زمان خواب منظم به کودکان کمک می کند تا احساسات خود را تنظیم کنند
همه ما می دانیم که خواب مهم است، اما بسیاری از والدین ممکن است از اثرات مخربی که از دست دادن خواب می تواند بر سلامت عاطفی کودکان داشته باشد آگاه نباشند. روشهای رفتاری جدید در تحقیقات اطفال و رشدی فراتر از گزارشدهی والدین است که اغلب میتواند منحرف شود و اهمیت الگوهای خواب منظم برای تنظیم هیجانی کودکان را روشن میکند.
یک قرن تحقیق در مورد خواب
در کنار تجارب شخصی ما از صبحهای گیجآلود که پس از شبهای بیخوابی رخ میدهد، سالها مطالعات تحقیقاتی دادههای کمی روشنکنندهای ارائه کردهاند که خواب را به عنوان سنگ بنای سلامتی تقویت میکند.
تحقیقات تجربی در مورد خواب حدود صد سال پیش در آزمایشگاه پروفسور ناتانیل کلیتمن در دانشگاه شیکاگو آغاز شد و به شدت در مراکز تحقیقاتی امروزی ادامه یافته است. خواب کافی و با کیفیت خوب با پیامدهای سلامتی مثبت در طیف وسیعی از اقدامات فیزیولوژیکی مانند پیشگیری از بیماری، عملکرد شناختی، عملکرد متابولیک و طول عمر مرتبط است.
خواب همچنین تأثیر زیادی بر خود عاطفی ما دارد.
وقتی خواب کافی و ثابتی داشته باشیم، میتوانیم بزرگسالانی مهربانتر، صبورتر و نوعدوست باشیم – و تحقیقات جدید به ما نشان میدهد که عادات خواب منظم برای بچهها به همان اندازه مهم است.
مطالعات رفتاری رشدی
دیدگاه های زیادی در مورد برنامه خواب برای کودکان وجود دارد (که گاهی اوقات “آموزش خواب” نامیده می شود) و اینکه دقیقاً چه چیزی برای یک کودک طبیعی تلقی می شود. گاهی اوقات دیدگاه های متفاوت می تواند کاملاً بحث برانگیز باشد.
بسیاری از مطالعات در مورد خواب کودکان شامل روش هایی است که به گزارش های والدین از رفتار فرزندانشان بستگی دارد. به عنوان مثال، ممکن است از والدین خواسته شود که یک نظرسنجی را تکمیل کنند یا به چند سؤال مصاحبه در مورد نحوه عملکرد فرزندشان پس از چند شب خوابیدن به مقدار مشخص پاسخ دهند.
در یک سری از مطالعات اخیر توسط Adwoa Dadzie و پروفسور Orfeu Buxton در دانشگاه پن ایالتی، روشهای رفتاری به جای روشهای گزارش والدین برای درک بهتر اینکه آیا حفظ برنامه خواب منظم با پیامدهای هیجانی و رفتاری مثبتتر برای کودکان مرتبط است یا خیر، استفاده شد.
بیش از ۱۰۰ کودک شش ساله به مدت یک هفته دستگاه های نظارت بر خواب را روی مچ دست خود می بستند. این دستگاه ها زمان خواب کودکان، کیفیت خواب و مدت زمان خواب آنها را پیگیری می کردند.
سپس رفتارها و عواطف کودکان به صورت حضوری در یک کلینیک مورد آزمایش قرار گرفت، جایی که آنها در کارهای مختلفی شرکت کردند که قصد برانگیختن ناامیدی را داشت. این وظایف به تیم تحقیقاتی اجازه داد تا ظرفیت هر کودک را برای تنظیم احساسات خود در هنگام مواجهه با چالش مشاهده کنند و کنترل عاطفی کودکانی را که تجارب خواب مختلفی داشتند (مثلاً زمان شروع خواب، مدت زمان خواب، کیفیت خواب) مقایسه کنند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که منظم بودن برنامههای خواب کودکان – چه آنها در طول یک هفته هر روز به خواب رفته یا تقریباً در یک زمان مشخص از خواب بیدار شوند – تأثیر بیشتری بر کنترل هیجانی و رفتار آنها نسبت به مدت زمان یا زمان نشان میدهد. کیفیت خواب
کودکانی که برنامه خواب منظمتری داشتند، کنترل بیشتری بر احساسات و رفتارهای خود نشان دادند.
این تحقیق ماهیت ظریف تحقیقات خواب رشدی را به ویژه در رابطه با رابطه بین خواب ثابت و تنظیم هیجانی روشن می کند. اگرچه مدت زمان خواب مهم است، اما زمان خواب و بیداری منظم و ثابت ممکن است در حمایت از کنترل عاطفی کودکان مؤثرتر باشد.