روی فعالین حقوق کودک باز میگذاشت.
بوربور در ادامه میافزاید: در سالهای فعالیت خود با هیچ مافیا یا باندی غیر از گروهی از پیمانکاران شهرداری که کودکان را استثمار میکنند و علناً آنها را برای جمعآوری ضایعات، زباله و… راهی خیابان میکنند روبهرو نشدهام. این درحالی است که اگر اصل ۳۰ قانون اساسی منوط بر آموزش رایگان اجرا شود بسیاری از کودکان کار جذب تحصیل میشوند.
این فعال حقوق کودک با اشاره به وضعیت فرهنگی جامعه هدف کودکان بازمانده از تحصیل میگوید: در طبقه فرودست برخوردار نبودن از آموزش رایگان به معنی آغاز کار کودک به شمار میآید درحالی که با برطرف کردن موانع تحصیلی میتوان به کاهش جمعیت کودکان کار کمک کرد.
مدیرعامل انجمن دیده بان حقوق کودک با اشاره به اینکه طرح ساماندهی کودکان کار خیابان بیفایده و آسیب زا است، ادامه میدهد: تا زمانی که خانواده با حقوق زیر خط فقر یا بیکاری دست و پنجه نرم میکند و در جامعه با فقر روبهرو هستیم، تغییری در وضعیت کار کودک که برای بقای خانواده انجام میشود نخواهیم داشت.
رویکرد بهزیستی کاهش آمار کودکان کار است
دکتر داریوش بیاتنژاد، مدیرکل بهزیستی استان تهران از ادامه تلاشها برای ساماندهی کودکان کار خیابان خبر میدهد و به «ایران» میگوید: رویکرد بهزیستی کاهش آمار کودکان وآسیبهای ناشی از این معضل اجتماعی است، اگرچه در این زمینه نهادهای دیگری باید بنابر وظایف و مأموریتهایشان سازمان بهزیستی را همراهی کنند این همکاریها بدرستی اجرا نشده است البته ما تلاش خود را با توجه به امکانات و اعتباری که در این زمینه داریم همچنان ادامه خواهیم داد. این مقام مسئول در ادامه میافزاید: برای از سرگیری این فعالیت، ارتقای کیفیت آن و همچنین تسریع در نتیجه گیری، جلسات متعددی در سطح ملی و استان برگزار شده و همچنان در دستور کار است. وی ادامه میدهد: اراده جدی و مستمر برای ساماندهی کودکان کار در سطح ملی وجود دارد، چرا که اعتقاد بر این است که با افزایش کیفیت و سرعت عملکرد در این زمینه میتوان به هدف نهایی یعنی صیانت از حقوق کودکان دست یافت.