اختلال «شخصیت مرزی» نتیجه درد دل والدین با فرزندان است

جامعه ورزشی آفتاب نو:حسین روزبهانی روانشناس بالینی و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا درباره عوارض درد دل والدین با فرزند گفت:اختلال «شخصیت مرزی» نتیجه درد دل والدین با فرزندان است. با توجه به این که اختلاف نظرات، عدم تفاهم یا همسو نبودن والدین در مسائل نباید جلوی فرزندان بروز داده شود؛ علاوه بر این که عدم رعایت این موضوع به ترسیم الگوی ناسالم برای آسیب زدن به کودک کمک می‌کند؛ می تواند بر رابطه عاطفی فرزند در آینده هم تأثیرگذار باشد.

عیب جویی والدین از یکدیگر حرمت پدر و مادری را در هم می‌شکند

وی اولین تأثیر درد دل والدین با فرزند را از بین رفتن احترام بین زوجین دانست و ادامه داد: با توجه به این که کودکان تا پیش از ۷ سالگی هر آنچه که می‌بینند را باور می‌کنند؛ به طبع گلایه‌های مربوط به پدر یا مادر خود را که از طریق والدین خود به عنوان اولین الگو‌های زندگی شنیده اند نیز باور خواهند کرد.

این روانشناس بالینی با اشاره به آسیب‌های ناشی از این قضیه در بزرگسالی کودک افزود: صحبت همراه با بی‌احترامی با خانواده، عیب جویی‌های مکرر، انجام رفتار‌های نامناسب جلوی فرزندان از جمله بلا‌هایی است که در اثر درد دل والدین با فرزند به سر زندگی آینده کودک می‌آید.

این استاد دانشگاه با بیان این که عیب جویی‌های همسران از هم در حضور کودک باعث شکسته شدن مقام پدر یا مادری نزد کودک می‌شود، تشریح کرد: کودک با مشاهده ایراد گرفتن‌های پدر و مادر از یکدیگر به خود این اجازه را می‌دهد که با هر لحنی با پدر و مادر خود صحبت کرده و گا‌هی ایراد‌های نامناسب و حتی اشتباه از والدین خود بگیرد و از همین رو نه تنها نگاهی که به والدین خود دارد دستخوش تغییر می‌شود؛ بلکه اصطلاحاً روی فرزند به روی پدر و مادر باز می‌شود.

تزلزل محیط امن خانه در بی‌احترامی والدین

روزبهانی با بیان این که کودکان، برداشت والدین نسبت به یکدیگر را به عنوان ویژگی‌های واقعی پدر و مادر خود تلقی می‌کنند، تصریح کرد: با توجه به این که رفتار پدر و مادر تبدیل به ملکه ذهن کودک می‌شود؛ کودک در آینده با تصور درست یا غلط بودن این باور‌های بنیادی تصمیم گرفته و بر همین اساس عمل خواهد کرد و به این ترتیب تا روزی که کودک متوجه واقعیت شود؛ ارتباطات کودک، تحت شعاع قرار خواهد گرفت.

وی با اشاره به دو بعد شناختی و هیجانی اظهار داشت: در بعد شناختی که با توجه به باور‌های فرد شکل می‌گیرد؛ تفاوتی بین دختر و پسر نیست. به عبارت دیگر در تاثیری که باور‌ها در ذهن کودکان می‌گذارند، جنسیت دخیل نخواهد بود. با این حال احساسات و هیجانات در جنس زن جریان بیشتری دارد و از همین رو تأثیر بیشتری بر تصمیمات می‌گذارد.

این روانشناس بالینی با بیان این که انتقاد محترمانه زوجین تاثیر کمتری بر فرزند دارد؛ گفت: با توجه به این که «احترام» در صدر ۵ رکن اصلی رابطه قرار دارد؛ عیب جویی از همسر در جمع در مغایرت با این ارکان است. از همین رو رفتار‌های ناسازگار با این ارکان مصداقی از اعطای مجوز به کودک برای انجام دیگر رفتار‌های ناپسند در جمع است که به مرور زمان به محیط امن خانواده آسیب خواهد زد.

بزرگسالی کودکان، انعکاسی از رفتار پدر و مادر است

این استاد دانشگاه با اشاره به درگیری‌های فیزیکی والدین ادامه داد: با توجه به این که خیلی از اختلالات یا طرحواره‌های ناسازگار ناشی از درگیری‌های فیزیکی والدین هستند؛ می‌توان گفت کودکانی که زیر دست این والدین تربیت می‌شوند به طور معمول افرادی پرخاشگر هستند که خشم درونی خود را نیز به جامعه القاء می‌کنند. افراد ضد اجتماعی یا مردانی مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز از دیگر گزینه‌هایی هستند که در دامن درد دل‌های والدین با فرزندان رشد می‌کنند.

روزبهانی عدم ثبات فردی، استرس و تنش‌های متعدد را از عواقب درد دل‌های والدین با فرزندان دانست و افزود: با توجه به این که بزرگسالی کودکان، انعکاسی از رفتار پدر و مادر با یکدیگر است؛ علاوه بر این که اختلافات نظر نباید جلوی کودکان بیان شود، والدین نیز مستلزم احترام به یکدیگر هستند چرا که انعکاس این رفتار در کودک به خانه برخواهد گشت و به این ترتیب خانه به فضایی امن تبدیل خواهد شد.

وی با اشاره به کودکان با مشکلات شخصیتی خاطرنشان کرد: ماحصل پرورش کودک در خانه‌های ناامن و پر از جنگ و جدال چیزی به جز راندن فرزند از محیط خانواده نیست. از همین رو کودک به سمت روابط ناسالم و نامشروع با همجنس یا جنس مخالف گرایش پیدا می‌کند که در چنین شرایطی، وضعیت از کنترل پدر و مادر خارج شده و آب ریخته شده بر روی زمین، جمع نخواهد شد.