چطور با افراد عصبی برخورد کنیم؟
چطور با افراد عصبی برخورد کنیم؟
گاهی قهر و ناراحتی در بزرگترها بیشتر از کودکان است. افراد بزرگسال هم در اکثر مواقع نمیتوانند احساساتشان را کنترل یا بیان کنند. خوشبختانه میتوانیم از بزرگترها انتظار این را داشته باشیم که آنها انسانهایی منطقیاند که میتوانند فکر کنند و خشم خود را کنترل کنند. ولی برقراری ارتباط با فردی عصبی کمی فرق میکند.
خشم بخشی از احساسات ماست که هرازگاهی آن را تجربه میکنیم اما کسی که از عصبانیت به عنوان یک حربه برای برخورد با مسائلش برخورد میکند، ارتباط گرفتن با او کار سختی است. در ادامه روشهایی پیشنهاد میکنیم که با بهکارگیری آنها میتوانید طرز برخورد با افراد عصبی را فرا بگیرید.
عدم تغییر دیگری
وقتی کسی خلق عصبی دارد و دائم در حال داد و بیداد است، شما نمیتوانید افکار یا بهتر است بگویم «مَنش» او را تغییر دهید. این وضعیت وقتی بدتر میشود که با چنین فردی ارتباط نزدیکی دارید. پذیرش رفتارهای دیگری، یکی از قسمتهای بسیار سخت ارتباطاتمان است. البته میتوانید به او پیشنهاد کمک بدهید، ولی نمیتوانید کنترلش کنید.
پرسیدن علت ناراحتی
بزرگسالی که همیشه در حال بهانهگیری و خشم است، قادر به برقراری ارتباط مؤثر با دیگران نیست. بنابراین شما باید پیشقدم شوید و از او بپرسید چه چیزی ناراحتش کرده است. اول از همه خودتان باید آرام باشید و به او فرصت بدهید خودش را خالی کند. یادتان نرود که رمز موفقیت در این است که صبور باشید.مثلا میتوانید در این شرایط بگویید: «از روی رفتارت میتونم حدس بزنم که تو از چیزی ناراحتی. لطفا در موردش با من حرف بزن تا اگر کمکی از دستم برمیاد، برات انجام بدم. اگه الان نمیتونی درموردش صحبت کنی، لطفا هروقت حوصلهاش رو داشتی، بیا پیشم. من همیشه آماده شنیدن حرفاتم.»
پذیرش احساسات طرف مقابل
باید به طرف مقابلتان این اطمینان را بدهید که داشتن چنین احساساتی طبیعی است. این بسیار مهم است، حتی اگر روش ابراز احساساتش را قبول نداشته باشید. تأیید احساساتی مانند خشم یکی از بخشهای طبیعی زندگی است که میتواند به مردم کمک کند با احساساتشان سالمتر برخورد کنند. به او بگویید که همانطور که رفتارهای خوب او را قبول دارید، رفتارهای منفیاش را هم میپذیرید. مثلا میتوانید بگویید: «انگار از این شرایط عصبانی هستی و البته عصبانیتت هم کاملا طبیعیه. بهنظرت میتونیم درموردش با هم حرف بزنیم و یه فکری بکنیم تا احساس بهتری پیدا کنی؟»
عذرخواهی کنید
در بیشتر مواقع، عذرخواهی کردن یک جورایی آب ریختن بر روی آتش است. اما اگر حس میکنید کار اشتباهی نکردهاید، میتوانید بابت این معذرت بخواهید که باعث شدید طرف مقابلتان احساس بدی پیدا کند. اگر هم اشتباه کردید آن را بپذیرید و مثلا میتوانید بگویید: «خیلی متأسفم که این کار رو کردم. میدونم که بابت این کار چقدر ناراحتی و هر کاری از دستم بربیاد برای جبران کارم انجام میدم.»
زمان بدهید
کسی که بهشدت عصبانی است، ممکن است نخواهد یا نتواند که گفتوگویی منطقی با شما داشته باشد. گاهی بهترین کار این است که به او فرصت بدهید آرام شود تا بعدا بتواند با شما حرف بزند. اگر این شخص کسی است که با شما زندگی میکند، میتوانید در این لحظات به اتاق دیگری با حتی بیرون خانه بروید و سرتان را گرم کنید. در این مواقع هرچه بیشتر طالب حرف زدن در آن شرایط باشید، ممکن است وضعیت بدتر شود.
بحث قبلی را تمام کنید
اگر مکالمهای که داشتید باعث عصبانیت فرد مقابلتان شده است، بهتر است ادامه بحث را فعلا رها کنید و برای زمان دیگری بگذارید. به طرف مقابلتان فرصت بدهید بر خشم اولیهاش غلبه کند و بعد که آرام و منطقی شد، دوباره با او صحبت کنید.
از ضمیر «ما» استفاده کنید
استفاده از کلمات «من» و «تو» شما را از طرف مقابلتان جدا میکند و این جدایی باعث میشودفردی که عصبانی شده، حالت دفاعی بیشتری بگیرد یا عصبیتر شود. استفاده از کلمه «ما» اینطور القا میکند که شما هر دو در یک تیم هستید و تاحدی از خشم او کم میکند.مثلا این جمله ممکن است باعث افزایش خشم شود: «تو نباید اینقدر این موضوع را بزرگ کنی. منم با چنین مشکلی روبرو بودم ولی اینقدر بزرگش نکردم.» میتوانید همین جمله را به این شکل بگویید: «برای حل این مشکل چیکار میتونیم بکنیم؟ میتونیم با همفکری بهترین راه رو پیدا کنیم.»
لحن صدایتان را کنترل کنید
سعی کنید لحن صدایتان طبیعی و مثبت باشد. وقتی با فردی عصبی حرف میزنید، نباید اینطور بهنظر برسد که دارید دلسوزی میکنید یا خودتان را برتر از او میدانید. اگر فکر کند نگاه بالابهپایین به او دارید، ممکن است عصبانیتر شود یا دیگر به حرف شما گوش ندهد. یادتان باشد طعنهآمیز هم حرف نزنید. تن صدای خود را ثابت نگه دارید تا طبیعی بهنظر برسید.
او را از هیجانش خارج کنید
سعی کنید پس از اینکه فرد احساساتش را بروز داد و تخلیه شد، او را از هیجان به سمت منطق ببرید. البته این روش برای همه جواب نمیدهد، ولی اگر کمک کنید کسی بفهمد که عصبیشدن مشکلی را حل نمیکند، ممکن است همین شروعی برای منطقی فکرکردنِ او هم باشد. مثلا بهتر است بگویید: «میدونم که حالا عصبانی هستی که البته حق هم داری که عصبانی باشی. بیا با هم حرف بزنیم و ببینیم چه راههایی برای حل این مشکل داریم و با هم اوضاع رو بهتر کنیم.» اما در این روند باید حتما احساساتش را تأیید کنید تا حرفهایتان را حمل بر خودبزرگبینی نگذارد.
* کارشناس ارشد روانشناسی
مرتبط:
چه کسی باید اضطراب بچه ها در قرنطینه خانگی را کاهش دهد؟