ثبت شاهنامه‌خوانی _رونمایی از گنج پنهان اقلید فارس

شاهنامه‌خوانی در شهر “دژکرد” و روستای “چرکس” از توابع بخش سده شهرستان اقلید در شمال فارس، به تازگی در زمره آثار ناملموس ملی به ثبت رسیده است؛ آن هم درصورتی که حتی بسیاری از دست‌اندرکاران و پژوهشگران ثبت میراث ناملموس از وجودش بی‌اطلاع بودند.

بر کسی پوشیده نیست که شاهنامه بیش از هر اثر دیگر، نمایان‌گر هویت فرهنگی ایرانیان است؛ از همین رو در میان گروه‌های مختلف مردم جایگاهی ممتاز دارد؛ این اهمیت تا به حدی است که در برخی مناطق ایران، شاهنامه‌خوانی به سنتی بدل شده که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

در فهرست آثار ناملموس ملی که در ۱۹ شهریورماه سال ۹۹ به ثبت رسید، عنوان آیین شاهنامه‌خوانی در شهر “دژکرد” و روستای “چرکس” از شهرستان اقلید در ۲۶۷ کیلومتری شمال شیراز نیز به چشم می‌خورد. آیینی که حتی مسوول ثبت میراث ناملموس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس نیز اذعان کرد که از وجودش بی‌اطلاع بوده‌ و در مسیر ثبت اثری دیگر با معرفی اهالی بومی منطقه، با آن آشنا شده‌ است.

مژگان ثابت‌قدم به ایرنا می‌گوید که درحالیکه برای شناسایی عنصر فرهنگی دیگری به اقلید سفر کرده بود، از این آیین اطلاع یافته و همین موضوع جذابیت آن را برایش دوچندان ساخته است.

اقوام لر از دیرباز برای شاهنامه ارزشی ویژه قائل بوده‌اند

به گفته او، بیشتر اهالی ساکن در دژکرد و چرکس فارس را اقوام لر تشکیل می‌دهند و لرهای این ناحیه از دیرباز به شاهنامه علاقه‌ای ویژه داشته‌اند؛ درست مانند شیرازی‌ها که به حافظ‌خوانی اهمیت می‌دهند. در این منطقه از فارس شاهنامه با لهجه محلی خوانده می‌شود و افراد برای شخصیت‌های شاهنامه ارادت خاصی قائل‌اند.

بر همین اساس است که میرجلال‌الدین کزازی شاهنامه پژوه و استاد ادبیات در مقاله “شاهنامه، نامه فرهنگ ایران” می‌گوید: “کودک لر زمانی که دیده به جهان می‌گشاید، در آن هنگام که در گهواره آرمیده است به شیوه‌ ناخودآگاه و ناخواسته با جهان شاهنامه آشنایی می‌یابد. مادر لر با بیت‌هایی از شاهنامه برای خسباندن کودک لالایی می‌خواند. کودک پیش از آنکه با نام خویشان خود آشنا شود با نام‌های شاهنامه آشنایی یافته است و اصلاً نیازی ندارند برای شناخت شاهنامه به دبستان برود، دانش بیاموزد یا شاهنامه‌شناس شود، شاهنامه در اوست، با اوست، از اوست.”

نظم شاهنامه به‌گونه‌ای است که امکان درک عمیق روایت‌های فردوسی را فراهم می‌سازد، روایت‌هایی که به ابعاد مختلف زندگی اجتماعی می‌پردازد که در جای‌جای ایران و در فرهنگی به همین وسعت گسترش یافته است.

تا پیش از سلطه‌یافتن وسایل ارتباط جمعی، شاهنامه از جمله پرطرفدارترین کتاب‌ها در میان خانواده‌های ایرانی بوده است و به‌ویژه اقوام لر، بیش از دیگر جوامع با ‌آن الفت داشته‌اند؛ این مهم هم در نام‌گذاری‌های آن‌ها، هم در لالایی‌ها و ترانه‌های محلیشان و هم در رسم شاهنامه‌خوانی این قوم در مراسم مختلف دیده شده است.

نحوه زیست عشایر لر آن‌ها را به شاهنامه پیوند می‌دهد

این مساله قطعا دلایل بسیاری دارد؛ اما از منظر فرهنگی، شباهت و پیوستگی نحوه زندگی عشایر لر با زندگی رزمی و حماسی شاهنامه باعث این انس شده است؛ بدان‌گونه که عملکردهای شجاعانه قهرمانان داستان‌های کهن با رزم‌آوری‌های آنان پیوند می‌یابد، جوانمردی‌ها با رستم، نامردی‌ها با شغاد و حیله‌گری و افسون‌ها با  پیران ویسه یا زال تعریف می‌شود.

