معرفی چند داستان کوتاه معروف

داستان گویی، همواره تجربه‌ی جدیدی به دنیا اضافه می‌کند. خواندن داستان‌ها، شناخت شخصیت‌ها و زندگی کردن با آن‌ها، باعث گسترده شدن جهان ما می‌شود و لذتی وصف ناشدنی دارد. داستان های کوتاه فارسی یا همان ایرانی از گذشته تا امروز مسیرهای متفاوتی را در محتوا، زبان و ساختار طی کرده‌اند. گاهی سراغ مسائل اجتماعی یا فرهنگی رفته‌اند، زمانی به درونیات شخصیت‌ها پرداخته‌اند و برخی دیگر به کنکاش در مسائل و روابط پیچیده‌ی مردم طبقه‌ی متوسط جامعه مشغول شده‌اند.

 در این یادداشت، چند مجموعه داستان کوتاه فارسی با در نظر گرفتن تنوع محتوایی و زبانی را معرفی کردیم. برای زندگی پر مشغله‌ی امروز که شاید نتوانیم رمان‌های طولانی را تا پایان پیش ببریم، داستان کوتاه انتخاب مناسبی است تا علاوه بر اهیمت خود این داستان‌ها به لحاظ فرم نوشتاری، از خواندن کتاب هم غافل نمانیم و تجربه‌ی جادویی زندگی با شخصیت‌های نوشته شده را از دست ندهیم.

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند

کتاب یوزپلنگانی که با من دویده‌اند، روایت ۱۰ داستان کوتاه با موضوع مرگ است که هر کدام کاملاً مجزا و با نثری خاص و شعرگونه توسط زنده‌یاد بیژن نجدی نوشته شده است. در این کتاب نشانه‌هایی از سبک مدرن و پست‌مدرن است که در سال ١٣٧٣ چاپ و یک سال بعد برنده‌ی قلم زرین «جایزه‌ی گردون» و در سال ١٣٧٩ برگزیده‌ی نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد.

در کلمه‌ به‌ کلمه‌ی کتاب (شازده کوچولو) تصویرسازی‌های شگفت‌انگیز و قلم جادویی‌ بیژن‌نجدی رخ می‌نماید. یوزپلنگانی که با من دویده‌اند تنها کتابی است که در زمان حیات نجدی منتشر شده. آثار دیگر او پس از مرگش، به چاپ رسیدند. او به‌دلیل سبک خاصی که در روایت‌ها و شخصیت‌پردازی‌ها داشت، داستان‌ها را به‌شکلی خاص و منحصربه‌فرد ساخته و پرداخته است، به‌گونه‌ای که مخاطب را تا عمیق‌ترین فضاهای توصیفی می‌کشاند. جملات کوتاهی که در جان‌بخشیدن اشیاء بی‌جان به‌کار می‌برد، نشان‌دهنده سبک خاص این نویسنده است.

چمدان

بزرگ علوی از بزرگترین نویسندگان ایران در سال ۱۲۸۲ در تهران به دنیا آمد. او نوه‌ی حاج سید محمد صراف نمایندهٔ نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. بزرگ علوی دوران دبیرستان را در آلمان سپری کرد این اولین آشنایی او با ادبیات روز جهان بود. در سال ۱۳۰۶ پدرش خودکشی کرد و یک سال پس از آن او به ایران بازگشت. مدت زیادی در مناطق مختلفی از ایران معلمی کرد و بعدها در دیداری که با تقی ارانی داشت به حزب کمونیست پیوست و همراه ۵۲ نفر از اعضای حزب زندانی شد. پس از فرار شاه که همه زندانیان مشمول عفو عمومی شدند او هم آزاد شد. در این زمان دو کتاب “۵۳ نفر ” و “ورق پاره‌های زندان” را منتشر کرد. مجموعه داستان “چمدان” از مهمترین کتاب‌های علوی است. او در این کتاب تا حدی تحت تاثیر نثر هدایت و روانکاوی فروید است. قهرمانان او بیشتر انسان‌های ناکامی هستند که دور از وطن در غربت و آوارگی سر می‌کنند. در داستان «قربانی» خسرو در اثر بیماری سل بستری و محکوم به مرگ است.

عشق روی پیاده رو

«عشق روی پیاده‌رو» ۱۲ داستان از نویسنده موفق معاصر، مصطفی مستور دارد. ماجرای ۲ تا از داستان‌ها در خارج از ایران می‌گذرد و شخصیت‌های آن هم خارجی هستند. موضوع این داستان‌ها مانند بیشتر داستان‌های مستور، عشق، زندگی، اندوه و خداوند است؛ مضامینی که به شدت در هم پیچیده و گره‌خورده‌اند و شاید هیچ‌کدام بدون وجود دیگری قابل معنا و درک شدن نیستند. برخی از این داستان‌ها از خاطرات کودکی نویسنده الهام گرفته شده‌اند. این داستان‌های کوتاه آنقدر حس قشنگی دارند که آدم با خواندن آنها حس عاشقی دارد.

مردی که گورش گم شد

کتاب «مردی که گورش گم شد» حافظ خیاوی شامل هفت داستان کوتاه است. در سه داستان اول با نام‌های «روزه‌ات را با گیلاس باز کن»، «آن‌ها چه‌جوری می‌گریند؟» و«چشم‌های آبی عمو اسد»، راوی درگیر عقاید مذهبی و اصول شرعی نهادینه شده در تار و پود وجود خود است و نویسنده این اصول را از دید خود راوی به چالش می‌کشد. در چهار داستان بعدی «صف دراز مورچگان»، «مردی که گورش گم شد»، «ماه بر گور می‌تابد» و «مردها کی از گورستان می‌آیند؟» موضوع متفاوت شده و برای مخاطب از مرگ سخن می‌گوید.

کتاب پوکه باز

«کوروش اسدی» برنده جایزه ادبی گلشیری برای کتاب «باغ ملی» در سال ۱۳۴۳ متولد شد و درسال ۱۳۹۶ به مرگ خود خواسته رسید. «پوکه‌باز» نام دهمین داستان کوتاه از مجموعه داستانی به همین نام است. داستان‌های این مجموعه اغلب درباره سال‌های جنگ تحمیلی یا شخصیت‌هایی است که زندگی‌شان به گونه‌ای با جنگ گره خورده و در طول جنگ هر روز درگیر مرگ بوده‌اند. مرگ اندیشی به نوعی درونمایه‎ی تمام داستان‌ها است. «پوکه‌باز» روایتی نو از جنگ است، درباره افرادی که بارها مرگ را از نزدیک لمس کرده‌اند و نمی‌توانند زندگی عادی داشته‌ باشند. اگرچه در داستان‌هایی مثل «خواب‌های جنوبی» تنها سایه‌ای محو از جنگ را می‌بینیم، اما ناامیدی و مرگ‌اندیشی در شخصیت‌هایی که به رویا پناه می‌برند و خودخواسته یا به اجبار تنها هستند از نقاط بارز داستان است. در داستان های کوروش اسدی دیالوگ‌های کمی می‌خوانیم و بیشتر شاهد مونولوگ‌های افراد با خودشان هستیم.

منبع: ایسنا

مرتبط:

انتشار ۳ کتاب از «نویسنده‌های بزرگ، خواننده‌های کوچک»