کودک همسری و حقوق نوین نوجوانی
کودک همسری و حقوق نوین نوجوانی
از جمله مباحثی که در نظام های فکری جدید و پست مدرن با چالش های جدی روبه رو شده و در برخی کشورها به تغییرات اساسی انجامیده است، حقوق کودکان و نوجوانان است.
در نظام حقوقی کلاسیک،کودکان و نوجوانان افرادی نادان و معصوم و نیازمند حمایت و راهنمایی تلقی می شده اند که عملاً اختیاری از خود ندارند و بزرگترها (والدین، مدرسه، دولت و جامعه) نیازهای ایشان را تشخیص می دهند و تأمین می کنند.
اما نظام های فکری و فلسفی جدید با تشکیک در مبانی و اصول مدرنیسم و با اتکا به مباحثی چون مفهوم جدید کودکی، جامعه شناسی کودکی، کودکان به عنوان اقلیت و به عنوان دیگری و … تعاریف جدیدی از کودکی و نوجوانی و همچنین ادبیات و هنرهای ایشان ارائه داده اند. این تحولات محدود به حوزه فرهنگ و هنر نماده اند و به حوزه قوانین، حقوق و قضا نیز راه یافته است.
از سوی دیگر بسیاری از صاحب نظران در علوم روان شناسی، علوم اجتماعی و ادبیات به طور جدی مدافع مجزا ساختن مباحث و محصولات و خدمات مربوط به نوجوانان از کودکان و خردسالان هستند که همین دیدگاه زمینه ساز تجدیدنظر در بسیاری از اصول بدیهی پنداشته شده در ادبیات نوجوانان، مشارکت سیاسی نوجوانان، حقوق نوجوانان و … شده است.
با توجه به داغ بودن بحث کودک همسری در میان مردم و صاحب نظران کشورمان، در این نوشته به شکلی موجز از منظر حقوق نوین نوجوانی به کودک همسری نگاه شده است.
معنای کودک همسری و دلایل مخالفت با آن
منظور از عبارت کودک همسری، ازدواج کردن افرادی است که از نظر قانونی و یا عرف یک جامعه کودک تلقی می شوند. در کودک همسری ممکن است همسران کودکان از هم سالان ایشان و یا از بزرگسالان باشند. از آنجا که طبق تلقی عمومی ازدواج امری بزرگسالانه است که کودکان و نوجوانان آمادگی و صلاحیت آن را ندارند، ازدواج کودکان امری غیراخلاقی، ظالمانه و خارج از مصلحت کودکان و جامعه ارزیابی می شود.
منبع: خبر آنلاین
مرتبط: