انواع گوشهگیری در کودکان
گوشهگیری در کودکان در دستههای گوناگونی قرار میگیرد. ممکن است گوشهگیری در نتیجه کمرویی کودک به وجود بیاید، یعنی یک کودک به دلیل کمرویی، تمایلی برای برقراری ارتباط با دیگران به خصوص فرد غریبه نداشته و از آن گریزان باشد که بسیاری از گوشهگیریها در کودکان همین دلیل و مشکل را دارند. شدیدترین حالت در گوشهگیری کودکان، انزوای اجتماعی نام دارد که در آن کودک نه تنها تمایلی برای بازی کردن و ارتباط با همسن و سالان خود ندارد که از آن گریزان نیز هست. خجالت شدید به همراه حالتهایی از ترس و افسردگی میتواند دلیل اصلی به وجود آمدن انزوای اجتماعی در کودکان باشد. حالتی دیگر از گوشهگیری مردد بودن نام دارد که کودک در این حالت به جای بازی با همسن و سالان خود و شرکت در فعالیت، در گوشهای مانده و نظارهگر بازی خواهد بود و این حالت در کودکانی که والدینی سختگیر و مداخلهگر دارند، بیش از دیگران اتفاق خواهد افتاد. اگر بخواهیم دلایل به وجود آمدن گوشهگیری کودک را در خود او جست و جو کنیم، باید گفت دلایل درونی به چند دسته تقسیم خواهند شد.
علتهاى گوشهگیرى
عوامل ژنتیکی و ارثی در کنار نحوه ارتباط و تعامل کودک با پدر و مادرش میتواند تاثیر مهمی در اجتماعی شدن او بر جای بگذارد. دلیل درونی دیگر برای بروز اختلال گوشهگیری در کودکان میتواند افسردگی باشد که البته این مسله دو طرفه بوده، یعنی خود اختلال گوشهگیری نیز میتواند سبب تشدید و به وجود آمدن اختلال افسردگی در کودکان باشد. کمبود توجه و بیشفعالی نیز یکی دیگر از دلایل به وجود آمدن اختلال گوشهگیری و انزوا در کودکان است، چرا که ارتباطات اجتماعی در این دسته از کودکان میتواند به شدت دچار اختلال گردد. در هر صورت دلیل به وجود آمدن کودک گوشهگیر هر کدام از موارد گفته شده هم که باشد، نیاز است تا والدین رفتارها و نکتههایی خاص را در برخورد با این گونه کودکان مدنظر قرار داده و با این کارها از تشدید عارضه و اختلال جلوگیری کرده و حتی آن را به مرور زمان در کودک از بین ببرند.
پدر و مادرهاى عزیز لطفا توجه كنید
در کودکان بین دو تا ۵ سال نیاز است تا علت به وجود آمدن گوشهگیری مشخص شده و با اصلاحات در سبک فرزندپروری و نحوه تعامل کودک با والدین و موارد این چنینی ترس کودک از بین برده شود و با افزایش اعتماد به نفس کودک باعث افزایش تعاملات و روابط اجتماعی در او گردید. برخی از کودکان گوشهگیر در نتیجه اشتباهات تربیتی والدین به وجود میآیند، مثلا حتی اگر والدین کاملا فهمیدهاند که کودکشان خجالتی و گوشهگیر است، نباید در حضور او، این مسائل را به زبان بیاورند، مثلا بگویند کودک من خجالتی است و نمیتواند با دیگر همسن و سالان خود بازی کند، چرا که این مباحث باعث تشدید گوشهگیری و خجالت او میشود و یا در موردی دیگر هرگز نباید کودک را به دلیل کارهایش مورد تمسخر قرار داد که این کار میتواند اعتماد به نفس او را تا درجه نابودی پیش بکشد، چرا که بسیاری از حسهای اعتماد به نفس و عزت نفس افراد در دوران کودکی در آنها شکل میگیرد، لذا والدین باید در این موارد بسیار دقت عمل به خرج دهند. هرگز نباید کودک را با دیگر افراد مقایسه نمایید، به خصوص اگر او آن فرد را کاملا بشناسد. مثلا اگر به او بگویید که «نگاه کن ببین دوستت چقدر اجتماعی است و با دیگران چه خوب رفتار میکند، اما تو چرا این قدر خجالتی، کمرو و ترسو هستی»، این کار باعث کاهش اعتماد به نفس در کودکان و در نتیجه آن به وجود آمدن یک کودک گوشهگیر میشود.
عدم کارایی تستهای نقاشی در تشخیص خجالتی بودن کودکان
تستهای نقاشی برای مشخص کردن بهرههوشی کودکان و اختلات روحی و روانی و ارتباطی که بین کودک و والدین برقرار است، مورد استفاده قرار میگیرند، نه برای کشف نشانه خجالتی بودن کودکان. کودک، پدر مستبد و زورگو را خیلی بلندتر از همه میکشد یا استفاده زیاد کودک از رنگ مشکی، نشاندهنده زمینههای افسردگی در او است که باید علت را در گرم بودن و محیط سالم بین کودک و والدین بررسی کرد.
درمان کمرویی در گرو عدم تحقیر کودکان
برچسبهایی مانند اینکه دائم جلوی دیگران عنوان کنیم «بچه ما خجالتی است»، «سلام کردی ؟» و اینکه پدر و مادر از طرف بچه به دیگران «سلام» کنند، از بدترین نوع رفتارها محسوب میشود. در حقیقت با چسباندن یک سطح رفتاری به کودک، او این حرف را در خود میپذیرد که «من یک بچه خجالتی هستم». از دیگر راههای درمان کمرویی بردن کودکان به پارک و محیطهای شلوغ است. برای تقویت ارتباط و تعاملات اجتماعی، گام اول این است که اگر بچه ما ۵ ساله است، در ابتدا با بچههای کمسن و همسال خودش ارتباط برقرار کند و در برقراری ارتباط و دوستی با آنها تشویق شود. این امر باعث میشود که کودک بگوید من میتوانم ارتباط برقرار کنم و کمکم اعتماد به نفسش تقویت شود و بتوانند با بچههای بزرگتر از خودش هم ارتباط برقرار کند.
دكتر پروانه صفایی مقدم – متخصص رو انشناسی بالینی
مرتبط: