اردوی یک روزه پیشاهنگی – خانه جهانگردی – ۹۸/۱۲/۲

گزارش و عکسهای تهیه شده توسط پیشاهنگان گزارش و عکسهای تهیه شده توسط مربی

 

 

گزارش اردوی پیشاهنگی
 

ما با پیشاهنگان و فرشتگان با یک مینی بوس تیوتا حرکت کردیم و ساعت ۸:۳۰ رسیدیم در جایی و توقف کردیم.

مراسم پرچم را اجرا کردیم و صبحانه که آش خوشمزه ای بود را خوردیم.

بعد از آش تیر و کما بازی کردیم و همچنین آموزش ابزارداشتیم که خیلی به درد ما خورد.

بعد از کلاس آموزشی بازی زوو کردیم که من از همه بهتر بودم.

بعد کمی استراحت کردیم و سیب خوردیم و دوباره به بازی دیگری مشغول شدیم.

بعد از بازی نیما به ما گفت که منش ها و سوگندهای پیشاهنگی را تمرین کنیم و یاد بگیریم.

دوباره نیما به ما اجازه بازی داد و باهم دوباره زوو بازی کردیم.

بعد از بازی دست هایمان را شستیم و رفتیم ناهار خوردیم که سالاد الویه بود و خیلی خوشمزه بود که من ۲تا ساندویچ خوردم.

بعد از ناهار مراسم پرچم را دوباره اجرا کردیم.

وسایل را بعد از مراسم جمع کردیم و به پایین برگشتیم.

در راه برگشت فریاد شادی خواندیم و به پایین که رسیدیم گزارش ها را نوشتیم.

 

گزارش از: محمد متین حبیبی

 

 

جمعه ٢اسفندماه روز برگزاري يكي از اردوهاي پيشاهنگي فصل زمستان بود.

صبح با شور و شوق زیادی برای شركت در يك اردوي  كنار پيشاهنگان بيدار شدم. ساعت ۷:۵۰ به خانه ی جهانگردی رسیدم. پیشاهنگان و فرشتگان بعد از اعلام کد اردوی خود به صف شدند. ابتدا پیشاهنگان و سپس فرشتگان وارد ون شدیم.

به سمت کوه سرخ حرکت کردیم و ساعت ۸:۵۰ دقیقه به دامنه کوه رسیدیم.

قسمتي از مسیر را پياده طي كرديم تا به مكان زیبایی کنار رودخانه رسيديم.

آب روانی كه از كوها سرچشمه گرفته بود از كنار ما رد مي شد و صداي آن آرامش كوه را لذت بخش تر مي كرد.

اولین کلاس آموزشی اجرای مراسم سوگند و پرچم بود.

پيشاهنگان و آقاي قاجار چوب پرچم را براي اجراي مراسم آماده کردند. سپس پيشاهنگان و فرشتگان در صفوف منظم مراسم پرچم و سوگند را اجرا كردند.

سررسد محترم توضیحاتی در انتهای مراسم پرچم برای اجرای بهتر مراسم دادند.

بعد از مراسم پرچم به سراغ صبحانه لذيذي رفتيم كه عطرش همه جا را پر كرده بود.

آش داغ در آن هواي دلچسب ودر كنار پيشاهنگان و فرشتگان بسيار چسبيد.

پس از صبحانه كلاس آموزشي كار با ابزار شروع شد.

سر رسد محترم نحوه كار با تير كمان را آموزش دادند. با آماده كردن يك نشان (سیبل)  همه ي پيشاهنگان به نوبت تيراندازي كردند.

علاقه ی پیشاهنگان به تیراندازی به حدی بود که شکستن تیر مانع تمرین آن ها نشد و همچنان ادامه دادند.

نیما نورائی کلاس ابزار شناسی را شروع کرد.

در کلاس آموزشی با استفاده از توضیحات و تجربه ی آقای قاجار ابزاراتی چون چاقو، تبر، اره، چوب پیشاهنگی و … را به پیشاهنگان معرفی و کاربرد آن ها را نیز یاد داد.

بعد از کلاس ابزار شناسی و خوردن میان وعده که سیب بود، پیشاهنگان مشغول بازی  شدند و فرشته ها نیز مشغول به تمرین سوگند و منش ها شدند.

نزدیک ظهر شد،  به سختی پیشاهنگان را از بازی جدا کردیم و همگی برای شستن دست ها به نزدیک رودخانه رفتیم.

ناهار، سالاد الویه بسیار خوشمزه ای بود که بعد از آماده سازی ساندویچ ها توسط من میل کردیم.

بعد از ناهار بار دیگر مراسم پرچم را اجرا کردیم. این بار با نظم و هماهنگی بیشتر.

سپس در مراسم سررسد محترم پریا عبدالهی را به عنوان پیشاهنگ نمونه اعلام کردند و نشان آن را به این فرشته ی نمونه اهدا کردند.

شروع به جمع کردن وسایلمان کردیم و قبل از حرکت همه با هم عکس یادگاری گرفتیم.

پیاده روی را شروع کردیم در راه با قدرت هرچه تمام تر فریاد شادی می خواندیم که پیاده روی را هیجان انگیز می کرد.

با رسیدن به دامنه کوه همه نشستیم و مشغول گزارش نویسی شدیم.

با اتمام گزارش نویسی پیاده رویمان را ادامه دادیم، پیشاهنگان با خواندن فریاد شادی؛ آقای قاجار چه مرد خوبی… برامون میخره بستنی چوبی به خواسته ی خود رسیدند.

سررسد محترم برای همه بستنی خریدند که بعد از پیاده روی به همه ی ما چسبید.

این بود یک اردوی زمستانی در کنار پیشاهنگان.

 

گزارش از: نیلوفر زمانی