مسوول ثبت میراث ناملموس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس در همین زمینه عنوان می‌کند: جوانان و نوجوانان بارها و بارها از زبان مادر یا مادربزرگ خود ضرب‌المثل‌هایی از داستان‌های شاهنامه را شنیده‌اند، بهترین اسب را رخش رستم می‌دانند و بزرگ‌ترین افعی کوهستان برایشان یادآور خان سوم رستم است؛ از همین رو است که این همذات‌پنداری‌ها سبب شده شاهنامه در بین اقوام لر شمال فارس جلوه‌ای ارزشمند بیابد.

ثابت‌قدم می‌افزاید: در دژکرد و چرکس همه مردم به شاهنامه علاقه‌مندند و در محافل خانوادگی‌شان، آن را چاشنی حضورشان می‌کنند، براساس مشاهدات صورت‌گرفته همه اهالی این ناحیه سعی می‌کنند با صدای رسا شاهنامه بخوانند، جوانان از رو و پیران از بر.

او با اشاره به اینکه این آیین میراث عظیم فرهنگی اقوام لر و ساکنان شمال فارس به‌شمار می‌رود که از دیده‌ها نهان مانده بود، ابراز می‌دارد که با شناسایی و پاسداری از این میراث، زمینه انتقال آن نسل‌به‌نسل فراهم می‌شود.

نام اقلید در شاهنامه و ارادت مردم به این کتاب

او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که نام “اقلید” در شاهنامه آمده و شاید دلیل ارادت مردم این ناحیه به شاهنامه هم از همین رو باشد که آنان خود را بازیگران روایت‌های فردوسی می‌دانند؛ از سوی دیگر ارادت تیره ها و طایفه ها مختلف اقوام لر در سراسر زاگرس زبانزد است و نشان می‌دهد که شاهنامه‌خوانی چرکس و دژکرد اهمیتی ویژه دارد.

جز این‌ها نباید از این نکته نیز غافل شد که یکی از دلایل محبوبیت شاهنامه در نزد اقوام لر، برخورداری لهجه لری از ذخایر باارزش واژگانی فارسی دری و کهن است که پشتوانه پیوند فرهنگی مردمان را با این کتاب فراهم ساخته و سبب روان‌تر شدن و دریافت آن حتی در میان افراد عامی و بیسواد شده است.

امروز دیگر، میراث فرهنگی تنها به آثار و بناهای تاریخی و مجموعه‌ای از اشیا محدود نمی‌شود، بلکه ذخایر فرهنگی مردم جهان را نیز دربرمی‌گیرد؛ از آن جمله‌اند سنت‌های شفاهی،‌ هنرهای اجرایی و نمایشی، فعالیت‌های جمعی، آیین‌ها و جشن‌ها، علوم و دانش‌ طبیعی و فعالیت‏‌های مرتبط با طبیعت، کیهان و صنعت‌گری سنتی به همراه تمام مهارت‏‌های مربوط به تولید صنایع‏‌دستی سنتی.

پاسداری از این ذخایر فرهنگی برای حفظ فرهنگ هر کشور ضروری است؛ با این نگاه، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس و چرایی شناسایی و ثبت آن‌ها معنا می‌یابد؛ چراکه این آثار نسل ‏به‏ نسل و سینه ‏به ‏سینه از اجداد بشر به انسان امروزی رسیده و بایسته است به نسل‏‌های بعدی نیز منتقل ‌شود.

طبق مفاد بند دوم کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس، این گونه تعریف می‌شود: رویه‌ها (عُرف‌ها)، نمادها، دانش‌ها، مهارت‌ها، ابزارها، اشیا، آثار هنری و مکان‌های مرتبط با آنها، که جوامع و افراد، آنها را بخشی از میراث ناملموس خود می‌شناسند و همواره از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شود و پیوسته به وسیله انسان‌ها و جوامع و گروه‌ها در پاسخ به محیط اطراف‌شان و در تقابل با طبیعت و تاریخشان خَلق می‌شود و سازگار با مفاد حقوق بشر بین‌المللی و شرایط احترام متقابل میان جوامع، گروه ها و اشخاص باشد.

توجه به میراث فرهنگی ناملموس، نقش مهمی در گفت‌‏و‏گوی‌ بین ‌فرهنگ‌های مختلف ایفا می‌کند و سبب ایجاد احترام متقابل به تنوع فرهنگی و شیوه‌های گوناگون زندگی می‏‌شود. میراث فرهنگی ناملموس، فرصتی است برای عرضه و ارائه فرهنگ و سبک زندگیِ اصیل کشورهای مختلف دنیا در عرصه بین‏‌الملل؛ و موجب مقاومت فرهنگی در برابر یکسان‏‌سازی فرهنگیِ کشورهای قدرتمند جهان می‌‏گردد.

منبع:ایرنا

مرتبط:

بیشتر شدن اقبال به شاهنامه و فردوسی

چرا نوجوانان باید شاهنامه بخوانند/ ادای دین ادبیات ایران به فردوسی

شاهنامه خوانی برای کودکان