راهکاری برای پرورش قدرت تفکر و پرسشگری در کودکان
در پژوهشی در حوزه علوم تربیتی که توسط محققان ایرانی انجام شده است، بر تأثیرات قابل توجه نوعی قصهگویی که به ارتقای قدرت تفکر و پرسشگری کودکان میانجامد، اشاره شده است.
افزایش کیفیت در عرصه یادگیری و تدریس، بایستی از طریق اقدامات متعددی مانند بهبود تدریس، ارتقای مواد و محتوای آموزشی و برنامهریزی درسی و آموزشی کارآمد انجام شود. در این میان نقش و جایگاه معلمان بیبدیل و بسیار مهم است و پرسشها و توضیحهایی که آنان هر روز در کلاسهای درس مطرح میکنند از اهمیـــــــت به سزایی برخوردار است. به عبارت دیگر، بهسازی کیفیت یادگیری در مدارس و آماده کردن دانش آموزان برای آینده و زندگی پیچیده در قرن بیست و یکم، مستلزم ارتقای کیفیت تدریس و آموزش تخصصی است.
یکی از تازهترین رویکردها در آموزش طبق گفته متخصصان، توجه به فرآیند مهارتهای تفکر و پرسشگری است. محققان این حوزه معتقدند که تربیت انسانهای صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد. به نظر آنان، محصول نهایی تعلیم و تربیت باید ذهن کاوشگر باشد. در عصر حاضر دانش آموزان برای رویارویی با تحولات شگفتانگیز هزاره سوم میلادی باید مهارتهای تفکر خود را بهمنظور تصمیمگیری مناسب و حل مسائل پیچیده جامعه بهبود بخشند. روشن است که برای دستیابی به این هدفها، مسئولیتی سنگین بر دوش مراکز آموزشی بهویژه آموزشوپرورش قرار دارد.
پژوهشگرانی از دانشگاه تبریز و دانشگاه آزاد اسلامی این شهر در همین زمینه اقدام به انجام مطالعهای کردهاند که در آن برای بهبود مهارت پرسشگری دانش آموزان ابتدایی از یک روش خاص قصهگویی استفاده شده است.
در این پژوهش که روی ۶۰ نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی شهرستان ارومیه از دو مدرسه مختلف اجرا شده، محققان ابتدا افراد مورد مطالعه را به دو گروه تقسیم کردند. برای یک گروه، در ساعت مربوط به درس انشاء آموزش سنتی انجام شد، ولی برای گروه دیگر، در ساعت مربوط به همین درس، قصهگویی موسوم به دیالکتیک اجرا شد. سپس دادههای بهدستآمده از هر دو گروه مورد تجزیهوتحلیل و مقایسه قرار گرفت.
نتایج نشان داد که اجرای برنامه قصهگویی دیالکتیکی در بهبود پرسشگری دانش آموزان مؤثر است. بر این اساس آموزش قصهگویی با روش دیالکتیک در بهبود مهارت تفکر پرسشگری دانشآموزان نقش مهمی دارد.طبق این نتایج، این روش آموزشی میتواند در مدارس کشور برای پرورش مهارت پرسشگری دانش آموزان مورد استفاده معلمان قرار گیرد.
دراینباره، رحیم بدری گرگری، پژوهشگر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز و دیگر همکارانش در این پژوهش میگویند: «قصهگویی با روشهای مختلفی مانند قصهگویی حرکتی، قصهگویی تصویری و قصهگویی دیالکتیک یا تعاملی میتواند انجام گیرد. منظور از قصهگویی دیالکتیکی یک ارتباط دوجانبه و متقابل بین قصهگو و شنونده است که قصهگو با بهرهگیری از فنون قصهگویی و با تحریک قوة تخیل مخاطبان خویش و تأثیر متقابل، پیام خود را به شکل جدیدتری به شنوندگان انتقال میدهد».
به گفته آنها، «قصهگویی تعاملی یا قصهگویی بر مبنای دیالوگ نوعی قصهگویی است که با داشتن مزیت ایجاد مشارکت فعال، تعاملات کلامـــــی و گفتگو کردن کودکان با یکدیگر بهصورت گروهی و دریافت بازخورد و تشویق از فرد بزرگسال، به پرورشهای مهارتهای مختلف ذهنی آنها کمک میکند».
بر اساس اطلاعات ارائهشده در این تحقیق، قصهگویی دیالکتیکی مبتنی بر سه اصل کلی است. اول اینکه کودک به مشارکت در طی قصهگویی تشویق میشود، دوم آنکه با استفاده از اطلاعات آموزنده به کـــــودک بازخورد داده میشود و سوم آنکه سبک قصه خواندن با سطح توانایی زبانی کودک هماهــــنگ میشود.
این یافتهها در «فصلنامه پژوهشهای نوین روانشناختی» متعلق به دانشگاه تبریز منتشر شدهاند.
منبع: ایسنا
مرتبط: