اردوی یک روزه پیشاهنگی تنگ سرخ – ۹۸/۶/۱

گزارش و عکسهای تهیه شده توسط پیشاهنگان   گزارش و عکسهای تهیه شده توسط مربی

 

 

گزارش اردوی پیشاهنگی
 

روز جمعه یک شهریور ساعت ۷:۴۵ پیشاهنگان و فرشته ها برای اجرای یک اردوی دیگر در مکان همیشگی، خانه جهانگردی جمع شدیم که البته در این اردو ۲ مهمان به جمع ما اظافه شده بودند و بعد از اعلام کد اردوی خود ساعت ۸:۱۵ به سمت تنگ سرخ در شهر یاسوج حرکت کردیم. در مسیر فریاد شادی تمرین کردیم . همچنین آقای قاجار گره qp را آموزش دادند و همه چندین بار آن را تمرین کردیم تا به خوبی آن را فرا گیریم، سپس گره دو خفت را آموزش دادند که برای محکم کردن زیراندازها کاربردی است.
در ادامه جناب قاجار روش گزارش نویسی را یادآوری کردند و از پیشاهنگان خواستند که نت برداری کنند.
برای تنوع و هیجان پیشاهنگان و فرشته ها بازی هوپ را شروع کردیم؛ لذت بخش بود و تا جایی ادامه دادیم که یکی یکی پیشاهنگان حذف شدند. سپس بازی جمله سازی را اجرا کردیم.
ساعت ۹:۳۰ برای صرف صبحانه توقف کردیم. صبحانه آش خوشمزه و داغ بود که در کنار پیشاهنگان بسیار چسبید. بعد از کمی استراحت مجددا به مسیر ادامه دادیم. فریاد شادی را تمرین کردیم تا برای افراد تازه وارد به خوبی جا بیافتد. ساعت ۱۱:۲۰ به منطقه تنگ سرخ رسیدیم. بعد از پیاده روی مختصر و گذشتن از رودخانه زیر سایه درختان اطراق کردیم.
آقای قاجار آموزش هایی در رابطه با حفظ و نگهداری طبیعت، همچنین برپایی سایه بان و آمادگی جهت فراهم کردن پناه باران و برف را نیز به ما آموزش دادند.
زمان بازی فرارسید. بعد از آموزش ها در رودخانه مشغول آب بازی شدیم. حدودا ساعت ۱۴ از آب بیرون آمدیم تا به وسیله نور خورشید گرم شویم و بعد از آن به کمک همه پیشاهنگان و فرشتگان وسایل و زیرانداز ها را جمع کردیم و حدود ساعت ۱۴:۴۰ برای صرف نهار به سمت اردکان حرکت کردیم.
ساعت ۱۵:۳۰ به رستوران رسیدیم و پس از شستن دست ها مشغول صرف نهار شدیم. ساعت ۱۶:۱۳ سوار مینی بوس شدیم و به سمت شیراز حرکت کردیم در طول مسیر آقای قاجار در رابطه با نظم پیشاهنگی صحبت کردند و پریا عبدالهی و راحله برمشوری به عنوان پیشاهنگان برتر انتخاب شدند و سنگ چخماق هدیه گرفتند. ساعت ۱۷:۳۰ به پارک بزن در شیراز رسیدیم و ساعتی را به گزارش نویسی اختصاص دادیم.
یک اردوی دیگر در کنار پیشاهنگان…

نویسنده: راحله رئیسی

 

 

ما در ساعت ۸:۱۵ به سمت تنگ سرخ حرکت کردیم، بعد از خواندن فریاد شادی و کمی سرگرمی در اتوبوس، اتوبوس ما توقف کرده و ما در ساعت ۹:۲۰ صبحانه خود را خوردیم. بعد از خوردن صبحانه سوار اتوبوس شدیم، بازی کردیم و دوباره فریاد شادی خواندیم. آقای قاجار نیز در اتوبوس آموزشی از گره های کاربردی که برای درست کردن سایه بان و چادر بسیار مورد استفاده قرار می گیرد را ارائه دادند.
بعد از رسیدن به مقصد و بعد از کمی پیاده روی از رودی پر آب گذر کردیم و اردوگاه خود را آن طرف آب درست کردیم.
وقت آموزش رسیده بود که آقای قاجار چگونگی درست کردن سایه بانی بی نقص را آموزش دادند، پس از آن نیز آموزش برپا کردن پناهگاه بارانی و برف را دادند.
پس از آموزش ها به طرف رود برای بازی و تفریح رفتیم. پس از ۲ ساعت در آب ماندن بیرون آمدیم تا خشک شویم پس از مدت کمی اردوگاه خود را جمع کرده و به سمت اتوبوس روانه شدیم.
پس از ۵ دقیقه پیاده روی به اتوبوس رسیدیم. در ساعت ۱۵:۴۰ نهار را خورده و سوار اتوبوس شدیم و آن هنگام پیشاهنگ برتر انتخاب شد و به آن ها هدیه ای نیز داده شد.
سپس برای نوشتن گزارش در پارک بزن توقف داشتیم.

نویسنده: مهدی امامی نژاد

 

 

ساعت ۷:۴۵ جلوی خانه جهانگردی جمع شدیم و ساعت ۸:۱۰ راه افتادیم.

در راه فریاد شادی خواندیم، چند فریاد شادی جدید یاد گرفتیم و همچنین چند گره یاد گرفتیم. در راه بازی کردیم. ساعت ۹:۳۰ در مکانی توقف کردیم و مشغول خوردن صبحانه شدیم. بعد از صبحانه به حرکت ادامه دادیم. دوباره فریاد شادی خواندیم. ساعت ۱۱:۲۰ به محل اردوگاه یعنی تنگ سرخ رسیدیم. بعد از کمی پیاده روی ایستادیم و اردوگاه را برپا کردیم. از ساعت ۱۲ آموزش زدن سایه بان و پناه گاه برف و باران را که توسط آقای قاجار آموزش داده شد را دیدیم. بعد از آموزش مشغول آب بازی شدیم. بعد از آب بازی ساعت ۱۴ اردوگاه را جمع کردیم و به سمت میدل باس برگشتیم. در راه برگشت بازی چه کسی، چه وقت، کجا را انجام دادیم و برای نهار توقف کردیم. ساعت ۱۵:۳۰ نهار را که جوجه کباب بود خوردیم و دوباره به حرکتمان ادامه دادیم. در راه آقای قاجار پیشاهنگ نمونه را مشخص کردند، من انتخاب شدم و ایشان به من یک هدیه دادند. سپس با ما دست های پیشاهنگی را تمرین کردند. در مکانی برای نوشتن گزارش توقف کردیم و هم اکنون مشغول نوشتن گزارش هستیم.

نویسنده: پریا عبدالهی