اردوی یک روزه پیشاهنگی تخت جمشید – ۹۸/۳/۲۴

گزارش و عکسهای تهیه شده توسط پیشاهنگان   گزارش و عکسهای تهیه شده توسط مربی

 

 

 

گزارش اردوی یک روزه پیشاهنگی تخت جمشید
 

صبح ساعت ۷:۴۵ رو به روی خانه جهانگردی همگی جمع شدیم و بعد از سلام و احوالپرسی به سمت اردوگاه تخت جمشید حرکت کردیم. در مسیر خانم قاجار از پیشاهنگان جدید خواستند که خودشان را معرفی کنند. مسیر با خواندن سرود های پیشاهنگی کوتاه شد؛ و انرژی زیادی درتک تک بچه ها ایجاد شد . صبحانه را توی اتوبوس صرف کردیم و زمانی که رسیدیم با پهن کردن زیرانداز جاگیر شدیم. آغاز اردو با نرمش صبحگاهی شروع شد سپس مراسم پرچم و یادکردن سوگند و منش های پیشاهنگی اجرا شد. زمان کوتاهی صرف آموزش مراسم پرچم به پیشاهنگان جدید بود و مجددا آن را تمرین کردیم. بازی با دستمال گردن به صورت دو نفره بسیار سرگرم کننده و جالب بود و در پایان هر راند بازنده ها با هم و برنده ها باهم مجددا مسابقه می دادند. بعد از آن بازی وسطی را شروع کردیم که خانم قاجار و خانم بی یار در دو طرف قرار گرفته بودند و بعد از یک دوره کامل جاها رو تعویض کردیم و با خانم قاجار و نیما و خانم بی یار وسط ایستادیم و موفق به گرفتن چند گل شدیم اما در نهایت با اصابت توپ یکی یکی باختیم. به دلیل آمدن آفتاب روی زیراندازها و وسایل به روی چمن نقل مکان کردیم و با شستن سر و صورت ازگرمی هوا کاستیم. وقت ناهار رسید، همه به صف شدند تا از ماکارونی لذیذی که آقای اسفندیاری درست کرده بود بگیرند و میل کنند. بعد از صرف نهار قسمت هیجان انگیزی داشتیم . بازی با طناب با چشم های بسته، که همه را شگفت زده کرد. بازی کی،کجا و چه وقت باعث شد کلی باهم بخندیم و همه اصرار داشتند که یک بار دیگراین بازی را انجام دهیم. طبق برنامه ساعت ۱۶:۳۰ یعد از جمع آوری اردوگاه به سمت شیراز حرکت کردیم و در آخر با بازدید از نمایشگاه عکس این اردو را به پایان رساندیم.
یک روز لذت بخشی در کنار پیشاهنگان را پشت سر گذاشتم.

نکات مورد علاقه در اردو:
بازی با طناب- سوگند یاد کردن و منش پیشاهنگی- ارتباط برقرار کردن با بچه ها و آشنایی با روحیه لطیف و زیباشون-کمک کردن پیشاهنگان با هم در بازی گروهی

گزارش : راحله رئیسی

 

 

به نام خدا
امروزصبح که از خواب بیدار شدم، مسواک زدم و بعد لباس مخصوص پیشاهنگی را پوشیدم. وسایلم را برداشتم و به همراه پدرم با ماشین به سمت خانه جهانگردی حرکت کردیم.کمی منتظر ماندیم که بقیه هم بیایند تا حرکت کنیم، اما چند نفر نیامدند. چند پیشاهنگ و فرشته ی جدید به ما اضافه شدند: «آرمین، سپهر، پارسا، پریا و آنیتا».
ما ساعت ۸ حرکت کردیم و در راه ساعت ۹ صبحانه خوردیم. ساعت ۹:۴۵ به مقصدمان رسیدیم. در راه فریاد شادی های زیادی خواندیم. در ساعت ۹:۴۵ ورزش کردیم و پس از ۵ دقیقه استراحت مراسم پرچم را شروع کردیم و گارد پرچم سروش و نیما بود. ساعت ۱۰:۵ آموزش سوگند ها و گارد پرچم را دیدیم. ساعت ۱۱:۵ میان وعده خوردیم. میان وعده سیب بود. ساعت ۱۱:۱۰ بازی های چهارپایه، وسطی و دستمال گردن را اجراکردیم. بازی تونل را هم انجام دادیم.
ساعت ۱۳ ناهار خوردیم. ناهار ماکارونی و شربت بود. ساعت ۱۳:۴۵ بازی تونل را اجراکردیم. کسانی که روی سر ما آب می ریختند؛ نیما، ستاره و سروش بودند. در ساعت ۱۴ بازی کی –کی- کجا را کردیم. الان یعنی ساعت ۱۵:۲۵ دارم گزارش مینویسم ( از ساعت ۱۵ تا الان) و الان پیش بینی میکنم که بعد از گزارش نویسی مراسم پرچم داشته باشیم و بعد به سمت گالری حرکت کنیم و پس از آنجا پدر و مادرهایمان به دنبال ما بیایند.
و یادم رفت بگویم ۲ نفر هم همراه ما بودند: «خانم بی یار و خانم رئیسی».

گزارش: روژینا مردانی