آخرین اردوی پیشاهنگی به اینگونه آغاز شد که همگی، ساعت ۸ صبح روبه روی خانه چهانگردی واقع در بلوار چمران شیراز گرد هم آمدیم. پیشاهنگان و فرشته ها با انرژی و شوروشوق فراوان سوار ماشین ها شدند وبه سوی مقصد حرکت کردیم. در حین راه، ما پیشاهنگان به خواندن فریاد شادی و گفتگو مشغول شدیم و آنقدر زمان زود گذشت که در یک چشم به هم زدن به کوه سرخ رسیدیم.

از ماشین ها پیاده شدیم؛ هرکس وسیله ای یا تکه چوبی به دست گرفت و همگی در صف های منظم شروع به پیاده روی کردیم. اندکی گذشت تا اینکه به مقصد مورد نظر برای برپایی اردوگاه رسیدیم. زیر اندازها را پهن کردیم، وسایل ها را در جای مشخصی گذاشتیم و آماده برای اجرای مراسم پرچم شدیم. این مراسم، اجرا کننده هایی داشت که فرشته ها بودند. این نیز گذشت و همگی برای صرف صبحانه به روی زیر اندازها نشستیم و نان و پنیر با کنجد و چای خوردیم . اندکی بعد خود را برای رفتن به بالای کوه و دیدن منظره های طبیعی و بکر آماده کردیم. به آن جا که رفتیم، شاهد جاری شدن رودهای فصلی بودیم و همچنین از چشمه ی موقت و پاکیزه بوجود آمده آب خوردیم. ضمنا در آن منطقه ی فوق العاده زیبا عکس های قشنگ گرفتیم. وقتی که برگشتیم با هم مشغول به بازی وسطی و شجاعت و حقیقت شدیم در آخر نیما مجبور به خوردن مخلوط آب و شکر و زردچوبه شد. سپس آقای قاجار به ما چند نوع مختلف از روش های برپایی آتش را آموزش دادند. بعد از آن سینا نورایی کلاس منطقه شناسی را اجرا کرد که بسیار مفید، جذاب و آموزنده بود.

از فرصت بدست آمده استفاده کردیم . گره ها را با پیشاهنگان جدیدتر و همچنین دو مهمان به نام های آرین و کیامهر کار کردیم. وقتی که تمام شد، فرشته ها ناهار را آماده کردند و ما پیشاهنگان زیر اندازها را جا به جا کردیم؛ مشغول به خوردن ناهار که ساندویج فلافل بو شدیم. بسیار لذیذ بود.

الان نیز همه ی فرشته ها و پیشاهنگان مشغول نوشتن گزارش هستند، گزارش من طولانی تر شد و آنها مشغول به بازی کردن شدند.

قرار است که بعد از اتمام بازی مراسم پرچم را انجام دهیم سپس وسایل ها را جمع کنیم و به سوی خانه ی جهانگردی حرکت کنیم.

گزارش از: امید امیدی